رمان تارگت پارت 357 - رمان دونی

 

 

 

 

 

برعکس دفعه پیش انقدر محترمانه رفتار کرد که دیگه نمی تونستم با جدیت بگم که احتیاجی نیست.. ولی بعد از شنیدن حرفاش.. واقعاً پیشش خجالتزده بودم و روم نمی شد بیشتر از این بهش زحمت بدم که گفتم:

– همچین فکری نمی کنم ولی.. شما گفتید کار دارید.. منم نمی خوام مزاحم بشم. خودم می رم!

– با این حالت که به خاطر حرف های من ایجاد شده.. نمی ذارم تنها بری.. پس آدرست و بگو!

در حالی که خدا خدا می کردم گر گرفتن لحظه ای صورتم.. باعث قرمز شدن گونه هام نشده باشه.. آدرسم و بهش گفتم و تو سکوت گوش دادم به صدای موزیک قشنگی که با ولوم پایین توی ماشین پخش می شد..

موزیکی که یه بارم تو ماشین میران شنیده بودمش.. اون شبی که تو ماشین خوابم برد و وقتی بیدار شدم که دریا رو به روم بود..

همون روزایی که کم کم داشتم متوجه تغییر رفتار میران می شدم و حس می کردم از هر طریقی.. حتی موزیک های ماشینش.. سعی داره بهم بفهمونه چقدر پشیمونه از بلاهایی که سرم آورده.. ولی.. هیچ کدوم اون قدری روی من تاثیر نداشت که بخوام بی خیال نقشه هایی که تو سرم داشتم بشم..

..بوی تو می دهد آغوش خالی ام..

..ای واقعیت عشق خیالی ام..

..مست تو ام که قنوتم ترانه شد..

..چون مومن تو شدم لا ابالی ام..

..بعد از تو بی خبرم از خودم بگو..

..این روزها چه شدم در چه حالی ام..

چشمام و بستم و سعی کردم حداقل تو لحظه هایی که دارم کنار این آدم سپری می کنم.. آدمی که یه زمانی حس های شدیدی به من داشت.. به میران و همه اتفاقاتی که بینمون افتاده فکر نکنم..

ولی دست خودم نبود که حتی پشت پلک های بسته ام هم.. تصویر میران و می دیدم که انگار داشت با یه نگاه پر سرزنش.. لباش هماهنگ با این آهنگ حرکت می کرد..

..روزی یقین تو بودم ولی گذشت..

..امروز فاجعه ای احتمالی ام..

..شعرم شکفتن بارانی تو بود..

..حالا فقط خبر خشکسالی ام..

میران نزدیک تر شد.. حالا قاطی صدای خواننده صدای خودشم می شنیدم انگار که داشت می گفت:

..بی هیچ دلهره حال مرا بپرس..

..روزی که من جسدی این حوالی ام..

 

 

 

 

 

 

صدای بوق ماشینی که از کنارمون رد شد من و به خودم آورد و وحشت زده چشمام و باز کردم.. بازم بدون این که خودم متوجه باشم پرت شده بودم تو خیالات و توهم!

ولی حالا به جز میران.. مسئله دیگه ای هم بود که باید حلش می کردم.. هرچند نمی دونستم چه جوری.. اونم وقتی معذرت خواهی کرده بودم بابت کاری که کاملاً ناخودآگاه انجامش دادم..

آهنگ بعدی که تو ماشین پیچید.. بی اجازه دستم و دراز کردم و صداش و کامل قطع کردم تا بازم تو یه فضای دیگه پرت نشم..

نگاهش که از دستم به صورتم خیره شد روم و برگردوندم و آروم لب زدم:

– پس.. دلیل دشمنی استاد تقوی با من و این که.. هر بار نگاهش می کردم یه کینه و نفرت توی چشماش می دیدم همین بود؟ که من و مسببِ.. به هم خوردن برنامه هاتون می دونست.. و البته مسبب کما رفتن شما؟

– آره.. فقط اون بود که از همه چیز خبر داشت و این که توی اون شیش ماه.. خودش و کنترل کرده بود تا نیاد سراغت و چیزی ازت نپرسه واقعاً کار سختی بود که خدا رو شکر از پسش بر اومد.. ولی بعد از بیهوشیم.. از همین طریق تونست من و به حرف بیاره.. وقتی هرچی پرسید این بلا چه جوری سرم اومده و من سکوت کردم.. یهو زد به سیم آخر.. می دونست روز حادثه می خواستم برم سراغ تو که باهات حرف بزنم.. فقط مطمئن نبود که این مسئله به تو ربط داشته باشه.. ولی یهو گفت الآن می رم و از همون دختره که باعث و بانی این اتفاق بوده همه چیز و می پرسم که با خواهش و التماس ازش خواستم این کار و نکنه و بعد خودم همه چیز و بهش توضیح دادم!

نفسی گرفت و ماشین و پشت چراغ قرمز نگه داشت..

– هرچند که بازم.. دید منفیش نسبت به تو تغییر نکرد.. بازم می گفت اگه تو نبودی.. هیچ وقت.. هیچ کدوم از این اتفاقا نمی افتاد.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 6

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بر دلم حکمی راند به صورت pdf کامل از سحر نصیری

    خلاصه رمان:     بهترین دوست بابام بود و من دختر خونده و عزیز دلش بودم! چهارده سال ازم بزرگتر بود و عاشق رفتار مردونه‌ش شدم! اون هرچیزی که میخواستم بهم میداد به‌جز یک چیز، خودش رو…! هیچ‌جوره حاضر نبود به رفاقتش به پدرم خیانت کنه و با دلبریام وسوسه بشه پس مجبور شدم یه شب که مسته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نا همتا به صورت pdf کامل از شقایق الف

  خلاصه رمان:         در مورد دختری هست که تنهایی جنگیده تا از پس زندگی بربیاد. جنگیده و مستقل شده و زمانی که حس می‌کرد خوشبخت‌ترین آدم دنیاست با ورود یه شی عجیب مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کنه .. وارد دنیایی می‌شه که مثالش رو فقط تو خواب و رویا دیده!     به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
رمان دختران ربوده شده
دانلود رمان دختران ربوده شده به صورت pdf کامل از کیانا بهمن زاده

      خلاصه رمان دختران ربوده شده :   مردی متولد شده با بیماری “الکسی تایمیا” و دختری آسیب دیده از جامعه کثیف اطرافش، چه ترکیبی خواهند شد برای یه برده داری و اطاعت جاودانه ابدی. در گوشه دیگر مردی تاجر دختران فراری و دختران دزدیده شده و برده هایی که از روی اجبار یا حتی از روی اختیار همگی

جهت دانلود کلیک کنید
رمان خلافکار دیوانه من

  دانلود رمان خلافکار دیوانه من خلاصه : دختری که پرستار یه دیوونه میشه دیوونه ای که خلافکاره و طی اتفاقاتی دختر قصه میفهمه که مامان پسر بهش روانگردان میده و دختر قصه میخواد نجاتش بده ولی…… پـایـان خوش   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زندگی سیگاری pdf از مرجان فریدی

  خلاصه رمان : «جلد اول» «جلد دوم انتقام آبی» دختری از دیار فقر و سادگی که ناخواسته چیزی رو میفهمه که اون و به مرز اسارت و اجبار ها می کشونه. دانسته های اشتباه همراز اون و وارد زندگی دود گرفته و خاکستری پسری می کنه که حتی خدا هم ازش نا امید شده به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ساقی شب به صورت pdf کامل از نیلا محمدی

      خلاصه رمان :   الارا دختر تنها و بی کسی که توی چهار راه گل میفروشه زنی اون رو می بینه و سوار ماشیتش میکنه ازش میخواد بیاد عمارتش چون برای بازگشت پسرش از آمریکا جشنی گرفته الارا رو برای کمک به خدمتکار هاش می بره بجای کمک به خدمتکارهاش میشه دستیار شخصی پسرش در اون مهمونی

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
mehr58
mehr58
1 سال قبل

اخییییی

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x