رمان رسپینا پارت 93

5
(1)

 

موقع قدم زدن سعی داشت دلم رو به دست بیاره ، اما دلم باهاش صاف نمیشد
_میدونم فهمیدی دروغ گفتم ، بعدا برات توضیح میدم الان وقتش نیست ، ذهنت رو درگیرش نکن خواهشاً
اخم کردم
_مگه به من مربوطه ؟ زندگی خودته من چیکارم ؟
_رسپینا ، قربونت بشم من ، اگه میشد بگم که میگفتم
_نمیشد بگی ، دروغ گفتنتو پنهون نمیکنه
_پا پیچ میشدی عزیزکم ، الکی نمیخوام نگرانت کنم
_من ؟! پا پیچ میشدم؟ سخت در اشتباهی
حرفی نزدم و جلوتر راه افتادم
کلافه صدام زد ، اما نموندم
حساس شده بودم ، درسته گیر میدادم موضوع رو بفهمم اما بخاطر اینکه کنارش باشم ، نمیتونم براش کاری کنم حداقل حرف بزنه آروم بگیره
دستمو از پشت کشید
_رسپینا ، نکن با من اینطوری ، به والله ، به خدایی که میپرستی الان تموم آرامشم تویی ، اینطور میکنی عذاب میکشم نکن
_من اینطور میکنم رادان ؟ من ؟
من چه کاری از دستم برمیاد برات ؟
جز حرف زدن آروم کردن ، گیر سه پیچ میدم که نریزی تو خودت ، تو با دروغ گفتنت منو اذیت میکنی ، چرا دروغ ؟ چرا پنهون کردن ؟
میگفتی نمیگم برام انقدر گرون تموم نمیشد تا اینکه پنهون کنی
_نگفتم چون میدونم با گفتنش میشه درده تو ، میشه فکر و خیال تو ، تو همینطوریش کم درگیری نداری ، اونقدر مشکل تو زندگیت هست که نخواستم این یه بار بشه روی دوش تو
_اینا دروغ گفتنتو توجیح میکنه رادان ؟
_به کی قسم بخورم که تنها دلیلم همین بود که یه درگیری بهت اضافه نشه ؟ آره از روش اشتباهی استفاده کردم ، میدونم و ازت بابتش معذرت میخوام.
دست از لجبازی برداشتم و کوتاه اومدم اما همچنان رو قهرم پافشاری میکردم.
دستمو گرفت و رفتیم سمت قفسه خوراکی ها ، بی حوصله منتظر موندم هرچی میخواد برداره
این بی حوصلگی ، از خستگی شدید ، از فکر شدید و بی خوابی های من ، یا خواب زیاد من سرچشمه میگرفت و من انگار توی یه باطلاق فرو میرفتم و متوجه نمیشدم ….

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG ۲۰۲۳۱۱۲۱ ۱۵۳۱۴۲

دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان 5 (2)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ…
رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی

رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی 4 (8)

7 دیدگاه
خلاصه رمان شولای برفی : سرد شد، شبیه به جسم یخ زده‌‌ که وسط چله‌ی زمستان هیچ آتشی گرمش نمی‌کرد. رفتن آن مرد مثل آخرین برگ پاییزی بود که از درخت جدا شد و او را و عریان در میان باد و بوران فصل خزان تنها گذاشت. شولای برفی، روایت‌گر…
IMG ۲۰۲۴۰۴۱۲ ۱۰۴۱۲۰

دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می…
aks gol v manzare ziba baraye porofail 33

دانلود رمان نا همتا به صورت pdf کامل از شقایق الف 5 (2)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:         در مورد دختری هست که تنهایی جنگیده تا از پس زندگی بربیاد. جنگیده و مستقل شده و زمانی که حس می‌کرد خوشبخت‌ترین آدم دنیاست با ورود یه شی عجیب مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کنه .. وارد دنیایی می‌شه که مثالش رو فقط تو خواب…
IMG 20240405 130734 345

دانلود رمان سراب من به صورت pdf کامل از فرناز احمدلی 4.7 (9)

2 دیدگاه
            خلاصه رمان: عماد بوکسور معروف ، خشن و آزادی که به هیچی بند نیست با وجود چهل میلیون فالوور و میلیون ها دلار ثروت همیشه عصبی و ناارومِ….. بخاطر گذشته عجیبی که داشته خشونت وجودش غیرقابل کنترله انقد عصبی و خشن که همه مدیر…
149260 799

دانلود رمان سالوادور به صورت pdf کامل از مارال میم 5 (2)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:     خسته از تداوم مرور از دست داده هایم، در تال طم وهم انگیز روزگار، در بازی های عجیب زندگی و مابین اتفاقاتی که بر سرم آوار شدند، می جنگم! در برابر روزگاری که مهره هایش را بی رحمانه علیه ام چید… از سختی هایش جوانه…
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

دسته‌ها

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x