رمان آوای نیاز تو پارت 132 - رمان دونی

 

 

 

سکوت کردم و نفسم و آه مانند بیرون فرستادم و روبه فرزان ادامه دادم

_تو چرا هیچ تغییری تو خونت نمیدی سفره هفت سین چی نمیگی یه جا بندازن؟

 

_نه!

 

نه خشک و خالیش و جدیش باعث شد کنجکاو تر ادامه بدم

_چرا؟

 

سکوت‌ کرد و فقط نگاهش روم‌ موند که صدای لاله باعث شد نگاهش و ازم بگیره بده به لاله که تازه دوباره وارد آشپز خونه شده بود

_چرا این قدر مزش بد شده بود داشتم خفه میشدم پرید تو گلوم!

 

فرزان نگاهش و به لاله داد و جدی گفت:

_تو برو آماده شو بگم برسوننت خونه

 

 

لبخندی رو صورتم‌ نشست که صدای معترض لاله بلند شد

_چی؟!چرا مگه قرار نبود…

 

فرزان اجازه حرف نداد

_قرارارو من تعیین میکنم میری خونه لاله!

 

بعد جملش از جاش بلند شد و بی توجه به من و لاله خارج شد و همین که خارج شد لبخند به لب نگاهی به لاله کردم

_خوشحال شدم

 

_تو گوشش چی خوندی؟!

 

شونه ای انداختم بالا

_واقعیتو

 

_دختره ی…

 

سکوت کرد که ادامه دادم

_دختره ی چی؟!

 

هیچی‌نگفت و با حرص خارج شد که نفس عمیقی کشیدم و لب زدم

_این از اولین تغییرات

 

×××

 

 

_آوا چه ترسناک و بدجنس شدی تو دختر!

 

غش غش خندیدم

_وای آتنا باید قیافش و میدیدی اصلا وا رفت فرزان بهش گفت اماده شو میگم برسونتت

 

_خوب کردی… اون لاله رو منم میشناسم ولی نه دقیق اون زمانی که وارد زندگی فرزان شدم باهم کات بودن بعد این که فرران فهمید من این کاره نیستم و نمیتونم باهاش باشم پیشنهاد مدل و اینارو داد که خب رو هوا زدمش بعدشم که خودت در جریانی اما الان‌ مثل این که باز دوباره رابطشون شروع شده!

 

_عجب حالا تو چه خبر؟!

 

_هیچی سلامتی خوب پیش میره… با یکیم دوست شدم اسمش سارا تقریبا از‌ تنهایی درومدم ولی یک هیکلی ساختم برای خودم باورم نمیشه

 

خنده ای کردم‌ که ادامه داد

_راستی دختر عیدت پیشاپیش مبارک!

 

_عید کیلو چنده؟ باز خوش به حال تو با دوتا آدم اون جا آشنا شدی من که تنهام این جا… عید امسالم اصلا اهمیتی نداره واسم

 

_خب خری دیگه خودت و دپ‌ نکن پولای فرزان و خرج کن خره حالا که داره باهات راه میاد

 

_دیوونه!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آغوش آتش جلد دوم

    خلاصه رمان :         آهیر با سن کَمِش بزرگه محله است.. در شب عروسیش، عروسش مرجان رو میدزدن و توی پارک روبروی خونه اش، جلوی چشم آهیر میکشنش.. آهیر توی محل میمونه تا دلیل کشته شدن مرجان و قاتل اونو پیدا کنه.. آهیر که یه اسم کُردیه به معنای آتش، در ظاهر آهنگری میکنه ولی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رقص روی آتش pdf از زهرا

  خلاصه رمان :       عشق غریبانه ترین لغت فرهنگ نامه زندگیم بود من خود را نیز گم کرده بودم احساسات که دیگر هیچ میدانی من به تو ادم شدم به تو انسان شدم اما چه حیف… وقتی چیزی را از دست میدهی تازه ارزش واقعی ان را درک میکنی و من چه دیر فهمیدم زندگی تازه روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوماخر به صورت pdf کامل از مسیحه زادخو

        خلاصه رمان:   داستان از جایی آغاز میشود که دستها سخن میگویند چشم هاعشق میورزند دردها زخم بودند و لبخند ها مرهم . قصه آغاز میشود از سرعت جنون از زیر پا گذاشتن قوائد و قانون بازی …. شوماخر دخترک دیوانه ی قصه که هیچ قانونی برایش معنا ندارد .     به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ستاره های نیمه شب

    خلاصه رمان:   مهتاب دختر خودساخته ای که با مادر و برادر معلولش زندگی می کنه. دل به آرین، وارث هولدینگ بزرگ بازیار می دهد. ولی قرار نیست همه چیز آسان پیش برود آن هم وقتی که پسر عموی سمج مهتاب با ادعای عاشقی پا به میدان می گذارد.       به این رمان امتیاز بدهید روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ضماد

    خلاصه رمان:         نبات ملک زاده،دختر ۲۰ساله مهربونی که در روستایی قدیمی بزرگ شده و جز معدود آدم های روستاهست که برای ادامه تحصیل به شهر رفته است. خاقان ،فرزند ارشد مرحوم جهانگیر ایزدی. مردی بسیار جذاب و مغرور و تلخ! خاقان بعد از مرگ برادر و همسربرادرش، مجرم را به زندان انداخته و فرزند

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان جوزا جلد اول به صورت pdf کامل از میم بهار لویی

      خلاصه رمان:     برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همهی افراد حاضر در جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم، فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه بودم و صدای تیز شهردار جدید منطقه، مثل دارکوب روی

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x