_ حتی اگر منم زنده نگه داری بازم قاتلی ارسلان
مجبوری اونجا بمونی به تیکه تیکه شدن بچهات نگاه کنی
اون صحنه تا آخر عمر یادت نمیره بهت قول میدم
ارسلان داخل آسانسور هلش داد و هم زمان چانه اش را گرفت
سرش را بالا کشید و آرام لب های خشکش را بوسید
کنار گوشش پچ زد
_ هرچی دلت میخواد بگو ، امروز ازت عصبی نمیشم
و دوباره بوسیدش
حتی به چهره جمع شده از خشم و نفرت دخترک هم توجهی نکرد
دلارای نالید
_ ولم کن
ارسلان اینبار گوشه لبش را بوسید و زمزمه کرد
_ هیش
هیچی نمیشه
من کنارتم
در آسانسور باز شد
خواست ساک را از دست دخترک بگیرد که او خودش را کنار کشید
اصرار نکرد
تمام مدت در ماشین سکوت برقرار بود
احساس میکرد استرس او از دلارای بیشتر است!
با انگشت پشت سرهم روی فرمان می کوبید
دلارای اما آرام سرش را به پنجره تکیه داده و شکمش را در آغوش کشیده بود
خیابان هارا پشت سر گذاشتند
هرچه میگذشت کوچه ها تنگ تر میشد
بالاخره در کوچه ای بن بست ایستاد و ماشین را خاموش کرد
_ پیاده شو
دخترک واکنشی نشان نداد
خودش پیاده شد و در سمت او را باز کرد
بازویش را با احتیاط کشید
_ بیا پایین
دلارای با بدن منقبض شده پیاده شد
صدایش از بغض میلرزید
_ پشیمون میشی
_ ساک رو بده من سنگینه
دلارای محکم تر نگهش داشت
_ نمیخوام
آلپارسلان آب دهنش را فرو داد
چرا همه چیز انقدر سخت بود؟
بقیه در این مواقع چه میکردند؟
دعا؟!
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 3.9 / 5. شمارش آرا 19
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
من درک میکنم که هر کسی مشکلاتی توی زندگی داره و شاید شما نویسنده محترم هم جرء این افراد باشین ولی وقتی دارین اقدام میکنین یه رمان رو آنلاین بذارین پس باید همونطور طبق روال خودتون ادامش بدین در غیر اینصورت هم به خوانندئ رمانتون بی احترامی کردین هم به شخصیت خودتون
خاک
.
مسخره کردی؟
چرا یه مدت زود به زود پارت میزاری یه مدت دق میدی تا بزاری🤬🤬🤬🤬🤬
چرا پارت نمیزارییییییی🤨🤔🤨🤔
سلام خوبی حالت خوبه امیدوارم روز. خوبی داشته باشید راستش سوال دارم میخواستم بگم چه روز هایی پارت گذاری میشه رمانتون خیلی قشنگ و عالیه فقط خواهش میکنم مارو دق نده و پارت هارو سریع تر بزار ممنون میشم !جواب سوالم اینکه چه روز هایی پارت گذاری میشه رو بی زحمت هم بده !
پارت گذاری دست اینا نیست، نویسنده اصلی باید پارت نشر بده تا اینا سریع بتونن کپی کنن داخل سایت های خودشون
ک نویسنده هم عشقی پارت گذاری میکنه البته اکثرا یکروز درمیان هس
پارت گذاری دست اینا نیست
هر موقع نویسنده اصلی پارت بزارع اینا سریع کپی میکنن داخل سایت خودشون
ک اونم عشقی میزارع البته اکثرا یکروز درمیان هس
من میگم که ارسلان گیج نشه دعا هم نمی خواد🤲
در این مواقع باید پارت گذاشت🤞
خیلی ساده بود🤘
سخن بزرگان چشم انتظار کبیر👏🙃
فک کنم دلارای ساکش رو برداره و فرار کنه چون هیچ دلیل دیگه ای نداره که با خودش کیف لباس ببره
هعیی نویسنده توروخدا بیا رمان رو تو یه روز تمومش کن همه مون رو راحت کن بابا کم کم باید سالگرد دوسالگی رمان رو جشن بگیریم 😑 سریال ترکی اگه بود تا الان تموم شده بود
شلام من اومدممم 😌نزاشتی پارتو🥺 بزاردیگه ببینم این بچه چی میشه 😘
سلام فک کنم پارت بعدی جمعه باشه فک کنم …
اگه میشه زود به زود پارت بزار 🥺
مث اینکه ازش تعریف کردم لوس شد باز ایشششششش 😑😑😑
زودتر بذار جونمونو گرفتی ک
اصلا بچه 8 ماهه رو نمیشه سقط کرد حتی با دستگاه کورتاژ😐 اون بیچاره دیگه همچیش کامل شده پس یا بچرو میزائه یا فرار میکنه ارسلانم سکته میزنه فاتحه مع صلوات خیلی ممنون که تا اینجا همراهمان بودید🌝😂
مگ ارسلان دعا هم بلدع😐؟
ببخشید نویسنده جان پارت بعدی رو کی میزارررررررییییییی
خدددددااااارررووووشکررررر بالاخره نویسنده سرش ب سنگ خورد زود زود پارت میزاره🤲🤝🥲
فک کنم نویسنده توبه کرده که دیگه دل نشکونه 😁🤣
و خدایی ک بسیار توبه پذیر و مهربان است از سر تقصیراتت میگذریم اگر قول بدی همینطوری پیش بری🤭😂
😂 😂
بنظرم اون بین بچشون بدنیا میاد 😂
کاش نویسنده دلارای هم مثل نویسنده عشق صوری ادم میشد
حق😐
نویسنده جون ناپرهیزی میکنی
بدعادت میشیم😜