رمان دلارای پارت 250

3.8
(16)

 

 

 

_ سردمه هنوز

 

_ پاشو لباس گرم بپوش

 

_ ندارم

 

_ کارت منو خالی کردی که حالا لباس نداشته باشی؟!

 

دلارای با مهربانی خندید

 

_ همه رو برای اهورا خریدم بخدا

 

ارسلان‌ برای هزارمین بار پوف کشید

 

دخترک را کنار زد و سمت چمدانی که گوشه اتاق افتاده و با خود از دبی آورده بود قدم برداشت

 

با بی حوصلگی زیپش را کشید ، حوله و شارژرش را کنار زد و بافت سفید رنگ دخترانه ای بیرون آورد

 

روی تخت پرتش کرد تا هرچه زودتر نجات پیدا کند!

 

حتی از ملافه سفید رنگی که دخترک روی بدنش گرفته بود هم می‌توانست سینه هایش را ببیند!

 

_ بپوش اینو

 

دلارای به بافت شیک خیره شد

 

یک قسمت از یقه اش شل روی شانه می افتاد و معلوم بود گران قیمت است

 

با اخم پرسید

 

_ مال کیه؟

 

ارسلان عصبی چشم گشاد کرد

 

_ ندیدی از تو چمدون آوردمش؟

 

 

 

_ خب مال کی بوده؟

 

_ مال هیچکس! احمق مارکش هنوز کنده نشده

 

لب های دلارای کم کم کش آمد و لبخند عمیق تر شد

 

_ واسه من سوغاتی آوردی؟

 

ارسلان چشم غره ای رفت و خودش را روی تخت انداخت

 

دلارای خندید

 

_ آلپ‌ارسلان

 

_ نه واسه مرواریده

 

دلارای بافت را بالا گرفت

 

_ دروغ نگو اصلا مامانت این مدلی میپوشه؟

 

آلپ‌ارسلان لبخند کمرنگی زد

 

_ هنگامه

 

_ سایزش نیست

 

_ پس بپوش انقدر حرف نزن

 

دلارای دوباره لبخند زد

این مرد دوستش داشت…

این مرد در سفر به فکرش بود

 

بافت را بالا آورد و به خود لرزید

 

هنوز هم سرما در جانش بود

 

_ این یقه‌اش چطوریه؟ چه عجیبه … درست پوشیدم؟

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.8 / 5. شمارش آرا 16

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG ۲۰۲۳۱۱۲۱ ۱۵۳۱۴۲

دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان 5 (2)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ…
رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی

رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی 4 (8)

7 دیدگاه
خلاصه رمان شولای برفی : سرد شد، شبیه به جسم یخ زده‌‌ که وسط چله‌ی زمستان هیچ آتشی گرمش نمی‌کرد. رفتن آن مرد مثل آخرین برگ پاییزی بود که از درخت جدا شد و او را و عریان در میان باد و بوران فصل خزان تنها گذاشت. شولای برفی، روایت‌گر…
IMG ۲۰۲۴۰۴۱۲ ۱۰۴۱۲۰

دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می…
aks gol v manzare ziba baraye porofail 33

دانلود رمان نا همتا به صورت pdf کامل از شقایق الف 5 (2)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:         در مورد دختری هست که تنهایی جنگیده تا از پس زندگی بربیاد. جنگیده و مستقل شده و زمانی که حس می‌کرد خوشبخت‌ترین آدم دنیاست با ورود یه شی عجیب مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کنه .. وارد دنیایی می‌شه که مثالش رو فقط تو خواب…
IMG 20240405 130734 345

دانلود رمان سراب من به صورت pdf کامل از فرناز احمدلی 4.7 (9)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: عماد بوکسور معروف ، خشن و آزادی که به هیچی بند نیست با وجود چهل میلیون فالوور و میلیون ها دلار ثروت همیشه عصبی و ناارومِ….. بخاطر گذشته عجیبی که داشته خشونت وجودش غیرقابل کنترله انقد عصبی و خشن که همه مدیر…
149260 799

دانلود رمان سالوادور به صورت pdf کامل از مارال میم 5 (2)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:     خسته از تداوم مرور از دست داده هایم، در تال طم وهم انگیز روزگار، در بازی های عجیب زندگی و مابین اتفاقاتی که بر سرم آوار شدند، می جنگم! در برابر روزگاری که مهره هایش را بی رحمانه علیه ام چید… از سختی هایش جوانه…
اشتراک در
اطلاع از
guest

59 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ستاره کوچولو
ستاره کوچولو
1 سال قبل

سلام ممنون از رمان خوبتون اکه میشه بیشتر پارت بزارین

sAnA
sAnA
1 سال قبل

ینی من خیلی جلو خدمو گرفتم ک عصابمو ک*…ی نکنم
بزن دیگ پارتو خشش میاد مارو خمار ی خط کنه ذلیل مُرده 😡😒😡😒😡🖤

دکتر ماما دلی
دکتر ماما دلی
1 سال قبل

وا کو پارت
واسه هیجان بازی نتونسته بنویسه

...
...
1 سال قبل

ایسگامون کردین
همون دو خط رو لااقل مث آدم بزار

......
......
1 سال قبل

به علت فوت نویسنده ادامه رمان را خود تصور کنید

اطلاعیه جدید فاطمه ( پارت گذار رمان ها ب ما خوانندگان مفلوک)

به تو چه
به تو چه
1 سال قبل

اوف یه رمان درست حسابی هم نیست بخونیم ۳۰۰ پارتش رفت

Ani
Ani
1 سال قبل

پارت جدید کی میاد؟

Zizi
Zizi
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

کی پارت میده؟

یلدا
یلدا
1 سال قبل

چرا پارت جدید نمیزارین؟

سون
سون
1 سال قبل

بیا هی گفتیم خوبه نمیدونم وی آی پی داره فلانه…
همون باریکه آب هم قطع شد

𝓷𝓮𝓰𝓲𝓷
𝓷𝓮𝓰𝓲𝓷
1 سال قبل

اگه میدونستیم چرا پارت نمیزارن خیلی خوب بود😐

ناشناس
ناشناس
1 سال قبل

پارت گذاری نمیشع

Sahar
Sahar
1 سال قبل

از پارت های کوتاه رسیدیم به دو پارت در هفته
خوبه😏

تورو سننه قربونم بری
تورو سننه قربونم بری
1 سال قبل

کی صب میشه این شب😬

یه زندگی
یه زندگی
پاسخ به  تورو سننه قربونم بری
1 سال قبل

اینقدر وی ای پی ،وی ای پی کردن اینا ک همینم دیگه نمیزارن

......
......
پاسخ به  یه زندگی
1 سال قبل

😐 😂

لیلی
لیلی
1 سال قبل

تورو خدا یکم بیشترش کن تو خماری نمونیم

Sevili
Sevili
1 سال قبل

ارسلان بالای خبی میشع
ولی هردوتاشون زخم خورده میترسن نمدونن چکار کنن ارسلان هم ک میبینیم عاشق شدع

F.S
F.S
1 سال قبل

خدایی اگه این چهار پنج تا پارت اخرو باهم بخونید به دو قطبی بودن ارسلان پی میبرید😂😐

Zari
Zari
1 سال قبل

واقعا از حجم زیاد این پارت خسته شدم کووور شدم😶😶😶😶

یه خسته
یه خسته
1 سال قبل

داشتم به این فک میکردم که بعد تموم شدن این رمان باید دوباره از اول بخونمش که بفهمم چی شد اصلا 😂😂

نگارم
نگارم
1 سال قبل

اولین رمانی ک حاظرم کلیه هامم بدم ولی تهشو بفهمم زودتر خسته شدم دیگه وای 😐

ستاره
ستاره
1 سال قبل

باورم نمیشه دقیقا روزی که دومین پارت این رمان اومده بود تبلیغشو دیدم وشروع کردم به خوندنش و الان دو ساله که درگیرشم😐 تا حالا ۱۰ تا رمان انلاین تموم کردم دلارای هنور تموم نشده

Zari
Zari
پاسخ به  ستاره
1 سال قبل

منم منم🤭عمرمون داره حروم میشه پای این رمان🤐

دسته‌ها

59
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x