رمان حورا پارت 328 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

دستم را پس کشیدم و از شیشه به بیرون چشم دوختم:

 

_ انقدر به من دست نزن، بریم خونه…خسته‌م!

 

راه افتاد و حرفی نزد اما آن نفس عمیق و پر دردی که کشید را باید کر بود تا نشنید!

مسیر را میرفت تا جایی که فهمیدم از شهر خارج نشد و به سمت مرکز شهر رفت.

 

اخم کردم:

_ کجا میریم؟

 

بی هیچ اذیت کردنی پاسخ داد:

 

_ بریم یه چیزی بخوریم، بعد بریم روستا…فعلا زوده اومدیم تا اینجا، همینجوری برنگردیم!

 

حرفی نزدم، بد نبود چیزی میخوردم، گشنه بودم، دخترکم گشنه بود.

قباد میدانست بچه دختر است؟ اصلا نمیپرسید…حتی با بچه حرف هم نمیزد، انگار وجود ندارد!

 

طوری رفتار میکرد انگار چیزی که مهم است، منم، نه بچه!

اما امروز در مطب دکتر حال بچه را پرسید نه من!

فیلمش بود؟ باز داشت نقش بازی میکرد؟ خوب رفتار میکرد که آزارم دهد؟ که سرم را شیره بمالد؟ فرزندم را بگیرد و من را پرت کند؟

 

نفسم سخت بیرون پرید، استرس همین را کم داشتم! جان میدادم اما کودکم را نه!

سه سال زخم زبان و تحقیر نشنیدم که حالا وقتی مستحق مادر شدن هستم، از من بگیرنش!

 

خودرو که ایستاد، صدای او هم بلند شد:

 

_ وایسا بیام سمتت.

 

سریع پیاده شد و ماشین را دور زد، در را گشود و من خیره‌ی دستانش ماندم، فیلم بود…داشت نقش بازی میکرد!

نفس عمیقی کشیدم تا به خودم مسلط باشم، با کمکش پیاده شدم و نگاهم تازه به پاساژ افتاد:

 

_ اینجا چرا؟

 

_ میریم یکم برا بچه‌مون خرید کنیم، یه ماه دیگه به دنیا میاد، هنوز وسیله نداره، حداقل چیزای لازم برا زایمان رو بگیریم یا نه؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 203

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان گناهکار pdf از فرشته تات شهدوست

  خلاصه رمان :       زندگیمو پر از سیاهی کردم. پر از نفرت و تاریکی..فقط به خاطر همون عذابی که همیشه ازش دَم می زد. انقدر که برای خودم این واژه ی گناهکار رو تکرار کردم تا تونستم کاری کنم بشه ملکه ی ذهن و روح و قلبم.اون شعارش دوری از گناه بود ولی عملش… یک گناهکار ِ

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان والادگر نیستی
دانلود رمان والادگر نیستی به صورت pdf کامل از سودا ترک

      خلاصه رمان والادگر نیستی : ماجرای داستان حول شخصیت والادگر، مردی مرموز و پیچیده، به نام مهرسام آشوری می‌چرخد. او که به خاطر گذشته‌ای تلخ و پر از کینه، به مردی بی‌رحم و انتقام‌جو تبدیل شده، در جستجوی عدالت و آرامش برای خانواده‌اش است. اما وقتی که عشق در دل تاریکی و انتقام جوانه می‌زند، همه چیز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زمان صفر
دانلود رمان زمان صفر به صورت pdf کامل از مدیا خجسته

      خلاصه رمان زمان صفر :   داستان دختری به نام گلبهاره که به دلیل شرایط خانوادگی و تصمیمات شخصیش برای تحصیل و مستقل شدن، به تهران میاد‌‌ و در خونه ای اقامت میکنه که قسمتی از اون ، از سمت مادر بزرگش بهش به ارث رسیده و از قضا ارن ، پسر دایی و همبازی بچگی شیطون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نجوای آرام جلد دوم به صورت pdf کامل از سلاله

    خلاصه رمان:   قصه از اونجایی شروع میشه که آرام و نیهاد توی یک سفر و اتفاق ناگهانی آشنا میشن   اما چطوری باهم برخورد میکنن؟ آرامی که زندگی سختی داشته و لج باز و مغروره پسری   که چیزی به جز آرامش خودش براش اهمیتی نداره…   اما اتفاقات تلخ و شیرینی که براشون پیش میاد سرنوشتشون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کنار نرگس ها جا ماندی pdf از مائده فلاح

  خلاصه رمان : یلدا پزشک ۲۶ ساله ایست که بخاطر مشکل ناگهانی که برای خانواده‌اش پیش آمده، ناخواسته مجبور به تغییر روش زندگی خودش می‌‌شود. در این بین به دور از چشم خانواده سعی دارد به نحوی مشکلات را حل کند، رویارویی او با مردی که در گذشته درگیری عاطفی با او داشته و حالا زن دیگری در زندگی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ستاره های نیمه شب

    خلاصه رمان:   مهتاب دختر خودساخته ای که با مادر و برادر معلولش زندگی می کنه. دل به آرین، وارث هولدینگ بزرگ بازیار می دهد. ولی قرار نیست همه چیز آسان پیش برود آن هم وقتی که پسر عموی سمج مهتاب با ادعای عاشقی پا به میدان می گذارد.       به این رمان امتیاز بدهید روی

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Mamanarya
Mamanarya
1 ماه قبل

ای کوفت بخوری ک ۹۰ درصد این رمان رو تو گرسنه بودی🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️
الان تا چهار پارت آینده در حال خرید و تو رستوران در حال کوفت کردنن🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

-_-
-_-
1 ماه قبل

نه میتونه آروم و بی الم‌شنگه راهشو جداکنه
نه میتونه مث زنای باوقار و محترم ببخشه
شده یه آدم بی عزت نفس که میگه من پاچه میگیرم ولی تو بیا دسم بوس کن، برام غذا بیارو، دور شهر بگردونم فقطم به من توجه کن و الا باز توهم توطئه برمیدارم

-_-
-_-
1 ماه قبل

دخترکتتت نصف منابع زمینو خورد
البته بیشتر مادر ندید بدیدش
والا حتی لاله هم اینطوری مسخره بازی درنمیاورد

فرشته منصوری
فرشته منصوری
1 ماه قبل

ممنون
سکوت تلخ نمیذاری؟؟؟

دسته‌ها
4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x