25 دیدگاه

رمان صیغه استاد پارت ۴۲

3
(2)

 

شاید می‌خواست مسخره بازی دربیاره ولی من راه خودم و در پیش گرفتم و شروع کردم به رفتن.

اگه می‌خواست دنبالم ميومد دیگه!
با گام های بلند خودم و به ایستگاه اتوبوس رسوندم و داخلش نشستم تا اتوبوس بیاد.

تا دانشگاه تقریبا نیم ساعت راه بود!
با بوق های متوالی ماشین سرم و بالا آوردم و چشمام قفل چشمای هامون شد.
از عصبانیتش چشمام گرد شد؛ من که کار بدی انجام نداده بودم؟

آروم و با قدم های لرزون بلند شدم سمتش رفتم و در ماشین و باز کردم.
همین که پام و داخل ماشین گذاشتم پاش و روی گاز گذاشت و سریع حرکت کرد.

سریع جبهه‌ گرفتم : خودت گفتی برم!!
صداش کمی بلند بود : نگفتم سرت و بنداز و برو! گفتم بیا دم دانشگاه.

ترسم و نادیده گرفتم و وجود اضطرابم چشم غره ای بهش رفتم و صدای ضبط که به زور بالا می‌آمد و بلند کردم.

وقتی حرفی نزد فرض رو بر این گذاشتم که فهمیده مشکل از خودش بوده و دیگه مسئله رو پیش نکشیده.

به خونه که رسیدیم سریع ناهار گیتی خانوم و حاظر مردم و بعد از هول هولکی لباس هام درآوردن به سمت اتاقش رفتم و غذا رو با دقت دهنش کردم.

برام مهم بود که مردی که دوسش داشتم عاشق این زن بود… ولی چاره ای جز این داشتم؟؟ من اختیاری از خودم داشتم؟؟

شاید می‌خواست مسخره بازی دربیاره ولی من راه خودم و در پیش گرفتم و شروع کردم به رفتن.

اگه می‌خواست دنبالم ميومد دیگه!
با گام های بلند خودم و به ایستگاه اتوبوس رسوندم و داخلش نشستم تا اتوبوس بیاد.

تا دانشگاه تقریبا نیم ساعت راه بود!
با بوق های متوالی ماشین سرم و بالا آوردم و چشمام قفل چشمای هامون شد.
از عصبانیتش چشمام گرد شد؛ من که کار بدی انجام نداده بودم؟

آروم و با قدم های لرزون بلند شدم سمتش رفتم و در ماشین و باز کردم.
همین که پام و داخل ماشین گذاشتم پاش و روی گاز گذاشت و سریع حرکت کرد.

سریع جبهه‌ گرفتم : خودت گفتی برم!!
صداش کمی بلند بود : نگفتم سرت و بنداز و برو! گفتم بیا دم دانشگاه.

ترسم و نادیده گرفتم و وجود اضطرابم چشم غره ای بهش رفتم و صدای ضبط که به زور بالا می‌آمد و بلند کردم.

وقتی حرفی نزد فرض رو بر این گذاشتم که فهمیده مشکل از خودش بوده و دیگه مسئله رو پیش نکشیده.

به خونه که رسیدیم سریع ناهار گیتی خانوم و حاظر مردم و بعد از هول هولکی لباس هام درآوردن به سمت اتاقش رفتم و غذا رو با دقت دهنش کردم.

برام مهم بود که مردی که دوسش داشتم عاشق این زن بود… ولی چاره ای جز این داشتم؟؟ من اختیاری از خودم داشتم؟؟

کاش دلمم همین جوری بی دیلی عاشقش نمی‌شد.
کاش می‌فهمید من حق این که عاشق این مرد و بشم ندارم!! نداشتم ولی عاشقش شدم.
نمی‌دونم چقد وقت بود که تو فکر بودم ولی با خیس شدن صورتم به خودم اومدم.

من کی تا حالا داشتم گریه می‌کردم؟؟

سریع خواستم اشکم و پس بزنم که دست گرمی قبل از دست من به صورتم رسید.
و اون دست فقط می‌تونست برای یک نفر باشه!

آب دهنم و با ترس پایین دادم و فوری رد اشکم و پاک کردم.

گناه بود که می‌خواستم گریه کنم؟ منم آدمم خب! دلم می‌گیره! حقش و نداشتم؟
نیمچه لبخندی روی لبش نشست و دستم و گرفت؛ گیتی خانم که نمی‌تونست کاری بکنه فقط ساکت بهمون خیره شده بود.

هامون کوچیک ترین توجهی بهش نمی‌کرد! دستم و محکم فشار داد و کشیدم بیرون.

وقتی در و بست بدنم چسبیده به در شد و کار هامون بود!

نفسم بلافاصله بعد از کارش تند شد و چشمام از کاری که کرد تنگ تر شد.
_ چی کار می‌کنید؟ گیتی خانم…
جوری که نفسش به پشت لبم می‌خورد گفت : اهمیت نداره!

دلم پر از خوشی شد؛ این که زنش براش اهمیت نداشت خوشی نداشت؟؟ حاظر بودم بخاطر این حرف مهمونی و جشن بگیرم!

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
c87425f0 578c 11ee 906a d94ab818b1a3 scaled

دانلود رمان به سلامتی یک شکوفه زیر تگرگ به صورت pdf کامل از مهدیه افشار 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   سرمه آقاخانی دختری که بعد از ورشکستگی پدرش با تمام توان برای بالا کشیدن دوباره‌ی خانواده‌اش تلاش می‌کنه. با پیشنهاد وسوسه‌انگیزی از طرف یک شرکت، نمی‌تونه مقاومت کنه و بعد متوجه می‌شه تو دردسر بدی افتاده… میراث قجری مرد خوشتیپی که حواس هر زنی رو…
aks darya baraye porofail 30 scaled

دانلود رمان یمنا به صورت pdf از صاحبه پور رمضانعلی 2.6 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:     چشم‌ها دنیای عجیبی دارند، هزاران ورق را سیاه کن و هیچ… خیره شو به چشم‌هایش و تمام… حرف می‌زنند، بی‌صدا، بی‌فریاد، بی‌قلم… ولی خوانا… این خواندن هم قلب های مبتلا به هم می خواهد… من از ابتلا به تو و خواندن چشم‌هایت گذشته‌ام… حافظم تو را……
aks gol v manzare ziba baraye porofail 43

دانلود رمان بانوی رنگی به صورت pdf کامل از شیوا اسفندی 3.7 (3)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   شایلی احتشام، جاسوس سازمانی مستقلِ که ماموریت داره خودش و به دوقلوهای شمس نزدیک کنه. اون سال ها به همراه برادرش برای این ماموریت زحمت کشیده ولی درست زمانی که دستور نزدیک شدنش، و شروع فاز دوم مأموریتش صادر میشه، جسد برادرش و کنار رودخونه فشم…
55e607e0 508d 11ee b989 cd1c8151a3cd scaled

دانلود رمان سس خردل به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.7 (3)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه . روزی از روزا ، این‌ دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف ، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره ، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه…
porofayl 1402 04 2

دانلود رمان آرامش پنهان به صورت pdf کامل از سمیرا امیریان 3.5 (6)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       دلارا دختری است که خانواده خود را سال ها پیش از دست داده است و به تنهایی زندگی می گذراند. روزی آگهی استخدام نیرو برای یک شرکت مهندسی کامپیوتر را در اینستا مشاهده می کند و برای مصاحبه پا به این شرکت می گذارد…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

25 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
• M A H O U R •
• M A H O U R •
3 سال قبل

من نمیگم‌ رمان بده یا هرچی:>
ولی نویسنده یکم بیشتر و بهتر پارت بزاره بهتره💚
هرکی نمیخواد و بنظرش بده میتونه نخونه ولی نویسنده خیلی دیر پارت میزاره واقعا آدم کلافه میشه😐👌🏽

مرسانا
3 سال قبل

هعی…من سر این رمان پیر میشم🤐

مهدیس
مهدیس
پاسخ به  مرسانا
3 سال قبل

منم

مرسانا
3 سال قبل

هعی…من سر این رمان پیر میشم🤐😒

zahra
3 سال قبل

ادمین جان پارت بعدی رو کی میزارید؟🙏🏻

مهلادهقانی
مهلادهقانی
پاسخ به  admin
3 سال قبل

ادمین عزیز شمارمان که میزاری چطور محدوده رومشخص میکنی الان من بایدصبرکنم تا چندروزدیگه اینا برن سرمیزمثلا غذابخورن الانم که فقط ازدانشگاه برگشتن نصف پارتم که تکراریه عزیزم نمیگم کارت مشکلی داره امامن به عنوان ی مخاطب گاهی فراموش میکنم اصلا بخونم اگریکم جذابیت داشته باشه بهترنیست؟

MaHsHaD
پاسخ به  admin
2 سال قبل

وااای خسته نشی یه وقت

😑😐

MaHsHaD
پاسخ به  MaHsHaD
2 سال قبل

واااای خسته نشی 😑😐🙄

مریم
مریم
پاسخ به  admin
2 سال قبل

سلام ادامه رمان صیغه استاد گزاشته میشه؟؟ولطفا بگین چه روز هوایی پارت جدید میزاریم
من تاپارت۴۵خوندم

کیاناااااا
کیاناااااا
3 سال قبل

👍👍👍👍با شما به شدت موافقم

کیاناااااا
کیاناااااا
3 سال قبل

نویسنده جون
میشه پارتارو کمی زود بزاری لطفا؟؟؟😋
دو هفته من باید صبر کنم😁😁😁

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

حداقل میشه پارتارو بلند بزاری

محیا
محیا
3 سال قبل

این چی بود دیگه بعد از یک هفته انتظار؟؟؟

Zahraaa
Zahraaa
3 سال قبل

ینی واقعا برات متاسفم بدبخت عقده ای ک بعد ی هفته ی پارت میدی ک دو سومش از قبله واقعا گشادیت میاد بنویسی خب استارت نزن مجبور نیستی چند تا رمان روک همه شونم مزخرفن رو باهم ادامه بدی من ک قید تدریس عاشقانه رو زدم فصل نامه میده فصلی ی پارت اینم ک چرت تر و افتضاح تر از همه لطفا ب خودت بیا خانوم ب ظاهر نویسنده

Tara
Tara
3 سال قبل

دیع مسخرشو دراوردی پارت قبل رو دوبار تو این پارت تکرار کردی فقطم دو خط جدید نوشتی
چرا ملتو سر کار گذاشتی ترنم؟
حیفه مردم ک دربدر دنبال این رمان مسخره تو ان

ترانه
ترانه
3 سال قبل

عزیزم نویسنده این رمان
چندین رمان دیگه هم به صورت انلاین داره
ولی هیچکدوم ارزش خوندن ندارن
قصد توهین ندارم ولی بهتره خیلی راحت رمانها رو تموم کنه . بعد راحت و با فکر باز یه رمان عالی رو شروع کنه.
ایشون هیچ گونه فکری واسه رمان نداره فقط راحت روابط رو در نظر داره.

‌
پاسخ به  ترانه
3 سال قبل

منم اصن رمان های رمان دونیو زیاد دوست ندارم فقط عروس استادو به قلم ترنم دوست داشتم ولی اینکه مسخرس یه طرف اینکه انقد لفطش میدن برا یه پارت یه طرف اینکه انقد پارتاش مسخره و چرته یه طرف به نظرم رمان های خانم هانیه وطن خواه و پگاه خیلی قشنگ تره

ayliiinn
عضو
3 سال قبل

عجقم!

زهرا
3 سال قبل

بله من هم با شما موفقم

ثنا
3 سال قبل

بچه‌ها نگید به رمان مزخرفه یا بده
به هر حال نویسنده داره تلاش می‌کنه هم برای نوشتنش هم برای پیشرفت قلمش…
منم نویسندم و درک میکنم یه نویسنده جقدر زحمت می‌کشه…
نظرتون مورد احترامه…
این رمان بد و مزخرف نیست فقط سطحش پایین و نیاز به ویرایش داره…

ترانه
ترانه
پاسخ به  ثنا
3 سال قبل

عزیزمنویسنده این رمان
چندین رمان دیگه هم به صورت انلاین داره
ولی هیچکدوم ارزش خوندن ندارن
قصد توهین ندارم ولی بهتره خیلی راحت رمانها رو تموم کنه . بعد راحت و با فکر باز یه رمان عالی رو شروع کنه.
ایشون هیچ گونه فکری واسه رمان نداره فقط راحت روابط رو در نظر داره

MaHsHaD
پاسخ به  ثنا
2 سال قبل

ما داریم نظرمون رو میدیم
اگه نظر های ما نادیده گرفته بشه نویسنده تمام رمان هاش چرت و پرت میشه تا آخر بعدشم نظرات ما به شما چه مربوط هست؟!

Delaram
3 سال قبل

چه رمان مزخرفی😑

شیرین
شیرین
پاسخ به  Delaram
3 سال قبل

واقعا مزخرفه اونم چی تازه با نیم چه پارت خاک بر سرم اگه ادامش بدم! خب والا…

دسته‌ها

25
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x