رمان صیغه استاد پارت 46

 

_ هامون! زیر دلم خیلی درد می‌کنه! آخ.
با تعجب نگاهم کرد و پلک زد : قرص خوردی؟!

لبم و گاز گرفتم؛ این که الان من دلم درد می‌کرد مهم بود یا این که ممکن بود ازش بچه دار بشم؟

با ناله نه ای گفتم و چشمام و باز بستم : خیلی دلم درد می‌کنه دفعات پیش با این که خشن تر بودی تا این حد درد نداشتم!!

چند لحظه خشکش زد و زیر لب زمزمه کرد : تو رابطه هامون اذیت می‌شدی؟
سرم و پایین انداختم و باز سکوت کردم که جمع شدن چهرش و به خوبی حس کردم.

یعنی خودش نمی‌فهمید چه زجری می‌کشیدم؟! دستش و دور تنم محکم کرد و کمکم کرد بلند بشم و همزمان دستش و سمت میز کنار تخت دراز کرد و گوشیش و در آورد.

به بدنش تکیه کردم که شماره ای توی گوشیش گرفت و کنار گوشش گذاشت : الو….

بعد از مکثی دوباره لب زد : خوبم… یکی و می‌خوام ویزیت کنه تو خونه! سریع! اوکی؟!

نمی‌دونم کسی که پشت تلفن بود چی گفت که هامون بدون گفتن حرفی گوشی و قطع کرد.

_ بیا بریم بشین رو صندلی برات صبحانه بیارم!
چشمام و بستن زیر لب نالیدم : گیتی خا…

بین حرفم پرید و عصبی غرید : چی می‌گی؟ نکنه با این حالت می‌خوای بهش برسی؟ رنگ به رو نداری! بشین اینجا!

 

آخی زیر لب گفتم و هر لحظه درد دلم بیشتر می‌شد! آروم روی صندلی نشستم.

هامون زنگ زد و برخلاف اصرار من کلاس جفتمون و کنسل کرد! نیم ساعت بعد صدای زنگ آیفون بلند شد و هامون در و باز کرد.

دکتر مردی بالا سرم اومد؛ هامون من و مجبور کرده بود که سر پا بلند نشم و حتی صبحانه گیتی خانوم و خودش برده بود! باورم نمی‌شد گیتی که همیشه برای هامون مهم بود.

دکتر که حتی نمیدونستم هامون از کجا پیداش کرده پیرهنم و بالا زد و دستش کمی پایین تر از نافم و فشار داد.
چشمام از درد بسته شد و ملافه رو توی مشتم مچاله کردم.

هامون داخل اومد و مخاطب به دکتر لب زد : چه اتفاقی براش افتاده؟ دردش خیلی شدیده! نمیدونستم باید چی کار کنم.
دکتره هم سری تکون داد و بعد از معاینه کوتاهی از سر جاش بلند شد.

_ چیز خاصی نیست به رحمش فشار اومده. چون نزدیک عادتشه و…

به اینجای حرفش که رسید نیم نگاهی بین من و هامون رو و بدل کرد و ادامه داد : و احتمالا هم رابطه داشتید الان درد داره!

از خجالت و شرم سرم و پایین انداختم؛ اصلا یادم به عادتم نبود! هامون ولی بی خیال سری تکون داد و با دکتر از اتاق بیرون رفتند.

 

چشمام و با خجالت محکم بستم و پتو و روی سرم کشیدم.

چرا این مدت طولانی پریود نشده بودم؟ آخرین بارش و اصلا یادم نمیومد!

احتمالا بخاطر استرس و فشاری که روم بود این طور شده بود.

همیشه و حتی وقتی بچه بودم وقتی استرسی می‌شدم ماهانه ام عقب می‌افتاد.

نمی‌دونم چقدر وقت بود توی خودم بودم که صدای در اومد؛ انگار یکی در و محکم بهم زده بود.

چشمام و باز کردم و دور و اطراف اتاق و نگاه کردم؛ پس هامون کوش؟

به سختی از جام بلند شدم و در و باز کردم و از اتاق بیرون رفتم.

_ هامون…

چند باری صداش کردم ولی انگار نبود! پوفی کشیدم و با خودم فکر کردم شاید گیتی خانوم میزی بخواد؛ برای همین داخل اتاقش رفتم؛ روی تخت خوابیده بود.

نمی‌دونم چرا بهش مشکوک شده بودم و حس می‌کردم یه کاسه ای زیر نیم کاسه هست!

زیر سرش و درست کردم و بعد از چک کردنش از اتاق بیرون رفتم؛ جدیدا حس می‌کردم هامون مثل قبل به گیتی خانوم اهمیت و نمی‌ده؛ قبلا باهاش حرف می‌زد و سعی دستش و نوازش می‌کرد ولی الان نه.

بيخيال شونه اي بالا انداختم و خودم و با قدم هاي آهسته به اتاق خودم رسوندم تا مبادا دوباره درد دلم شروع بشه و اشك هاي بي ملاحظه ام از چشم هام جاري بشن.

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.7 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان سرمای دلچسب
دانلود رمان سرمای دلچسب به صورت pdf کامل از زینب احمدی

    خلاصه رمان سرمای دلچسب :   نیمه شب بود و هوای سرد زمستان و باد استخوان سوز نیمه شب طاقت فرسا بود و برای ونوس از کار افتادن ماشینش هم وضعیت و از اینی که بود بد تر کرده بود به اطراف نگاه کرد میترسید توی این ساعت از شب از ماشینش بیرون بره و اگه کاری انجام

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان پرنیان شب pdf از پرستو س

  خلاصه رمان :       پرنیان شب عاشقانه ای راز آلود به قلم پرستو.س…. پرنیان شب داستان دنیای اطراف ماست ، دنیایی از ناشناخته های خیال و … واقعیت .مینو ، دختریه که به طرز عجیبی با یه خالکوبی روی کتفش رو به رو میشه خالکوبی که دنیای عادیشو زیر و رو میکنه و حقایقی در رابطه با

جهت دانلود کلیک کنید
رمان تاوان یک روز بارانی

  دانلود رمان تاوان یک روز بارانی خلاصه : جانان توسط جاوید اجیر میشه تا با اغواگری هاش طوفان رو خام خودش کنه و بکشتش اما همه چی زمانی شروع میشه که جانان عاشق مردونگی طوفان میشه و…     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آسو pdf از نسرین سیفی

  خلاصه رمان :       صدای هلهله و فریاد می آمد.گویی یک نفر عمدا میخواست صدایش را به گوش شخص یا اشخاصی برساند. صدای سرنا و دهل شیشه ها را به لرزه درآورده بود و مردان پای¬کوبان فریاد .شادی سر داده بودند من ترسیده و آشفته میان اتاق نیمه تاریکی روی یک صندلی زهوار دررفته در خودم مچاله

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به من نگو ببعی

  خلاصه رمان :           استاد شهرزاد فرهمند، که بعد از سالها تلاش و درس خوندن و جهشی زدن های پی در پی ؛ در سن ۲۵ سالگی موفق به کسب ارشد دامپزشکی شده. با ورود به دانشگاه جدیدی برای تدریس و آشنا شدنش با دانشجوی تخس و شیطونش به اسم رادمان ملکی اتفاقاتی براش میوفته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شهر زیبا pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:       به قسمت اعتقاد دارید؟ من نداشتم… هیچوقت نداشتم …ولی شاید قسمت بود که با بزرگترین ترس زندگیم رو به رو بشم…ترس دوباره دیدن کسی که فراموشش کرده بودم …آره من سخت ترین کار دنیا رو انجام داده بودم… کسی رو فراموش کرده بودم که اسمش قسم راستم بود… کسی که خودش اومده بود تو

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
88 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کیاناااااا
کیاناااااا
3 سال قبل

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

کیاناااااا
کیاناااااا
3 سال قبل

سلام
کسی یه رمان قشنگ نمیشناسه که هم عاشقانه باشه هم کاکلی و هم طنز؟؟؟که من نخونده باشمش؟؟؟
اگه میشناسین معرفی میکنین؟؟؟
لدفا؟

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

کلکلی

ayliiinn
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

سلام کیاناااااااا
رمان اسطوره و حرارت تنت رو بخون طنز نیستن ولی خیلی خوبن!

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  ayliiinn
3 سال قبل

خوندم😁
برا همین دست به دامن شدم اگه اهل دامن نیستین دست به شلوارتون شدم، اگه استغفرالله 🤐
خیلی دَشَنگَن🤣😂😅😀😃🙂🙃

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

سلام یادم رفت لعنت بر شیطون🙂🙂🙃بِبَشید

zahra
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

دلبر استاد

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  zahra
3 سال قبل

خوندمش تو همینجا فک کنم
مرسی

Mahdis
Mahdis
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

سلام
افسون از مرضیه نعمتی
به چشمانت مومن شدم فقط عاشقانست
دختر شیطون بلا و برج زهرمار

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  Mahdis
3 سال قبل

آها باشه مرسی
برج زهرمار و دختر شیطون بلا ته خنده و رودل کردن بود😂🤣

Mahdis
Mahdis
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

خواهش میکنم
اره من دوسش داشتم

haiat
haiat
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

سلام
حکم کن
تیمارستانی ها
کلاه داران
پانتومیم
طالع دریا
…….

کیاناااااا
کیاناااااا
3 سال قبل

ااااااااااه دیگه صبرم کارش از ته دیگ شدنم گذشت.
چرا پارت بعدیو نم زاررین؟؟؟

Mahdis
Mahdis
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

چون نویسنده هنوز ارسال نکرده عزیز

کیاناااااا
کیاناااااا
3 سال قبل

دیه دارم میترکممممم
نویسنده جون نمیخوای بزاری؟؟؟
خسته شدم.ثل اینکه صبرمان به دو هفته داره میکشع

Ð∃ɩ√їη
Ð∃ɩ√їη
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

نـــــویــسـنده جـــان پـــــــارت پــــــلیــــــز🙏
واللهی خــــــســـــتـــه شدیم 😶😶😉

شایلین
3 سال قبل

عررررررررر🙄😭
چرا پارت جدید نمیاد پع؟؟🤦‍♀️

zahra
3 سال قبل

🙃ادمین جان پارت بعدی رو کی میزارید؟ 🙃

کیاناااااا
کیاناااااا
3 سال قبل

مثل اینکه باید دو هفته صبر کنیم.
مرسی واقعا از شما ادمین و نویسنده جون که اینهمه زیاد مینویسیدو تند تند میزارن😐😑😏😒
مرسی

Mahdis
Mahdis
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

کیاناجونم مقصرادمین نیس
هروقت نویسنده بنویسن اقاادمین هم میزاره گل دختر

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  Mahdis
3 سال قبل

😂😂😂😂ممنون که گفتی
قاراشمیش شده بود اعصابم😂😂😂🤣

Mahdis
Mahdis
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

خواهش میکنم عزیز
چرا ؟!!😂😂😂🤣

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  Mahdis
3 سال قبل

چند دلیل.
امتحان…
مشق…..
ریاضی…
عربی…..
و تموم شدن رمان های دانلود شدعععع.
و پارت جدید نزاشتن نویسنده جون.

بازم بگم😂🤣🥲🥲🥲😂😂😂

Mahdis
Mahdis
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

بهت حق میدم موفق باشی
انشاالله هرچه زودترهم اعصابت اروم بشه
ناااححح ناااححح دیگه نمیخواد بگی😂😂

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  Mahdis
3 سال قبل

اوکی خیلی خوبع که دیع نگویمممممم😂🤣😂🤣
مخسی💙🤣😂

Mahdis
Mahdis
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

اوهمم خیلی خوبه😂
خواهش میکنم♡😂

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  Mahdis
3 سال قبل

😂😂🤣

مریم
مریم
3 سال قبل

حالا اگه زیاد می نوشتی می‌گفتیم خسته میشی ولی حالا بخاطر 4 خط اين همه مارو منتظر میذاری

کیاناااااا
کیاناااااا
3 سال قبل

واییییییییییی دیگه خستع شدم
چرا نمیزارید آخههههههههههههه
اه
چند روز دیع بازدید کننده هاتون کم شد با تعجب نزنید رو لپتونو لپتونو جررررر بدید بگید وای خاک به سرم چرا کم ششدع.
اهههههههه مسخره شدیم ما ؟؟؟؟

Mahdis
Mahdis
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

حرص نخور پوستت چروک میشه😂😂

Mahshid
Mahshid
3 سال قبل

نویسنده جون ناموسا خسته نشدی این همه نوشتی.؟.
ب خدت استراحت بده یکم دستت جون بگیره،آخه ایقد پارتای طولانی مینویسی ما ک خواننده هستیم دیک چ برسه ب ط ک نویسنده ای
اون از ادمین ک دیر ب دیر دارد گذاری میکنه
اینم از نویسنده ک پارتای نصفه و نصفه مینویسه

پرنیا
پرنیا
پاسخ به  Mahshid
3 سال قبل

دقیقا/:

haiat
haiat
3 سال قبل

رمانات تکراریه بد نیست اما غیر واقعین تو همهشون یه دختر بی پوله و یه استاد که دختررو صیغه میکنه ما رو اسکل فرض کردی همیشه نصفه خسته نیشم دیگه نمی خونم با این طرز نوشتنتون ارزش خانوما رو پایین میارید
دوستان اگه رمان خوب و درد خور میخواید رمانای خانم مرجان فریدی یکی از یکی بهتر برید بخونید ادم اصلا خسته نمیشه عالییین

مریم
مریم
3 سال قبل

نویسنده پس پارت بعدی رو کی میذاری؟؟ تو که هر پارتت 4 خطه حداقل هفته ای یک بار یه پارت رو بذار

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  مریم
3 سال قبل

نویسنده همیشه یک هفته میشه میزاره تو این چند وقت که رمانشو دنبال کردم متوجه شدم…
باید تا ساعت 00:00 فکر کنم صبر کنی شاید بعدش بزاره.

کیاناااااا
کیاناااااا
3 سال قبل

هاااااا
سلام نصفه شبتو ن بخیر
پارت ۴۷ نیومدع؟؟؟

اوففففف
نویسنده جونننننن ، پارت بزار اه
مخسی مادام

farnaz
farnaz
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

موضوع رمان خوبه ولی اتفاقات تکرارین میتونست خیلی عالی باشع و اینکه کاش نویسنده به انتقاد مخاطبینش توجه کنه

محیا
محیا
3 سال قبل

این رمان ی پارت تو اتاق خابه و ساغر اشک میریزه و درد داره😐 پارت بعدی تو دانشگاه و تو بغل هامونه که همیشه یکی از دخترای پررو میبینه بعد هامون میگه خانم شما برو حراست.دوباره همینطور دور میخوره.اصلا ای مامان اسکل ساغر هه بیاد سری بزنه ی کم تنوع بده به ای رمان .هامون خو خانواده نداره بگه زن دوم گرفتم😯😯

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  محیا
3 سال قبل

خخخخ

ayliiinn
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

کیانا من یه دوست دارم اسمش کیاناست همش احساس میکنم اونی!

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  ayliiinn
3 سال قبل

منم دقیقا همین حس رو به تو دارم.
Who are you aydin???
😂

ayliiinn
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

آیدین نیستماااا آیلینممممم
.
.
وای اهل کجایی؟!
من تبریز!

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  ayliiinn
3 سال قبل

اههه ببخشید بابت اسمت
کیبوردم سکته ایه.🤣😂
من اهل تهرانم

ayliiinn
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

اها خوشبختم!
پس اون نیستی!

ayliiinn
3 سال قبل

پووووووووف/

Mahdis
Mahdis
پاسخ به  ayliiinn
3 سال قبل

هووووووف/

(:
(:
پاسخ به  ayliiinn
3 سال قبل

هیییییییی

nasi
nasi
پاسخ به  ayliiinn
3 سال قبل

چی شدی تو

ayliiinn
پاسخ به  nasi
3 سال قبل

ینی عاشقتونماا!
.
.
هچی پوف کشیدم!

متین
متین
پاسخ به  ayliiinn
3 سال قبل

هعیییییی

ریما
ریما
3 سال قبل

کاش رمان ۳روز یکبار پارت گذاری میشد!

Rrr
Rrr
3 سال قبل

گیتی از اولش مشکوک بود فقط یه نقشه ای داره اخر داستان مشخص میشه

مریم
مریم
3 سال قبل

خیلی کم نوشتی نویسنده

ayliiinn
3 سال قبل

…/

کیاناااااا
کیاناااااا
3 سال قبل

ته رمان معلومهههههههههههه
ایییییییییییی یییییییییییی

ayliiinn
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

اره اصن ماری ته بندیش کرد!

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  ayliiinn
3 سال قبل

منظورم این بود میشه حدس زد آخر رمان چی میشع🙂🙂🙂

Delvin
Delvin
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

خب حدست برا اخر رمان چیه؟

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  Delvin
3 سال قبل

تو معلومه نی نی دارع
اوخیییییییییییی
دلتم برا گیتس نسوزه همیشه میگن از آن نترس که های و هوی دار از آن بتر که سر به زیر دارد
(درست گفتم)
حالا هر چی از این ظاهر فلجش دلت نسوزع

شایلین
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

اهوممم مخصوصا که این گیتیه مشکوک هم هست،، اما خوب اگه یک درصد هم نقشه ای نداشته باشه بیچاره دیگه خیلی گناه داره.

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  Delvin
3 سال قبل

معلومه گوگولی آخرش ساغر هامون چی چیع بهم میرسن و گیتی هم معلوم میشه فلج..
اهم اهم نمشه گفت نویسنده یه زره امیدم از دست میدع برا نوشتن اه معلومه دیع بفکر😁

Delvin
Delvin
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

میتونم بپرسم احیاناً ته رمان چیه؟!
یعنی ساغر حامله اس؟!
اییی من چقده دلم برا گیتی میسوزه😭😭😭💔💔

کیاناااااا
کیاناااااا
پاسخ به  Delvin
3 سال قبل

تو معلومه نی نی دارع
اوخیییییییییییی
دلتم برا گیتس نسوزه همیشه میگن از آن نترس که های و هوی دار از آن بتر که سر به زیر دارد
(درست گفتم)
حالا هر چی از این ظاهر فلجش دلت نسوزع

Delvin
Delvin
پاسخ به  کیاناااااا
3 سال قبل

ته رمان چیه؟!
منکه اصلا هیچ از این رمان سر در نیاوردم متاسفانه
لطفا یکی کمک کنه😕

دسته‌ها
88
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x