خلاصه رمان :
همراز خواهری داشته که بخاطر خیانت شوهر خواهرش و جبروت خانواده شوهر میمیره ..
حالا سالها از اون زمان گذشته و همراز در تلاش تا بچه های خواهرش را از جبروت اون خانواده رها کنه ..
در این راه عموی بچه ها مقابلش قرار میگیره . دو نفر که خاطره ی بدی از هم درگذشته دارن از دو دنیای متفاوت .
پسری مغرور وسرد در مقابل دختری لطیف و بی غل و غش .
لحظه های حل شدن این تفاوت و اختلاف اونقدر شیرین و قابل لمس شدنه که همتون لذت میبرید …
سلام عزیزم میشه رمان ناژاهی از آذر اول پی دی اف ش قرار بدین
ممنون
سلام عزیزم باشه