رمان نغمه دل پارت32

یک هفته بعد

جلوی تیوی نشسته بود و داشت لواشک میخورد

دور مبل پر شده بود از پوسته لواشک

اخرین لواشکی که داشت داخل دهنش میزاشت رو از دستش قاپیدم

عین جوجه اردکای زشت اخمی کرد

_چرا گرفتیش؟

_مائده بچم ضعف کرد بسه دیگه یه نگاه به دور و برت بکن عوض اینا مغز پسته بخور

_علی جونم خب من فقد میلم به اینا میره اونی که تو دستته هم برای منه خیلیم دلم میخاد بخورمش

_بلای جون بنظرت من بچم؟ نمیدم پس الکی باهام بحث نکن

_لطفاا

چشاشو کرد گربه شرک تا بلکه جواب بده

_با اینکارت فقد خطر برای خودت به جونت میخری پش اونطوری نگاه نکن

_اههه نخاستم

_عوض اینا برو یکم دراز بکش

سرتق بازیش گل کرد

_نمیخام

_که نمیخای نه؟

سری بالا انداخت

_نوچ نمیام

_باشه

دست انداختم زیر زانوش و بلندش کردم

_وایی بزارم زمین علی

_نوچ نمیزارم، حالا با من یکی به دو میکنی مائده خانم؟

_توروخدا بزارتم زمین

با احتیاط انداختمش رو تخت و بغلش گرفتم

_اروم بگیر بچه

_یه ذره برو اونور گرمم شد

کلافه از اینکه نمیتونم حرکتی کنم گفتم:

_مائده خسته شدم

_از چی؟

_از اینکه نمیتونم نزدیکت شم و تا میام پیشت اخ و واخ میکنی

هنوزم ازم خجالت میکشید ولی کمتر از قبل

_خب دکتر گفته عزیزم

_یعنی تا 9 ماه باید تحریم باشم؟

_نمیدونم

_این هفته رفتی پیشش بپرس

_من روم نمیشه خودت بپرس

_باشه میام میپرسم

چشم گرد کرد

_میدونستی خیلی بی حیایی؟

_اره

_علییی

هرچقد میخاستم جلوی خندمو بگیرم نشد

_باشه جیغ و داد نکن بچم کر شد

یهو سرم تیر کشید

_چیشد علی؟

_هیچی سرم درد گرفت

بعد ماجرای فرار مائده خیلی سردرد های شدید و میگرنی میگرفتم اوایل با قرص سرکوب میشد ولی چند وقته حتی قرصم روش اثر نداره باید پیگیری کنم

….

امروز روزی بود که اسم زهره از زندگیم، شناسنامم پاک میشد تا ابد

داشتم موهامو مرتب میکردم که از تو اینه دیدم با اخم زل زده بهم

_اقا علی

_جانم

_خبریه؟

_چه خبری؟

_اینقدر به خودت میرسی

خندم گرفت از حسودیش ولی اگر جرات داشتم بهش میگفتم حسود شب باید تو خیابون میخابیدم

حاملگی علاوه بر اینکه خیلی حساسش کرده بود شکاک و جیغ جیغوشم کرده بود و دیگه خبری از اون مائده اروم نبود

نشستم بغلش و گفتم:

_نترس فسقلی من تا ابد برای خودتم

اومد جلو و فکر کردم میخاد ببوستم که دیدم دستاش اومد بالا و تمام موهامو بهم ریخت

_عهه مائده چیکار میکنی؟

_هیچی کمی از جذابیتت رو کم میکنم

خندم گرفته بود از کارش ولی اگر میخندیدم پرو تر میشد و ممکن بود رو لباسمم یه چیزی بریزه تا هیچکسی دیگه بهم نگاه نکنه

رفت عقب دیدم بازم اخماش رفته توهم

_باز چیه؟

_بدتر شدد

باز اومد جلو و ایندفعه موهامو از فرق عین دامادای دهه شصتی اب جارو کرد

با خنده به شاهکارش نگاه کرد

_حالا خوب شد

برای خنده های قشنگش که چال لپشو مینداخت بیرون دلم ضعف رفت و طاقت نیوردم و نزدیکش شدم و بوسیدمش اینقدر بوسیدمش تا نفس کم اورد و کشیدم عقب

_لعنتی تو تحریمم و علا بیخیال طلاق میشدم و…

دستشو گذاشت رو لبام

_لطفا زودتر تمومش کن و بیا

کف دستشو بوسیدم وگفتم:

_چشم خانومم

بعد چند ساعت علافی بخاطر دیر کردن زهره بالاخره برگ طلاق امضا شد و تمام

گوشیم زنگ خورد

_سلام اقای شمس

_سلام بفرمایین

_نیم ساعت دیگه وقت دکتر گرفتت بودین میاین یا لغو میکنین؟

یادم رفته بود وقت دکتر دارم

_نه میام تا یک ربع دیگه

_منتظرتونیم خدانگهدار

_تقاص شکستن دل منو پس میدی محمد علی

با حرص سریع رفت حتی ارزشی برای جواب دادنم نداشت واقعا

4.7/5 - (52 امتیاز)
[/vc_column_inner]
پارت های قبلی همین رمان

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest
167 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
همتا
همتا
21 روز قبل

سلام به همگی
ببخشید اومدم نظرات رو بخوونم که ببینم رمان چطوریه، دیدم همه نظرات بحث و حرف هستش
ممکنه کسی بهم بگه رمان نغمه دل چطوره که شروع کنم

آخرین ویرایش 21 روز قبل توسط همتا
atena
عضو
پاسخ به  همتا
21 روز قبل

قشنگه بخونش 🙂

همتا
همتا
پاسخ به  atena
21 روز قبل

سپاسگزارم

رشیدی
فاطمه
22 روز قبل

پارت نمیزاری امشب عزیزم؟

Nika
22 روز قبل

ادایی ، این جمعه فصل ۲ تموم میشه ؟

Nika
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
22 روز قبل

مرسی 💋❤

بهار
بهار
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
22 روز قبل

امروزم که پارت جدید نذاشتی دیگه نمیزاری

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
22 روز قبل

میشه تمومش کنید ؟؟بکشید بیرون ای بابا
بیخیاللشششش

atena
عضو
پاسخ به  ◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
22 روز قبل

میشه تو حرف نزنی وقتی حرف میزنی مغز من کلا رد میده

atena
عضو
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
22 روز قبل

ها؟

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
22 روز قبل

دقیقا مثل الان که نمیدونم چه مرگش شده

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
22 روز قبل

خانوم مارپل آتنا خانوم بنده وصل بودم به گوشی فاطمه یاس حالا بازم به کارگاه بازیتون ادامه بدید ببینم بکجا میرسید
گوشی بنده هنگ میکرد من وصل شده بودم به گوشی فاطمه یاس

atena
عضو
پاسخ به  خواننده ناشناس
22 روز قبل

ادامه میدم تو نسوز خخخ
یاس از ترس علی نمیتونه اب بخوره بعد وصل بودی ب گوشیش
نمیدونم چرا فک میکنی گوشامون درازه؟!

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
پاسخ به  atena
22 روز قبل

سوختنی در کار نیست بانو
خوش باش

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
پاسخ به  atena
22 روز قبل

سوختنی در کار نیست بانو
خوش باش.

Nika
پاسخ به  خواننده ناشناس
22 روز قبل

امیدوارم شخصیتی به اسم فاطمه یاسی واقعا در دنیای واقعی وجود داشته باشه چون اگر این شخصیت ساختگی باشه ، شما خیلی سنگ دلی ! چون من با تک تک پیام هاش ، اگر خوشحال کننده بود ، شاد می شدم و اگر درد و ناراحتی داشت ! کلی غصه می خوردم 😭
تازشم یاسی هم خیلی دوسش داشتم !
کی جواب قلبم رو میده!🥲
.
ببخشید ادایی من مجبور شدم که این پیام رو بدم چون اگر نمی دادم تبدیل میشدم به یک تومور غصه گوشه ی قلبم 💔😫

Nika
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
22 روز قبل

چشم خواهری
موافقم ، باید رو خودم کار کنم که احساساتم رو برای هر کسی خرج نکنم

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
پاسخ به  Nika
22 روز قبل

سعی کنیم زود قضاوت نکنیم بانو
هم فاطمه یاس حقیقیه هم بنده ولی به امیدخدا شرمون رو کم میکنیم دیگه مزاحمتی از جانب ما برای شما پیش نمیاد

atena
عضو
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
22 روز قبل

دقیقا
من کاراگاه سایتم خخخخ

Azadeh
عضو
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
22 روز قبل

شوک شوک شوک
یاس همون دکتر علیه😐

Azadeh
عضو
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
22 روز قبل

به جون تو به جون بچم اومدم اینجا بگم شرط بندی رو باختم روح از تنم جدا شد😂
آتنا میگه والا من تا صد سال سیاهم پی نمی بردم

atena
عضو
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
22 روز قبل

کور ک نیستی چشم داری ادمین هم هسی برو شماره زیر جیمیلارو چک کن

atena
عضو
پاسخ به  Azadeh
22 روز قبل

اینوووو نمیدونم سکته کنم یا ب خل بازیای تو بخندم

Azadeh
عضو
پاسخ به  atena
22 روز قبل

هم زمان هر دوتاشو انجام بده😂
نه جدی الان من موندم یعنی یاس متاهل نبود؟😐یا پسره اومده خودشو دختر جا زده؟ یا دختر بوده اومده پسر شده
اصلا من برم که غذام رو گاز موند

𝖌𝖍𝖆𝖟𝖆𝖑
ghzl
22 روز قبل

نگو که تومور داره
حداقل تو رمان کسی چیزیش نشه دور و اطرافم اندازه کافی هسس

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
پاسخ به  ghzl
22 روز قبل

گز خودمون؟

𝖌𝖍𝖆𝖟𝖆𝖑
پاسخ به  ◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
22 روز قبل

نه جدیدالورود تنهام

𝖌𝖍𝖆𝖟𝖆𝖑
ghzl
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
21 روز قبل

سلام عزیزم خوبی؟
مرسیییی مهربون ❤ ❤
اصل میدی؟ 🥰

آخرین ویرایش 21 روز قبل توسط 𝖌𝖍𝖆𝖟𝖆𝖑
𝖌𝖍𝖆𝖟𝖆𝖑
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
21 روز قبل

خوشبختمم
منم غزل 19 تهران😘

𝖌𝖍𝖆𝖟𝖆𝖑
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
21 روز قبل

اره رمانتو از همون اول میخونم ولی خب قبلشم گاهی میومدم چت روم ولی پیام ندادم اونجا تا حالا

𝖌𝖍𝖆𝖟𝖆𝖑
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
20 روز قبل

چون کسیو نمیشناختم نمیومدم 😁
مرسی مهربون❤

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
23 روز قبل

ادا انسان باش درست توضیح بده ببینم نوا چی میگه؟🤨🤨🤨

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
23 روز قبل

تو حرف بزن من آرومم
اینجوری بیشتر عصبی میشم که حرف نمیزنی

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
23 روز قبل

اداجان خواهرمن باهم حرف میزنیم دعوایی نداریم

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
پاسخ به  خواننده ناشناس
22 روز قبل

بیا پارت ۴ رمان بهت بگم

H.H
H.H
23 روز قبل

نویسنده یه نظر درباره کامت های انتقادی که دادن توی پارتای قبلی
اول اینکه هر کسی هنر نوشتن از روی یه داستان واقعی و نداره تو آدم پر دل و جرعتی بودی که اینجوری ریسک کردی و هرکسی هم‌نمیپسنده من نه دوستتم نه چیز دیگه فقط اینجا رمان میخونم و باید بگم اگه از روی واقعیته و شخصیت ها واقعی و تو هیچی و عوض نکردی قشنگه
دقت کردی فیلمای بر اساس داستان واقعی هم خیلیا نمیپسندن؟
به نسبت خودش خوبه

H.H
H.H
23 روز قبل

اره در کل که از تایمت لذت ببر سید

آخرین ویرایش 23 روز قبل توسط H.H
H.H
H.H
23 روز قبل

حاجی پشمام مگه از رو واقعیته ؟
نویسنده دمت گرم
اگه اونی که این داستان و از روی زندگیش نوشتی میاد اینجا و کامنت ها رو میخونه خواستم بگم من جای تو نیستم که بفهمم چی میکشی از زندگیت هم خبر ندارم چه درد ها و سختی هایی میکشی و شاید بعضی وقتا درکت نمیکن ولی …
ما با هر نفس کشیدن به سمت مرگ‌میدویم شاید الان تو شرایطی باشی که هیچ و حرف و متن و سخن انگیزشی و آرزوی سلامتی یا هر چیز دیگه ایی نتونه حالت و بهتر کنه یا کسی درکت کنه
پس از لحظه هات نهایت استفاده رو کن شاید یه نفر که تو کما باشه و دکترا ازش قطع امید کردن به زندگی برگرده ولی یه بچه ۱۰ ساله شاید بخاطر پردین آبنبات تو گلوش خفه شه و بمیره
سو از چیزای که داری لحظه هایی که میگذرونی آدم های دور برت لذت ببر و این تایم و باهاشون زندگی کن چون هیچ کس از فردای خودش خبر نداره
باتشکر 😂🚬

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
پاسخ به  H.H
23 روز قبل

قشنگ بود

H.H
H.H
پاسخ به  ◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
23 روز قبل

اصن اوففف قربون شما سید

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
پاسخ به  H.H
23 روز قبل

سید؟😂

H.H
H.H
پاسخ به  خواننده ناشناس
23 روز قبل

ستونم قابل قبول تره ؟😂

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
پاسخ به  H.H
23 روز قبل

این بهتره😂

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
پاسخ به  H.H
22 روز قبل

سید؟😐🔪جوووون داشت😂

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
پاسخ به  ◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
22 روز قبل

حالا شما عصبانی نشو
بجوونیش رحم کن اون چاقورو بزار کنار

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
پاسخ به  خواننده ناشناس
22 روز قبل

نونونو اعصاب ندارم یکیتونو میکشما

atena
عضو
پاسخ به  ◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
22 روز قبل

تو شاد زود بهم پی بده کارت دارم واجبهههههه
manam12345

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
پاسخ به  atena
22 روز قبل

آمدم امدم

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
23 روز قبل

آقا علی میخای عمل کنی؟یا چی چ خبره؟

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
پاسخ به  ◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
23 روز قبل

؟؟؟؟؟

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
پاسخ به  خواننده ناشناس
22 روز قبل

میخای چیکار کنی ک ریسکش بالاس؟؟؟

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
پاسخ به  ◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
22 روز قبل

چه اهمیتی داره؟

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
پاسخ به  خواننده ناشناس
22 روز قبل

نمیگی دیه؟

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
23 روز قبل

ادا سگی چیزی دنبالت کرده ؟بابا یکم آروم تر پیش برو
😐

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
23 روز قبل

آنقدر داداش داداش کردید دلم داداش بزرگ تر خواست🥺🔪کوفت نگیرید اصلا گمشید قهرم باعاتون🥺میرم پیش فاضل جونم

H.H
H.H
پاسخ به  ◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
23 روز قبل

اره برید واسه منم یه دادا بزرگتر پیدا کنید اینقدر به بچه های مردم‌نگم‌داداش 😂

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
پاسخ به  H.H
22 روز قبل

من داداش میخام🥺موهاشو بکنم

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
23 روز قبل

ادا تو بهش گفتی؟

خواننده ناشناس
خواننده ناشناس
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
23 روز قبل

باشه‌ قبول کردم چرا قسم میخوری بچه

◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
پاسخ به  ℰ𝒹𝒶
22 روز قبل

الان ک بهش گفتم میفهمی

167
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x