_ درست میگین دکتر، ازین به بعد بیشتر مراقبشم…

 

پوزخندی زدم که دست خودم نبود، دکتر هرچه برداشت کرد، با خنده رو به قباد گفت:

 

_ ظاهرا یه دل رنجور دارین که باید به دستش بیارید، خانمای باردار روحیه‌ی حساس‌تری دارن، تنهاتون میذارم!

 

از کنار تخت برخاست و در کسری از ثانیه بیرون رفت، صدای نزدیک شدن قدم‌هایش را میشنیدم، اما ذره‌ای نمیخواستم عطرش را حس کنم.

 

_ حورا…برگردیم خونه‌مون؟ اونجا امکانات‌…

 

بدون نگاه کردنش سریع میان حرفش پریدم:

 

_ اونجا خونه‌ی ما نیست قباد، خونه‌ی تو و مادرته، که مدتی من موندگار بودم، همین!

 

سکوت کرد و در نهایت، کنار تخت جای قبلی دکتر را اشغال کرد:

 

_ حق داری…اشتباه از اول با من بود، نباید میذاشتم تو اون خونه تحت فشارت بذارن…خصوصا مامانم، یا حتی کیمیا خیلی اذیتت میکرد…کور بودم ندیدم!

 

اینکه حالا که هرکه تاوان کارش را داده و زندگی خودشان را داشتند به یاد افتاده بود دردی را دوا نمیکرد.

 

_ الانم داری نتایج کارتو میبینی، پس منو برگردوند روستا اونجا راحتم!

 

کمی گذشت، من همچنان رو گرفته بودم و او هم در سکوت نگاه سنگینش روی صورتم میچرخید.

در نهایت که سرم تمام شد و پرستار برای برداشتنش آمد، از جا برخاست و کفش‌هایم را جلوی تخت گذاشت.

 

پرستار که فکر کردم بماند برای کمک سریع بیرون رفت، و دست قباد بود که جلو آمد، به قصد کمک!

به لطف پیش‌بینی‌های کیمیا در دوره‌ی بارداری، گفت که بهتر است از کفش‌های صندل مانند استفاده کنم تا راحته به پا شود و برای بستن بند و یا بالا کشیدنش مجبور نشوم خم شوم.

 

پا پایین انداختم و صندل‌هایم را پا زدم، و همچنان دست قباد در هوا معلق بود برای کمک!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۴.۳ / ۵. شمارش آرا ۱۴۷

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان طالع آغشته به خون به صورت pdf کامل از مهلا حامدی

            خلاصه رمان :   بهش میگن گورکن یه قاتل زنجیره‌ای حرفه‌ای که هیچ ردی از خودش به جا نمیزاره… تشنه به خون و زخم دیدست… رحم و مروت تو وجود تاریکش یعنی افسانه… چشمان سیاه نافذش و هیکل تومندش همچون گرگی درندست… حالا چی میشه؟ اگه یه دختر هر چند ناخواسته تو کارش سرک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بید بی مجنون به صورت pdf کامل از الناز بوذرجمهری

    خلاصه رمان: سید آرمین راد بازیگر و مدل معروف فرانسوی بعد از دوسال دوری به همراه دوست عکاسش بیخبر از خانواده وارد ایران میشه و وارد جمع خانواده‌‌ش میشه که برای تحویل سال نو دور هم جمع شدن ….خانواده ای که خیلی‌هاشون امیدی با آینده روشن آرمین نداشتن و …آرمین برگشته تا زندگی و آینده شو اینجا بسازه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کنار نرگس ها جا ماندی pdf از مائده فلاح

  خلاصه رمان : یلدا پزشک ۲۶ ساله ایست که بخاطر مشکل ناگهانی که برای خانواده‌اش پیش آمده، ناخواسته مجبور به تغییر روش زندگی خودش می‌‌شود. در این بین به دور از چشم خانواده سعی دارد به نحوی مشکلات را حل کند، رویارویی او با مردی که در گذشته درگیری عاطفی با او داشته و حالا زن دیگری در زندگی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در سایه سار بید pdf از پرن توفیقی ثابت

  خلاصه رمان :     ابریشم در کوچه پس کوچه های خاطراتش، هنوز رد پایی از کودکی و روزهای تلخ تنهایی اش باقی مانده است.دختری که تا امروزِ زندگی اش، تلاش کرده همواره روی پای خودش بایستد. در این راه پر فراز و نشیب، خانواده ای که به فرزندی قبولش کرده اند، در تمام لحظات همراهش بوده اند؛ اما

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آرامش پنهان به صورت pdf کامل از سمیرا امیریان

  خلاصه رمان:       دلارا دختری است که خانواده خود را سال ها پیش از دست داده است و به تنهایی زندگی می گذراند. روزی آگهی استخدام نیرو برای یک شرکت مهندسی کامپیوتر را در اینستا مشاهده می کند و برای مصاحبه پا به این شرکت می گذارد و با مردی درد کشیده و زخم خورده آشنا می

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زمان صفر
دانلود رمان زمان صفر به صورت pdf کامل از مدیا خجسته

      خلاصه رمان زمان صفر :   داستان دختری به نام گلبهاره که به دلیل شرایط خانوادگی و تصمیمات شخصیش برای تحصیل و مستقل شدن، به تهران میاد‌‌ و در خونه ای اقامت میکنه که قسمتی از اون ، از سمت مادر بزرگش بهش به ارث رسیده و از قضا ارن ، پسر دایی و همبازی بچگی شیطون

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رمان خوان
رمان خوان
10 روز قبل

افریننن صندل هم خریدی حالا از فردا رنگ و اینا شم بگو تروخدا

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x