رمان آوای نیاز تو پارت 151 - رمان دونی

 

 

دستی رو صورتم کشیدم

_منم بعضی وقتا میمونم تو حرفای تو که این چرندیات و از کجا میاری… به جا این حرفا تو این اوقات بیکاریت کارای عقب افتاده شرکت و راست و ریست کن

 

چهرش درهم رفت

_ای مرده شور اون شرکتت و ببرم که قیامتم بشه این کارای عقب افتادش تموم نمیشه

چرا ما باید همش کار عقب افتاده داشته باشیم

 

_نمیدونم‌ تو معاون اون شرکتی تو بگو

 

_والا من فکر میکنم به خاطر این که یه رئیس سادیسمی گیرمون افتاده کارای سال آیندرم میگه عقب افتاده… تازه رو من یکی که اصلا به هیچ عنوان تو تعطیلات حساب نکن همین جوریش تو روزای معمولی از کار فراریم چه برسه تایم استراحتم اصلا مگه من توام وقت و بی وقت خودم و با کار خفه کنم

 

دوست داشتم‌ بگم خفه شدن با کار خیلی بهتر از هزار جور‌ فکر‌ و خیال که جدیدا آوام بهش اضافه شده اما هیچی نگفتم‌ و نفسم و فرستادم بیرون ولی خودش ادامه داد

_نمیای پایین آخراشه ها

 

_حوصله جمع و شلوغی ندارم

 

سری تکون داد و دهن باز کرد چیزی‌‌ بگه اما انگار منصرف شد و با مکث از جاش بلند شد و سمت در اتاق رفت

_باشه پس‌ من برم پایین

 

سری تکون دادم‌ ولی هنوز از در کامل بیرون نرفته بود که با شَک گفتم:

_واستا

 

ایستاد و برگشت سمتم‌ که ادامه دادم

_چی میخواستی بگی؟

 

_یعنی چی!؟

 

_یعنی تو الکی اینجا نیومدی یه چیزی میخواستی بگی

 

_نه بابا میخواستم فقط یه حالی ازت…

 

یهو ساکت شد و پوفی‌ کشید و نزدیک تر شد و ادامه داد

_اول و آخرش که می‌فهمی… آوا و فرزان پایین تو مهمونین

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان نقطه سر خط pdf از gandom_m

  خلاصه رمان :       زندگیم را یک هدیه می دانم و هیچ قصدی برای تلف کردنش ندارم هیچگاه نمی دانی آنچه بعدا بر سرت خواهد آمد چیست… ولی کم کم یاد خواهی گرفت که با زندگی همانطور که پیش می آید روبرو شوی. یاد می گیری هر روز، به همان اندازه برایت مهم باشد. و هر وقت

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ناگفته ها pdf از بهاره حسنی

  خلاصه رمان :           داستان در مورد دختر جوانی به اسم نازلی کسروی است که بعد از فوت مادربزرگ و بعد از سالها دور به ایران برمیگردد، آشنایی او با جوانی در هواپیما و در مورد زندگی خود، این داستان را شکل می دهد …   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دژبان pdf از گیسو خزان

  خلاصه رمان :   آریا سعادتی مرد سی و شیش ساله ای که مدیر مسئول یکی از سازمان های دولتیه.. بعد از دو سال.. آرایه، عشق سابقش و که حالا با کس دیگه ای ازدواج کرده می بینه. ولی وقتی می فهمه که شوهر آرایه کار غیر قانونی انجام میده و حالا برای گرفتن مجوز محتاج آریا شده تصمیم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بن بست 17 pdf از پگاه

  خلاصه رمان :     رمانی از جنس یک خونه در قدیمی‌ترین و سنتی‌ترین و تاریخی‌ترین محله‌های تهران، خونه‌ای با اعضای یک رنگ و با صفا که می‌تونستی لبخند را رو لب باغبون آن‌ها تا عروس‌شان ببینی، خونه‌ای که چندین کارگردان و تهیه‌کننده خواستار فیلم ساختن در اون هستن، خونه‌ای با چندین درخت گیلاس با تخت زیرش که همه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تیغ نگاه به صورت pdf کامل از نیلا محمدی

        خلاصه رمان:   دختری که توی خاندان بزرگی بزرگ شده و وقتی بچه بوده بابای دختره به مادر پسرعموش تجاوز میکنه و مادر پسره خودکشی میکنه بابای دختره هم میوفته زندان و پدربزرگشون برای صلح میاد این دوتا رو به عقد هم درمیاره و پسره رو میفرسته خارج تا از این جریانات دور باشه بعد بیست

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اتانازی به صورت pdf کامل از هانی زند

  خلاصه رمان:   تو چند سالته دخترجون؟ خیلی کم سن و سال میزنی. نگاهم به تسبیحی ک روی میز پرت میکند خیره مانده است و زبانم را پیدا نمیکنم. کتش را آرام از تنش بیرون میکشد. _ لالی بچه؟ با توام… تند و کوتاه جواب میدهم: _ نه! نه آقا؟! و برای آن که لال شدنم را توجیه کرده

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بی نام
بی نام
1 سال قبل

خب بعدازظهرم پارت بزارین امروز😭😭

آتریسا💗❄
آتریسا💗❄
1 سال قبل

اوه اوه داستان هیجانی شد من نمیتونممممم تا فردا صب کنم نویسنده جان اوفففف🙂😍

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x