خلاصه رمان :
مادر محیا، بعد از مرگ همسرش بخاطر وصیت او با برادرشوهرش ازدواج می کند؛ برادرشوهری که همسر و سه پسر بزرگتر از محیا دارد. همسرش طاقت نمی آورد و از او جدا می شود و به خارج میرود ولی پسرعموها همه جوره حامی محیا و مادرش هستند. بعد از اینکه عموی محیا فوت کرد، پسر بزرگش، امین ملقب به زرین خان همه کاره ی این خاندان می شود و …
سلام فاطمه جون.
ببخشید میشه رمان بی دین و دلبر رو هم بزارید نمیدونم ژانر چیه ولی بهم معرفیش کردن و خیلی کنجکاو شدم بخونم
وای من اینو خوندم، خیلی باحال بود…
توصیه میکنم بخونین… 👌🏻☺️
سلام ندا خوبی؟
سلام عزیزم مرسی
تو خوبی چخبرا
بیا تا کسی نیست یکم حرف بزنیم
ن بیان میفهمم
خسته نباشی، خیلی حرف زدیم، فکم درد گرف، انگشتام خسته شد 🙄
ن چیز مهمی نبود 😂
الله اعلم 😂
خو بیا از اول بریم
بعدازظهرا نمیخوابی؟؟
نه، شب نمیتونم راحت بخابم اون موقع…
خاهری آهنگ میشه امشب
میثاق راد
لود کن..
چن تام آهنگ جدید بم بگو.
مرسی خاهر
ن خیلی وقته اهنگ جدید ندارم