خلاصه رمان:
من دنیزم اتفاقات زیادی و پشت سر گذاشتم
برای اینکه خودمو نکشم زندگیمو وقف نجات دادن زندگی دیگران کردم
همه چیز می تونست آروم باشه…
مثل دریا…
اما زندگیم طوفانی شد…بازم مثل دریا
سرنوشتم هم معنی اسممه
مجبورم برای شروع دوباره…یکی از بیمارارو نجات بدم… روانشو درمان کنم
بیماری که دچار بیماریه خطرناکیه که شاید تو دنیا نظیرش از تعداد انگشتای دست کم تر باشه
اسمش میلاد
میم…ی…ل…آ…د
یه اسم پنج حرفی که با خودش سونامی داره