رمان آوای نیاز تو پارت 128 - رمان دونی

 

 

اتین جملش یعنی همون‌طور که تو مشتاقی بفهمی من کیم منم مشتاقم ولی من جوابی نداشتم و واقعا من کی بودم تو این خونه؟

بازم کم‌ نیاوردم

_تا همین جا بگم که خدمه نیستم

 

نیشخندی زد

_منم تا همون حد میگم پس

 

دیگه زیادی داشت رو مخم می‌رفت.

اول صبحی ببین کی و چی به پستمون خورد!

کنایمو زدم

_نیاز نیست چیزی بگید چون از تصویر دیشب معوم بود جایگاهتون چیه!

 

اخماش تو هم رفت که شونه ای انداختم بالا و تو دلم گفتم‌ این الان فکر میکنه من سینه چاک فرزانم با این حرفا اما در اصل داشتم حرص میخوردم سر این‌ موضوع که چرا مسئولیت من و داده به یکی دیگه و من و بی عرضه دونسته

پوفی کشیدم و سمت دستگاه قهوه ساز رفتم که صداش اومد

_زحمت نکش درست کردم!

 

 

نگاهی بهش انداختم

_باشه دست درد نکنه ازین جا به بعدش و به کمک احتیاج ندارم تو برو استراحت کن یا چمی‌دونم برو گلارو آب بده

 

_ترجیح میدم سر مسئولیتم بمونم!

 

تو چشمای آبیش که از نظر من تو ذوق میزد زل زدم

_فرزان تو رو برای کمک به من گذاشته و من الان کمکی نیاز ندارم

 

داشتیم سر کار کردن باهم بحث می‌کردیم؟

احمق بودیم؟

با این حال کوتاه نیومدم

_عه پس توهم بهش میگی فرران نه آقا فرزان درضمن همچین چیزی و بهم نگفته بود!

 

 

نیشخندی زدم و تو دلم خندیدم از این که فکر میکرد من به فرزان چشم دارم در صورتی که قلب من در همین حینم به فکر جاوید بودم ولی نمیدونم چرا اصلا از این دختره خوشم‌ نمیومد و یه جورایی به دلم‌ نمی‌شست با این که ظاهرش خوب بود ولی اصلا حس خوبی نسبت بهش نداشتم و بدجور دوست داشتم پوزش و به زمین بزنم… نیشخندی تو صورتش زدم و نگاهی به لباساش که یه سرهمی مخمل قرمز بود انداختم و از دست خودم عصبی شدم که چرا به یه تیشرت ساده رضایت دادم

حس رقابت بدجور تو وجودم شکل گرفته بود و از طرفی بدم‌ میومد که می‌خواست بگه مسئولیت خونه با منه در صورتی که اول مسئولیت و فرزان به من داده بود و نمی‌خواستم از دستش بدم و یه جوری حرف فرزان و که بی عرضه می دونستم و تایید کنم

با اخم فقط می‌کاویدمش که جرقه ای که تو ذهنم خورد لبخندی زدم و خیلی ریلکس عقب نشینی کردم

_باشه عزیز به کارا برس

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 4

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آدم و حوا pdf از گیسوی پاییز

  خلاصه رمان :   نمی دانی که لبخندت خلاصه ای از بهشت است و نگاه به بند کشیده ات ، شریف ترین فرش پهن شده برای استقبال از دلم ، که هوایی حوا بودن شده …. باور نمی کنی که من از ملکوت نگاه تو به عرش رسیدم …. حرف های تو بارانی بود که زمین لم یزرع دلم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آخرین چهارشنبه سال pdf از م_عصایی

  خلاصه رمان :       دختری که با عشقی ممنوعه تا آستانه خودکشی هم پیش میرود ،خانواده ای آشفته و پدری که با اشتباهی در گذشته آینده بچه های خود را تحت تاثیر قرار داده ،مستانه با التماس مادرش از خودکشی منصرف میشود و پس از پشت سر گذاشتن ماجراهائی عجیب عشق واقعی خود را پیدا میکند ….

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاهکار pdf از نیلوفر لاری

    خلاصه رمان :       همه چیز از یک تصادف شروع شد، روزی که لحظات تلخی و به همراه خود آورد ولی می ارزید به آرزویی که سالها دنبالش باشی و بهش نرسی، به یک نمایشگاه تابلوهای نقاشی می ارزید، به یک شاهکار می ارزید، به یک عشق می ارزید، به یک زندگی عالی می ارزید، به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اغیار pdf از هانی

  خلاصه رمان :     نازلی ۲۱ ساله با اندوهی از غم به مردی ده سال از خود بزرگتر پناه میبرد، به سید محمد علی که….   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1 تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان یلدای بی پایان pdf از زکیه اکبری

  خلاصه رمان :       یلدا درست در شب عروسی اش متوجه خیلی چیزها می شود و با حادثه ای رو به رو می شود که خنجر می شود در قلبش. در این میان شاید عشق معجزه کند و او باز شخصیت گمشده اش را بیابد … پایان غیرقابل تصور !..   به این رمان امتیاز بدهید روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی

        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم دراحساسات وگذشته ی اوسبب ساز اتفاقاتی میشه و….    

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x