رمان حورا پارت 361 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

 

بی وقفه به سمتش رفتم و نیاز را از آغوشش کشیدم:

 

_ حورا اروم…چیکار میکنی؟ چیزیش نشده که!

 

دست خودم نبود که ترسیده بودم، خیلی وقت است از این اتفاق میترسیدم. عصبی به او توپیدم:

 

_ چرا برداشتیش آوردیش تو این سرما؟ نمیگی مریض میشه؟

 

اخم‌هایش در هم رفت، سریع از بالکن خارج شدم و او هم به دنبالم:

 

_ اهان، یعنی مشکل تو فقط اینه که سرما میخوره!

 

حرفش دو پهلو بود، انگار مثلا بگوید حرف من را باور نکرده. تیز به سمتش برگشتم و غریدم:

 

_ بی اجازه‌ی من حق نداری بچه‌رو بیاری اینجا، من خودمم نمیارمش تو اون سرما توقع داری تشویقت کنم؟

 

پوزخندی زد:

 

_ بسه حورا، جوری تظاهر نکن که انگار منو خر گیر آوردی نمیفهمم…فکر کردی انقدر ظالمم؟

 

روی صورتم خم شد و عصبی‌تر صدا بالا برد:

 

_ که فکر کنی بچه‌ی خودمو از مادرش جدا میکنم آره؟ انقدر منو پست و کثیف دیدی؟ انقدر برات وقیحم؟

 

_ وقتی هم لاله هم میخواست زایمان کنه همینو به من گفتی…نگفتی؟ گفتی بچه‌رو میگیری میاری میدیش به من…یادت رفته؟

 

دهانش از تعجب باز ماند، گرد تاسف و غم در نگاهش نشست، دهانش برای گفتن حرفی باز و بسته شد اما در نهایت لب زد:

 

_ اون دوران…من خودم، صدبار، هزار بار، بی‌نهایت‌بار…و همیشه، بخاطرش خودمو لعنت کردم حورا‌…نیازی نیست هربار بهم یادآوری کنی چه حیوونی بودم…

 

دستش را به سینه کوبید و با غم از لای دندان‌های قفل شده‌اش غرید:

 

_ اما اینی که الان روبه‌روته…اون حیوونی که پارسال دیدی نیست…فهمیدی؟ من اون ادم نیستم، عوض شدم…خواستم اینو به تو هم نشون بدم، چون پدر شدم…میفهمی که؟ خودتم مادر شدی…اشتباه نداشتی تو عمرت؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 102

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آسمانی به سرم نیست به صورت pdf کامل از نسیم شبانگاه

    خلاصه رمان:   دقیقه های طولانی می گذشت؛ از زمانی که زنگ را زده بودم. از تو خبری نبود. و من کم کم داشتم فکر می کردم که منصرف شده ای و با این جا خالی دادن، داری پیشنهاد عجیب و غریبت را پس می گیری. کم کم داشتم به برگشتن فکر می کردم. تصمیم گرفتم بار دیگر

جهت دانلود کلیک کنید
رمان هم قبیله
دانلود رمان هم قبیله به صورت pdf کامل از زهرا ولی بهاروند

      دانلود رمان هم قبیله به صورت pdf کامل از زهرا ولی بهاروند خلاصه رمان: «آسمان» معلّم ادبیات یک دبیرستان دخترانه است که در یک روز پاییزی، اتفاقی به شیرینی‌فروشی مقابل مدرسه‌شان کشیده می‌شود و دلش می‌رود برای چشم‌های چمنی‌رنگ «میراث» پسرکِ شیرینی‌فروش! دست سرنوشت، زندگی آسمان و خانواده‌اش را به قتل‌های زنجیره‌ای زنانِ پایتخت گره می‌زند و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان لانه ویرانی جلد اول pdf از بهار گل

  خلاصه رمان :     25 سالم بود که زندگیم دست خوش تغییرات شد. تغییراتی که شاید اول با اومدن اسم تو شروع شد؛ ولی آخرش به اسم تو ختم شد… و من نمی‌دونستم بازی روزگار چه‌قدر ناعادلانه عمل می‌کنه. اول این بازی از یک وصیت شروع شد، وصیتی که باعث شد گلبرگ کهکشان یک آدم دیگه با یک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دریا پرست
دانلود رمان دریا پرست به صورت pdf کامل از فاطمه زایری

      خلاصه رمان دریا پرست :   ترمه، از خانواده‌‌ی خود و طایفه‌ای که برای بُریدن سرش متفق‌القول شده و بر سر ‌کشتن او تاس انداخته بودند، می‌گریزد؛ اما پس از سال‌ها، درحالی که همه او را مُرده و در خاک می‌پندارند، با هویتی جدید و چهره‌ای ناشناس به شهر آباءواجدادی‌اش بازمی‌گردد تا تهمت‌ها و افتراهای مردم را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان انار از الناز پاکپور

    خلاصه رمان :       خزان عکاس جوانی است در استانه سی و یک سالگی که گذشته سختی رو پشت سر گذاشته دختری که در نوجوانی به دلیل جدایی پدر و مادر ماندن و مراقبت از پدرش که جانباز روحی جنگ بوده رو انتخاب کرده و شاهد انتحار پدرش بوده و از پسر عمویی که عاشقانه دوستش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان پرنیان شب pdf از پرستو س

  خلاصه رمان :       پرنیان شب عاشقانه ای راز آلود به قلم پرستو.س…. پرنیان شب داستان دنیای اطراف ماست ، دنیایی از ناشناخته های خیال و … واقعیت .مینو ، دختریه که به طرز عجیبی با یه خالکوبی روی کتفش رو به رو میشه خالکوبی که دنیای عادیشو زیر و رو میکنه و حقایقی در رابطه با

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x