رمان دلارای پارت 256 - رمان دونی

 

 

 

_ حتی اگر منم زنده نگه داری بازم قاتلی ارسلان

مجبوری اونجا بمونی به تیکه تیکه شدن بچه‌ات نگاه کنی

اون صحنه تا آخر عمر یادت نمیره بهت قول میدم

 

ارسلان داخل آسانسور هلش داد و هم زمان چانه اش را گرفت

 

سرش را بالا کشید و آرام لب های خشکش را بوسید

 

کنار گوشش پچ زد

 

_ هرچی دلت میخواد بگو ، امروز ازت عصبی نمی‌شم

 

و دوباره بوسیدش

 

حتی به چهره جمع شده از خشم و نفرت دخترک هم توجهی نکرد

 

دلارای نالید

 

_ ولم کن

 

ارسلان اینبار گوشه لبش را بوسید و زمزمه کرد

 

_ هیش

هیچی نمیشه

من کنارتم

 

در آسانسور باز شد

 

خواست ساک را از دست دخترک بگیرد که او خودش را کنار کشید

 

اصرار نکرد

 

تمام مدت در ماشین سکوت برقرار بود

 

احساس می‌کرد استرس او از دلارای بیشتر است!

 

با انگشت پشت سرهم روی فرمان می کوبید

 

 

 

 

 

 

 

دلارای اما آرام سرش را به پنجره تکیه داده و شکمش را در آغوش کشیده بود

 

خیابان هارا پشت سر گذاشتند

 

هرچه می‌گذشت کوچه ها تنگ تر میشد

 

بالاخره در کوچه ای بن بست ایستاد و ماشین را خاموش کرد

 

_ پیاده شو

 

دخترک واکنشی نشان نداد

 

خودش پیاده شد و در سمت او را باز کرد

 

بازویش را با احتیاط کشید

 

_ بیا پایین

 

دلارای با بدن منقبض شده پیاده شد

 

صدایش از بغض می‌لرزید

 

_ پشیمون میشی

 

_ ساک رو بده من سنگینه

 

دلارای محکم تر نگهش داشت

 

_ نمی‌خوام

 

آلپ‌ارسلان آب دهنش را فرو داد

 

چرا همه چیز انقدر سخت بود؟

بقیه در این مواقع چه می‌کردند؟

دعا؟!

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.9 / 5. شمارش آرا 19

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان مخمصه باران

    خلاصه رمان:     داستان زندگی باران دختری 18 ساله ای را روایت میکند که به دلیل بارداری اش از فردین و برای پاک کردن این بی آبرویی، قصد خودکشی دارد که توسط آیهان نجات پیدا میکند….. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5 /

جهت دانلود کلیک کنید
رمان باورم کن

دانلود رمان باورم کن خلاصه : آنید کیان دانشجوی مهندسی کشاورزی یه دختر شمالی که کرج درس میخونه . به خاطر توصیه ی یکی از استاد ها که پیشنهاد داده بود که برای بهتر یادگیری درس بهتره کار عملی انجام بدن و به طور مستقیم روی گل و گیاه کار کنن. بنا به عللی آنید تصمیم میگیره که به عنوان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قصاص pdf از سارگل حسینی

  خلاصه رمان :     آرامش دختر هجده ساله‌ای که مورد تعرض پسر همسایه شون قرار میگیره و از ترس مجبور به سکوت میشه و سکوتش باعث میشه هاکان بخواد دوباره کارش رو تکرار کنه اما این بار آرامش برای محافظت از خودش ناخواسته قتلی مرتکب میشه که زندگیش رو مورد تحول قرار میده…   به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی

    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم، انگشتان کوچکم زنجیر زنگ زده تاب را میچسبد و پاهایم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رقصنده با تاریکی

    خلاصه رمان :     کیارش شمس مرد خوش چهره، محبوب و ثروتمندیه که مورد احترام همه ست… اما زندگی کیارش نیمه پنهان و سیاهی داره که هیچکس از اون خبر نداره… به جز شراره… دختری باهوش و بااستعداد که به صورت اتفاقی سر از زندگی تاریک کیارش درمی یاره و حالا نمی دونه که این نزدیکی کیارش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نهلان pdf از زهرا ارجمند نیا

  خلاصه رمان :           نهلان روایت زندگی زنی به نام تابان میباشد که بعد از پشت سر گذاشتن دوره ای تاریک از زندگی خود ، در کنار پسر کوچکش روزهای آرامی را می‌گذراند و برای ساختن آینده ای روشن تلاش می‌کند ، تا این که ورود مردی به نام حنیف زندگی دو نفر آن ها

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
48 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Shaghayegh
Shaghayegh
1 سال قبل

من درک میکنم که هر کسی مشکلاتی توی زندگی داره و شاید شما نویسنده محترم هم جرء این افراد باشین ولی وقتی دارین اقدام میکنین یه رمان رو آنلاین بذارین پس باید همونطور طبق روال خودتون ادامش بدین در غیر اینصورت هم به خوانندئ رمانتون بی احترامی کردین هم به شخصیت خودتون

ندا
ندا
1 سال قبل

خاک

Saeed
Saeed
1 سال قبل

.

ستاره کوچولو
ستاره کوچولو
1 سال قبل

مسخره کردی؟
چرا یه مدت زود به زود پارت میزاری یه مدت دق میدی تا بزاری🤬🤬🤬🤬🤬

ستاره کوچولو
ستاره کوچولو
1 سال قبل

چرا پارت نمیزارییییییی🤨🤔🤨🤔

𝐌𝐎𝐁𝐈
𝐌𝐎𝐁𝐈
1 سال قبل

سلام خوبی حالت خوبه امیدوارم روز. خوبی داشته باشید راستش سوال دارم میخواستم بگم چه روز هایی پارت گذاری میشه رمانتون خیلی قشنگ و عالیه فقط خواهش میکنم مارو دق نده و پارت هارو سریع تر بزار ممنون میشم !جواب سوالم اینکه چه روز هایی پارت گذاری میشه رو بی زحمت هم بده !

Yasna
Yasna
پاسخ به  𝐌𝐎𝐁𝐈
1 سال قبل

پارت گذاری دست اینا نیست، نویسنده اصلی باید پارت نشر بده تا اینا سریع بتونن کپی کنن داخل سایت های خودشون
ک نویسنده هم عشقی پارت گذاری میکنه البته اکثرا یکروز درمیان هس

Yasna
Yasna
پاسخ به  𝐌𝐎𝐁𝐈
1 سال قبل

پارت گذاری دست اینا نیست
هر موقع نویسنده اصلی پارت بزارع اینا سریع کپی میکنن داخل سایت خودشون
ک اونم عشقی میزارع البته اکثرا یکروز درمیان هس

چشم انتظار
چشم انتظار
1 سال قبل

من میگم که ارسلان گیج نشه دعا هم نمی خواد🤲
در این مواقع باید پارت گذاشت🤞
خیلی ساده بود🤘
سخن بزرگان چشم انتظار کبیر👏🙃

ناشناس
ناشناس
1 سال قبل

فک کنم دلارای ساکش رو برداره و فرار کنه چون هیچ دلیل دیگه ای نداره که با خودش کیف لباس ببره
هعیی نویسنده توروخدا بیا رمان رو تو یه روز تمومش کن همه مون رو راحت کن بابا کم کم باید سالگرد دوسالگی رمان رو جشن بگیریم 😑 سریال ترکی اگه بود تا الان تموم شده بود

banoo
banoo
1 سال قبل

شلام من اومدممم 😌نزاشتی پارتو🥺 بزاردیگه ببینم این بچه چی میشه 😘

ستاره کوچولو
ستاره کوچولو
1 سال قبل

اگه میشه زود به زود پارت بزار 🥺

مهی
مهی
1 سال قبل

مث اینکه ازش تعریف کردم لوس شد باز ایشششششش 😑😑😑

دیانا
دیانا
1 سال قبل

زودتر بذار جونمونو گرفتی ک

صاحره بد ذات تو جیران
صاحره بد ذات تو جیران
1 سال قبل

اصلا بچه 8 ماهه رو نمیشه سقط کرد حتی با دستگاه کورتاژ😐 اون بیچاره دیگه همچیش کامل شده پس یا بچرو میزائه یا فرار میکنه ارسلانم سکته میزنه فاتحه مع صلوات خیلی ممنون که تا اینجا همراهمان بودید🌝😂

هستیشونم
هستیشونم
1 سال قبل

مگ ارسلان دعا هم بلدع😐؟

Saghar joon
Saghar joon
1 سال قبل

ببخشید نویسنده جان پارت بعدی رو کی میزارررررررییییییی

Saghar joon
Saghar joon
1 سال قبل

خدددددااااارررووووشکررررر بالاخره نویسنده سرش ب سنگ خورد زود زود پارت میزاره🤲🤝🥲

مهی
مهی
1 سال قبل

فک کنم نویسنده توبه کرده که دیگه دل نشکونه 😁🤣

و خدایی ک بسیار توبه پذیر و مهربان است از سر تقصیراتت میگذریم اگر قول بدی همینطوری پیش بری🤭😂

jennie blink
jennie blink
پاسخ به  مهی
1 سال قبل

 😂 😂

sayeh
sayeh
2 سال قبل

بنظرم اون بین بچشون بدنیا میاد 😂

ستایش
ستایش
2 سال قبل

کاش نویسنده دلارای هم مثل نویسنده عشق صوری ادم میشد

jennie blink
jennie blink
پاسخ به  ستایش
1 سال قبل

حق😐

Parham
Parham
2 سال قبل

نویسنده جون ناپرهیزی میکنی
بدعادت میشیم😜

دسته‌ها
48
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x