رمان آوای نیاز تو پارت 150 - رمان دونی

 

 

×××

جاوید*

 

برای بار صدم عکساشون و دوره کردم

باورم‌ نمیشد این آوای منه که کنار فرزان تو این‌ مهمونی اون مهمونی میره و خبرشون داره همه جا پخش میشه!

 

دستام و از فَرط حرص مشت کردم‌ و روی صورت آوا زوم‌ کردم‌ و با نفرت به رنگ موی جدیدش نگاه کردم و لب زدم

_دختره ی احمق

 

_غرق نشی!

با صدای آیدین سرم‌ و بلند کردم‌ و تازه متوجه حضورش شدم و قامتش و تو جایگاه در اتاق دیدم و ادامه داد

_به چی تو اون گوشی اونجوری خیره نگاه میکردی که از حضور من غافل شدی؟

 

گوشیمو خاموش کردم‌ و گذاشتم رو میز که لبشو گاز گرفت ادامه داد

_خاک برسری؟ از تو بعیده جاوید تو الگوی منی خیر سرت!

 

بی توجه به چرندیاتش گفتم:

_تو این جا‌ چیکار میکنی؟!

 

وارد اتاق شد

_حالا شاید تو این جا یه جورایی خونت شده و داری توش زندگی‌ میکنی ولی خونه بابابزرگ منم هست… درضمن بیکار بودم‌ گفتم مهمونی خانمت و از دست ندم!

 

_آیدین

 

_خیله خب بابا نزن ولی خب رفتاراتون خوب شده کم و بیش نگم خانمت چی‌ بگم؟! خبریه؟

 

خیره به تیپ اسپرت پسند مردونش جواب دادم:

_دارم باهاش شب و روزم و میگذرونم‌ نمیتونم باهاش یه سره جنگ‌ کنم که

 

_ولی خدایی پشتکارش و تحسین میکنم به هر دری داره میزنه… موی مشکی، لنز سبز، لباسای مناسب تر و عجیب میخواد شبیه یه نفر شه نه؟!

 

هیچی نگفتم‌ که با خنده ادامه داد

_تو هم که قربونت برم شدی یوزارسیف

اون هفتا درم ببنده تا یه حرکتی بزنه تو وا بدی بازم تو فرار میکنی ولی خدایی آفرین داریا من که همچین اراده ای‌ ندارم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان عنکبوت

    خلاصه رمان :         مدرس فیزیک یکی از موسسات کنکور ناپدید می‌شود و با پیدا شدن جنازه‌اش در ارتفاعات شمالی تهران، شادی و کتایون و اردوان و سپنتا و دیگران ناخواسته، شاید هم خواسته پا به قصه می‌گذراند و درست مثل قطعات یک جورجین مکملی می‌شوند برای باز کردن معماهای به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سردرد
دانلود رمان سردرد به صورت pdf کامل از زهرا بیگدلی

    خلاصه رمان سردرد:   مثل یه ارایش نظامی برای حمله اس..چیزی که زندگی سه تا دخترو ساخته و داره شکل میده.. دردایی که جدا از درد عشقه… دردای واقعی… دردناک… مثل شطرنج باید عمل کرد.. باید جنگید… باید مهره هارو بیرون بندازی… تا ببری… اما واسه بردن خیلی از مهره ها بیرون افتادند… ولی باید دردسرهارو به جون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سونات مهتاب

  خلاصه رمان :         من بامداد الوندم… سی و شش ساله و استاد ادبیات دانشگاه تهران. هفت سال پیش با دختری ازدواج کردم که براش مثل پدر بودم!!!! توی مراسم ازدواجمون اتفاقی میفته که باعث میشه آیدا رو ترک کنم. همه آیدا رو ترک میکنن. ولی من حواسم دورادور جوری که نفهمه، بهش هست. حالا بعد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نبض خاموش از سرو روحی

    خلاصه رمان :   گندم بیات رزیدنت جراح یکی از بیمارستان های مطرح پایتخت، پزشکی مهربان و خوش قلب است. دکتر آیین ارجمند نیز متخصص اطفال پس از سالها دوری از کشور و شایعات برای خدمت وارد بیمارستان میشود. این دو پزشک جوان در شروع دلداگی و زندگی مشترک با مشکلات عجیب و غریبی دست و پنجه نرم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نیمی از من و این شهر دیوانه

  خلاصه رمان :   نفس یه مدل معروف و زیباست که گذشته تاریکی داره. راهش گره می‌خوره به آدم‌هایی که قصد سوءاستفاده از معروفیتش رو دارن. درست زمانی که با اسم نفس کثافط‌کاری های زیادی کرده بودن مانی سر می‌رسه و… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تو همیشه بودی pdf از رؤیا قاسمی

  خلاصه رمان :     مادر محیا، بعد از مرگ همسرش بخاطر وصیت او با برادرشوهرش ازدواج می کند؛ برادرشوهری که همسر و سه پسر بزرگتر از محیا دارد. همسرش طاقت نمی آورد و از او جدا می شود و به خارج میرود ولی پسرعموها همه جوره حامی محیا و مادرش هستند. بعد از اینکه عموی محیا فوت کرد،

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بی نام
بی نام
1 سال قبل

خسته نباشین بااین دوخط نوشته اتون 😕 😕 بابا یکم حداقل طولانی کن پارت هارو یعنی چی آخه به جای اون سفیدیاکه گذاشتی بین سطرها ، نوشته بزار خوب

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط بی نام
دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x