رمان دچار پارت ۲۴ پارت کوتاه - رمان دونی

رمان دچار پارت ۲۴ پارت کوتاه

«چه کسی از قلبم خبر دارد جز خدا؟»

 

صبح که بیدار می‌شویم زلیحا سفره انداخته و صبحانه آماده کرده برایمان. زن و شوهر در حیاط مشغول کار هستند.

موقع خوردن چایی که برایش ریخته‌ام می‌گوید

_اورهان گفت رفتی تیراندازی

_اوهوم

_نکنه میخوای درخواست بادیگاردی به فربد بدی؟

 

لبخند محوی می‌زنم و می‌گویم

_اگه اینجوری بشه رفت تو تشکیلاتش، چرا که نه

 

زیرچشمی نگاهم می‌کند و می‌گوید

_شوخی جالبی بود

 

سفره را جمع کرده می‌گویم

_از تیراندازی خوشم میاد، شاید برگشتم ثبت نام کنم

_میتونی بری تیم ملی

 

 

این چند روزی که در وان مانده‌ایم قشنگ‌ترین تعطیلات نوروزی عمرم بوده. عماد جلوی چشمم است و حتی وقتی گاهی برای دیدن کسانی، چند ساعتی رفته است دلم برایش تنگ شده. گاهی وقتی با اورهان مشغول انجام کاری است نگاهش می‌کنم و اشک در چشم‌هایم جمع می‌شود. این چند روز آخر دائم بغض دارم و تنها چیزی که طوفان درونم را قدری آرام می‌کند، قرص‌های آرامبخش است.

عماد از استعدادم در تیراندازی به وجد آمده و از او خواسته‌ام اجازه بدهد با اسلحه‌ی خودش شلیک کنم. لم اسلحه را که خیلی روان و حساس است یادم می‌دهد و می‌گوید

_فرق این دو تا اسلحه مثل فرمان نیسان وانت و بنزه. فرمان نیسانو باید بیفتی روش صد و هشتاد درجه بچرخونی تا بپیچه، فرمان بنزو با انگشت اشاره کنی ماشین دور خودش چرخ زده. اسلحه‌ هم همینه، خیلی مواظب فشار انگشتت روی بدنه‌ش باش و عیار لمسش رو به دست بیار

 

دو بار خطا می‌زنم ولی سومی به هدف خورد. هفتمین تیرم درست نقطه‌ی وسط سطل می‌خورد و عماد بلند شده محکم کف می‌زند. اورهان داد می‌زند

_Emad bey bir daha doldur

(عماد خان دوباره پرش کن)

 

عماد می‌خندد و دوباره خشاب را برایم پر می‌کند و با نیرویی که انگار از تمام سلول‌هایم می‌جوشد و برانگیخته‌ام می‌کند، پشت سر هم همه را درست وسط سطل‌ها می‌زنم. اورهان هورایی کشیده و یک خشاب کامل تیر هوایی خالی می‌کند و عماد با تحسین و غرور نگاهم می‌کند. چه کسی از قلبم خبر دارد جز خدا؟! کلت کمری عماد را در دستم نگاه می‌کنم و خدا را صدا می‌زنم.

 

********

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 164

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی

    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم، انگشتان کوچکم زنجیر زنگ زده تاب را میچسبد و پاهایم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان لانه‌ ویرانی جلد دوم pdf از بهار گل

  خلاصه رمان :         گلبرگ کهکشان دختر منزوی و گوشه گیری که سالها بابت انتقام تیمور آریایی به دور از اجتماع و به‌طور مخفی بزرگ شده. با شروع مشکلات خانوادگی و به‌قتل رسیدن پدرش مجبور می‌شود طبق وصیت پدرش با هویت جدیدی وارد عمارت آریایی‌ها شود و بین خانواده‌ای قرار بگیرد که نابودی تنها بازمانده کهکشان

جهت دانلود کلیک کنید
رمان بر دل نشسته
رمان بر دل نشسته

خلاصه رمان بردل نشسته نفس، دختر زیبایی که بخاطر ترسِ از دست دادن و جدایی، از عشق و دلبسته شدن میترسه و مهراد، مهندس جذاب و مغروری که اعتقادی به عاشق شدن نداره.. ولی با دیدن هم دچار یک عشق بزرگ و اساطیری میشن که تو این زمونه نظیرش دیده نمیشه… رمان بر دل نشسته یک عاشقانه ی لطیف و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سر گشته
دانلود رمان سر گشته به صورت pdf کامل از عاطفه محمودی فرد

    خلاصه رمان سر گشته :   شیدا، برای ساختن زندگی که تلخی های آن کمتر به دلش نیش بزند، هفت سال می جنگد و تلاش می کند و درست زمانی که ناامیدی در دلش ریشه می دواند، یک تصادف، در عین تاریکی، دریچه ای برای تابیدن نور به زندگی اش می‌شود     به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان روزگار جوانی

    خلاصه رمان :   _وایسا وایسا، تا گفتم بریز. پونه: بخدا سه میشه، من گردن نمیگیرم، چوب خطم پره. _زر نزن دیگه، نهایتش فهمیدن میندازی گردن عاطی. عاطفه: من چرا؟ _غیر تو، از این کلاس کی تا حالا دفتر نرفته؟ مثل گربه ی شرک نگاهش کردم تا نه نیاره. _جون رز عاطییی! ببین من حال این رو نگرفتم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دژ آشوب pdf از مریم ایلخانی

  خلاصه رمان:     داستان خاندانی معتبر در یک عمارت در محله دزاشیب عمارتی به نام دژآشوب که ابستن یک دنیا ماجراست… ماجرای یک قتل مادری جوانمرگ پدری گمشده   دختری تنها، گندم دختری مهربان و سرشار از محبت و عشقی وافر به جهاندار خان معین شهسواری پیرمردی چشم به راه فرزند سفر کرده… کامرانی که به جرم قتل

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
26 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ریحانا
ریحانا
10 روز قبل

مهرناز جونم در اینکه تو شخصیت و روح و منش بزرگی داری هیچ شکی نیست و کسایی که با قلم زیبات آشنا هستن مطمئنا میتونن قدرت و طرز نوشتن تو رو از رمان های کپی تشخیص بدن.
منم امروز روبیکا رو نصب میکنم و کاری که خواستی رو انجام میدم شاید جبران کوچیکی باشه بابت لذت زیبایی که از خوندن رمانات میگیرم 🌹 🙏

آخرین ویرایش 10 روز قبل توسط ریحانا
قربانی
قربانی
11 روز قبل

جای تاسف داره واقعا .من رمانهای شما را خوندم، قلم خوبی دارید ، طوری که خواننده تشویق میشه رمان رو دنبال کنه.حتما گزارش میدهم که جلوی همچین سواستفاده ای گرفته بشه

آرین
آرین
11 روز قبل

متاسفم برای آدم های سودجو و دردهای مجازی ،خسته نباشی مهرناز جانم

ساحل
ساحل
11 روز قبل

سلام‌رمان‌خلسه‌پی‌دی‌اف‌رایگان‌داخل‌سایت‌نمیذارین‌،من‌هر‌جا‌نگاه‌کردم‌پولی‌بود،بابت‌رمانتون‌ممنون‌،عالیه

معتاد رمان
معتاد رمان
11 روز قبل

رمان دچار پی دی اف شده؟

معتاد رمان
معتاد رمان
پاسخ به  Ebham
11 روز قبل

ازتون ممنونم که به شعور خواننده احترام میذارید امیدوارم روز به روز موفق تر باشید

Mamanarya
Mamanarya
11 روز قبل

اتفاقا مهرنازی منم ی سری تبلیغ رمان در پناه آهیر رو تو ی کانالی دیدم ولی نرفتم ببینم کاناله رمان رو تغییر داده یا نه. اتفاقا اسمش هم تو همین مایه ها بود. اگه دوباره تبلیغشو دیدم میرم و کانالش رو گزارش میکنم حتما. خیالت راحت آثار بینظیر تو واسه من مث ناموس عزیز و مهمن❤️❤️❤️❤️❤️
مهرنازی بابت دوتا پارت های امروز خییییلی ممنون خیییلی قشنگ بودن من ظهر خاستم برم دنبال آریا وقت نشد کامنت بزارم الان اومدم کامنت بزارم ک پارت جدید رو دیدم. دست و پنجه ت گل بارون شیرینم😍❤️🫀😘😘😘😘

Mamanarya
Mamanarya
پاسخ به  Ebham
11 روز قبل

حتما عزیزم چشم❤️❤️❤️

خواننده رمان
خواننده رمان
11 روز قبل

فقط میتونم بگم متاسفم برا آدمهای سودجو و بی انصاف😤😤

delaram Arsham
delaram Arsham
11 روز قبل

فقط میتونم بگم متاسفم برا همچین آدمایی
همیشه موفق باشی انشالله عزیزم 💖

آخرین ویرایش 11 روز قبل توسط [email protected]
مریم
مریم
11 روز قبل

ممنون ابهام جان

بانو
بانو
11 روز قبل

به سرچ ساده حدود ۶تا کانال پیدا شد از ،ازدواج با آقا دزد،😐

بانو
بانو
11 روز قبل

عزیزم چقد بد منم سرچ میکنم تا گذارش کنم حتماً چون قلمت خیلی برام ارزشمند 👏👏❤️❤️

mobina
mobina
11 روز قبل

لعنت به همچین آدمایی واقعااا😔خب میخوای بذاری حداقل چرت و پرت الکی اضافه نکن بهش، چیکار به اسمش داری آخه، درسته خیلی ناراحت شدم ولی اون تیکه ی آخر خیلی خوشحالم کردااا😍رمان جدید در راه استتتت💃🏼💃🏼💃🏼💃🏼

دسته‌ها
26
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x