8 دیدگاه

رمان پروژه عشق پارت 25

0
(0)

_این غیر ممکنه

( جیغی زدم و به اهورا خیره شدم)

_کثافت تو به روژین خیانت کردی

(اهورا چشاش گرد شد و متعجب نگاهم کرد…. قهقهه روژین که به گوشم خورد سرم رو به طرفش چرخوندم)

روژین:حتما حاملست برای همین میگی خیانت کرده

_اره تو از کجا فهمیدی

+هاااااااااااا

(و صدای همزمان کیان آرمین و باران بلند شد)

روژین:ن ن این این غیر ممکنه دوباره نگاه کن حتما اشتباه شده

_نه بابا اینهاش شیلا صدیقی درسته مال اهور…هاااااااا

….شیلاااا

(پاهام به زمین چسپید و خشکم زد صدای خوشحال و شاد آرمین به گوشم رسید)

آرمین:وایییی دارم بابا می‌شم خدآیا چاکر پاکرتم

آرسین:بصبر ببینم چ غلطی کردی

شیلا:نهههههه من مامان میشم

(نگاه گیجم رو به شیلا میدوزم که توی چهارچوب در وایساده و با چشمای برقی نگاهمون می‌کنه….آرمین با صدای بلند خندیدو به سمت شیلا رفت خم شد و بوسه ای روی شکمش زد با دستاش شکمشو نوازش کرد)

آرمین:وای من دارم بابا می‌شم

(تند شیلارو بغل کرد و تند تند سرش رو از روی شال می‌بوسید )

اهورا:وای قلبم من طاقت این همه شوکو ندارمممم

(روژین یه پسی زد بهش )

روژین:چته هی وز وز می‌کنی اندازه یه نرخر شدی پاشو دیگه هنوز جلو چشامه پاشو هیچیت نیس

(اهورا که از رفتار روژین هم حرصی شده بود هم خندش گرفته بود دست روژینو که روی لبه تخت نشسته بود رو کشید و روژین کامل روی تخت دراز کشید اهورا نگاه عمیقی بهش کرد بعد پتو رو روی سرشون کشید)

_به‌به به سلامتی همین یه جنسمون کامل شد ، ببینید من اولین نفر آرزوی دیدن بچه روژینو با اون پسره دبیرمون داشتم ولی اول خدا نی‌نی به شوما داد

باران:دختر باشه

_پسر

باران:دختررررر

_پسررررر

آرمین:اصن دو قلو

باران،من:صحیححححح

شیلا:غلط کردید اندازه جدتون من دوقلو چجوری برام ول کنید باو

آرسین:مبارک باشه

کیان:به عموش میره انشا…

آرسین:سگ در صد هیچیش ب تو نمیره خره بز

(نگاهش کردم و خندیدن ….شیلا با چشایه ستاره بارون به آرمین خیره شد)

شیلا:آرمین هوس جوجه کردم

کیان:برم اشتهارو

آرمین:نزار….

باران:ببین جنازتم تو پاکته دسته شیلا نبینم دیگه کیانو اذیت کردی نره غول ایششش

(و دست کیانو گرفتو از اتاق خارج شدن آرمین هم به شیلا نزدیک شد و شیلا رو بین خودشو دیوار گیر انداخت صورتشو نزدیک کرد و روی لبای شیلا گذاشت نگاهمو سمت آرسین کشیدم که خیره نگام میکرد لبخندی روی لبم شکل گرفت)

آرسین:اخخخ اسرا منم یه بچه بکارم اینجات

(و با دستش آروم شکممو نوازش کرد)

_برو ب‌ب من مس شیلا نیستما اول ازدواج بعدش بچه

ارسین:ای به چشم اصن فردا شب هستید بیام خدمتتون

(با بهت نگاش کردم)

_ا..اره هست..یم

(لبخندی زد و دستمو بین پنجه هاش قفل کرد هم قدم از بیمارستان خارج شدیم و به سمت ماشین آرسین که تو حیاط بیمارستان پارک کرده بود پا تند کردیم همین که درو باز کرد منو هل داد تو سریع نشست و خودشو به سمتم کشید لباشو روی لبام گذاشت و فقط لبهامون رو بهم فشار میداد دستام بی طاقت توی موهاش چنگ شد لبامو باز کردم و خودم زودتر از اون شروع کردم با ولع بوسیدنش که زبونشو تو دهنم هل داد پک محکمی از زبونش گرفتم که به طعمش معتاد تر شدم با ولع شروع به مکیدن زبونش کردم….)

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی

رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی 4 (8)

7 دیدگاه
خلاصه رمان شولای برفی : سرد شد، شبیه به جسم یخ زده‌‌ که وسط چله‌ی زمستان هیچ آتشی گرمش نمی‌کرد. رفتن آن مرد مثل آخرین برگ پاییزی بود که از درخت جدا شد و او را و عریان در میان باد و بوران فصل خزان تنها گذاشت. شولای برفی، روایت‌گر…
IMG ۲۰۲۴۰۴۱۲ ۱۰۴۱۲۰

دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می…
aks gol v manzare ziba baraye porofail 33

دانلود رمان نا همتا به صورت pdf کامل از شقایق الف 5 (2)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:         در مورد دختری هست که تنهایی جنگیده تا از پس زندگی بربیاد. جنگیده و مستقل شده و زمانی که حس می‌کرد خوشبخت‌ترین آدم دنیاست با ورود یه شی عجیب مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کنه .. وارد دنیایی می‌شه که مثالش رو فقط تو خواب…
IMG 20240405 130734 345

دانلود رمان سراب من به صورت pdf کامل از فرناز احمدلی 4.7 (9)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: عماد بوکسور معروف ، خشن و آزادی که به هیچی بند نیست با وجود چهل میلیون فالوور و میلیون ها دلار ثروت همیشه عصبی و ناارومِ….. بخاطر گذشته عجیبی که داشته خشونت وجودش غیرقابل کنترله انقد عصبی و خشن که همه مدیر…
149260 799

دانلود رمان سالوادور به صورت pdf کامل از مارال میم 5 (2)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:     خسته از تداوم مرور از دست داده هایم، در تال طم وهم انگیز روزگار، در بازی های عجیب زندگی و مابین اتفاقاتی که بر سرم آوار شدند، می جنگم! در برابر روزگاری که مهره هایش را بی رحمانه علیه ام چید… از سختی هایش جوانه…
IMG 20240402 203051 577

دانلود رمان اتانازی به صورت pdf کامل از هانی زند 4.8 (12)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   تو چند سالته دخترجون؟ خیلی کم سن و سال میزنی. نگاهم به تسبیحی ک روی میز پرت میکند خیره مانده است و زبانم را پیدا نمیکنم. کتش را آرام از تنش بیرون میکشد. _ لالی بچه؟ با توام… تند و کوتاه جواب میدهم: _ نه! نه…
اشتراک در
اطلاع از
guest

8 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Farzin
Farzin
2 سال قبل

قربون دست نویسنده ش برم که تو این سردردم باعث خندم شد

*Faty.b
*Faty.b
2 سال قبل

دیگه چرا پارت نمیزارین 🥺🥺🥺🥺

🍭💖Kiana
🍭💖Kiana
2 سال قبل

کی پارت بعدی رو میزاریننننن🥺
مردم اونهمه چک کردممم🥺🥺
تو خماری موندممممم🥺🥺🥺

Asi
Asi
پاسخ به  🍭💖Kiana
2 سال قبل

میزارمم فردا پارت جدیده🤪⁦♥️⁩⁦♥️⁩

*Faty.b
*Faty.b
پاسخ به  🍭💖Kiana
2 سال قبل

دیگه چرا پارت نمیزارین 🥺🥺🥺🥺

Asi
Asi
2 سال قبل

فقط قسمتی پویا💦😂

Barlin
Barlin
2 سال قبل

دگوت نم

*Faty.b
*Faty.b
پاسخ به  Barlin
2 سال قبل

دیگه ۰را پارت نمیزارین 🥺🥺🥺🥺

دسته‌ها

8
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x