کی میتونس باشه جز فتنه؟
درو باز کردم دیدم یه عالمه خرت و پرت دستشه که همشونو ریخت زمین و پرید بغلم
_بههه سلام داداش گلم چطولی عشقم
_سلام و زهرمار الان وقت اومدن بود؟
_عه وا هارتم شکست:/مگ داشتی چکار میکردی هوووم کمیل؟ 😈
متعجب از فکرش سکوت کردم و اون حرفاشو ادامه داد
_دیددددییی حسم دروغ نمیگفتتت دیدییی داشتین دعای کمیل میخوندینن ارهه؟ شب جمعم هس لامصبا بد موقع اومدم
یه دونه محکم زدم به پهلوش که وسایل تو دستش افتاد زمین
_اخه بیشوهر بشی الهی
_سلام اقا رضا خوش اومدین
_به سلام به زنِ داداش خولم چطوری؟
_ممنون بفرمایین داخل
_اومدن غذاهاتو بخورم، عزیزم شما هم وسایل رو بیار داخل
حرصی وسایل رو بردم معلوم نبود چی خریده اینهمه
_خب زن داداش بفرما اینم کادو خونت ببخشید دیر شد
مائده با کنجکاوی مشما رو باز کرد و وقتی وسیله رو اورد بیرون و بالا گرفت تازه فهمیدم چی خریده:/
مائده وقتی فهمید چیه جیغ خفه ای کشید و منم پس گردنی حواله …. کنار دستم زدم
_اوخخ داداش چرا میزنی؟
مائده از خجالت سرخ شده بود و رفت اشپزخونه به هوای چایی
_خفه شو بیشعور این هنوز بچس بعدشم مگه زن وشوهر واقعیم؟
_پس چی هستید؟ بابا بزار به ارزوم برسم دیگه همش میگی خبری نیست
_برو خودت زن بگیر بیار به من چه؟
_اگه میتونستم تورو میگرفتم که از دستم در نری بیوفتی دست مائده
خسته از کل کل باهاش ساکت شدم
_زن داداااش غذا چی درست کردی؟
_مرغ و بادمجون
_اخ جوون خدااا
_کوفت بخوری این وسایلو جم کن
_بزار باشه نیازه
از فکرش خنده شیطانی رو لبم اومد
بچه ای از من و مائده چه شیرین و چه دور
شامو که خوردیم منم به همراه رضا حاضر به رفتن شدم
سخت بود دل کندن ازش خیلی سخت بود و توی چشمای اونم میدیدم
نگرانش بودم ولی به خدا سپردمش
_مراقب خودت باش وروجک
(مائده)
دلتنگی هام بیشتر شده و نمیتونم لحظه ای بدون اون باشم اما نمیشه زن داره کار من خیانته نباید اینکارو میکردم
(محمدعلی)
یک هفته بود ندیده بودمش، دلم لک زده بود براش، از پله ها پایین اومدم و رفتم تو اشپزخونه دیدم زهره بازم داره حاضر میشه بره خوش گذرونی
شاید اگر سال قبل اینکارو میکرد عصبی میشدم و بحث میکردم ولی بعد اون مهمونی و اتفاقات برام مهم نیس
_سلام، من کارام زیاد شده امشب نمیام
مشکوک نگاهم کرد
_تو جدیدا اینقدر کارات زیاد شده که شب بمونی؟
سری تکون دادم
_چون کار دارم تو ام که خداروشکر هیچوقت نیستی خونه بگم بخاطر دلخوشی تو بیام خونه
جا خورد
_خب… خب منم دلم تفریح میخواد
سری تکون دادم و رفتم
خسته از این حجم کار تکیه به صندلی دادم
_اوفف داداش رسمو کشیدی
_خودمم خسته شدم بقیش بمونه برای فردا
_نه خسته نشدی بکو نمیخام انرژی صرف کنم که وقتی رفتم پیش مائده خانم پر انرژی باشم
خندم گرفت از پرروییش
_همینی که هست مشکلیه؟
_نه داداش چه مشکلی، خوشحالم بعد ده سال پر شور میبینمت
رضا رفیقم نبود داداشم بود و عین یه برادر محبت میکرد
_پس من میرم که انرژی بیشتری صرف نشه
_به برادرزاده م سلام برسون
چشم غره ای بهش رفتم که خندید
تو این یک هفته احساس میکردم مائده عوض شده حتی وقتی باهام صحبت میکرد بهونه الکی میگرفت برای زود قطع کردن
خیلی سرد صحبت میکرد حتما اتفاقی افتاده بود چون مائده، مائده سابق نبود
🎼پایان فصل اول🎼
متفرق شین از اینجا بپرین تو پارت بعدی 😂
میشه لطفا پارت بدی تو خماری موندم که بقیش چی میشه 🥺
نوااااا بخدا میکشمت هاااا
به چه حقی داری اونارو میگیییی؟
منم پیامتو تائید نمیکنم پاک کردم🤨🔪🔪
مهم نیس
شب جمعه باشه تو دلت طبیعت تو سرما بشینی چایی بخوری و سیگار بکشی فقط یک چیز کمه اونم یاره آقا من یار میخوام یارم رو بدید با خودم ببرم🤦♂️😂 یارم کجایی بیام دنبالت
دلقک بازیای رضا رو منم اثر کرده دیوونه شدم رفت🤦♂️😂
هعیی رل مام رفته پی بدبختی خودش نیس پیشمون🥺
نخاه یار چیز خوبی نی همشش گوه میزنه تو اعصاب نداشتت😐🔪
ادا تو مگه چند سالته رل؟؟؟ دختر چه کردی با خودت من سن پدرتم رل ندارم بعد تو لااله الی الله
بقرآن مجید یکبار دیگه لاتی حرف بزنی من میدونم تو🤨این چه حرف زشتیه تو دهنت افتاده
اهم اهم😆😂
رل کجا بود بابایا😐🔪تنهاییم رو میگم
سن پدرمو نداری که سن مادرمو داری😂
باوررر کنن همشوو از نوا یاد گرفتم و علا من بچه خوبی بودم
خیلی خری😐من کلا تو عمرم دوبار از این غلطا کردم
فوشو گفتم😂😂
منم دوبار😐🔪😂
نام ببرم؟
😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐
. . .
مهمتر از پیادهروی و خوردن غذای سالم
و نکشیدن سیگار و رعایت روتین پوستی
و ورزش کردن، اینه یاد بگیری آدمیزاد یکی
از غریبه میخوره، ده تا از آشنا، صدتا
از خودش..
بسی حق🥺
آقا علی شما ب من بگو من و تو رمان رو قشنگ نکردیم؟؟؟؟؟؟؟؟
گوه خوردم از اسماتون استفاده کردم😐🔪
دیگه خوردی گلم😂بعدشم این داستان ماست قرار بود من بنویسم ب علی قولشو داده بودم بانو
فعلا که من نوشتم😐🔪😂
مگه تو واقعیت رو نوشتی؟
نمد خودتون بخونین بفهمین😆😂🔪
نواااا پشت دست لازمیااون داستانی که تو قولشو دادی خیلی با رمان ادا تفاوت داشت تا جایی که من یادمه قرار بود واقعیت رو بنویسی😈😈😈 نیاز به یادآوری هست؟
به بع گل بود به چمن اراسته شد😐🔪😂
ایش اصلا من قهرم
این واقعیته😈کدومشه؟همون کارن و کاتیا!
اداااا با پشت دست بزنم تو دهنت این چه حرفیه افتاده تو دهنت
بابااا اعصابم خرابه اینم هی گند میزنه روش🔪
یکم درک کنین یکمممم فقط یک هفته منو درک کنین😐🥺
🤦♂️🤦♂️🤦♂️شرمنده الان متوجه شدم دردت چیه نیم وجبی
بیا آبجی بیا سرتو بزار روشونه ام بگیر بخواب بلکه آروم بشی
چشم🥺😂
بی بلا فسقلی
فکر نکنم چون فقط به اسم نیست رمان ادا خیلی از شخصیتای اصلی من و تو دوره میشه گفت فقط تشابه اسمیه
سخنی ندارمم
ادا چند وقت پیش رفته بودم پرنده فروشی جوجه داشت اونم رنگی دلتنگت بودم جوجه
چی شده جوجه رنگی چرا دلت گرفته؟
اع جدی؟
منم جوجه دارم عروس هلندی گشنگم😂
دلم عجیب گزفته نیاز بع تلنگر برا گریه دارم
بیا بهت تلنگر بزنم گریه کنی
اره بزن
یه چیز بگو به چیزی که دلم بشکنه زود گریم بیاد
دلش نگرفته قضیه ی چی دیگس
چیه؟
اهم😐
😂😂🤦♂️🤦♂️خودش غیر مستقیم گفت نمیخواد تو بگی
اخخخ بدتر شدم اینقدر خندیدم😂😂🔪
😂😂😂همیشه بخندی جوجه رنگی
نم
توقع نداشتم فصل اولش به این زودی تموم بشه…
ادا گفتی رمانت براساس واقعیته؟؟؟؟
اسم هاش و بعضی تیکه هاش
فصل دوم و سومم داره نترسین😂
خوبه👌🏻
شخصیتاش اره
🤔🤔یعنی چی؟
شخصیتاش ماییم دیه تمنا
خب یعنی این اتفاق ها واستون افتاده🤔
🤨🤨تاجایی که من میدونم تو از اداهم لجباز تری
.
.
من کجام لجبازع؟ 😐🔪
الان بامنی؟ یا با نوایی؟
چاقو رو بزار زمین بچه
هردو
چاقو جزو جدا ناپذیر زندگیمه😐😂
دست تو نبری بچه
نمیبرم اع😐🔪
مطمئنی؟ چاقورو بده به عمو آفرین دختر گل چاقو خطرناکه
بله مطمئنم
عمو جون حواسم هست😐🔪😂
مراقب باش عمو
شما باید از چاقوی اسباب بازی استفاده کنی نه از این چاقوها
علی اعصابم خرابع بدتر نکن خب افرین😐🔪
جوجه مگه اعصاب داره؟
ب من چ من ک دارم جونمو میدم با تو خر چیکار دارم اخه
ببین من اعصابم شخمی شده نرین توش خو؟
همینی ک هست ادا میزنم میکشمتا
شما دوتا باز بهم افتادین شروع کردین به دعوا کردن🤨 دو دقیقه آروم بگیرید ببینم
علی اعصابم خرابع اینم هی میره روش
آبجی آروم باش فدات شم چیزی نیست درد داری؟ شکم و کمرت رو کرم نگه دار کمک میکنه دردت آروم بشه یکدونه هم مسکن بخور بخواب صبح بیدار بشی ان شاءالله حالت بهتره
نمیزارع کهه😐🔪😂
خوردم قرص انشالله اثر نمیکنه 😐🔪😂
آروم بگیر بچه قشنگ معلومه زده به سر مبارک
می بینم رمان منو با کامنتاتون ترکوندین😐😂🔪
یه زمانی علی و نوا و دختر کش و من کامنتای دلارای رو به ۵۰۰ تا رسوندیم😂
وایی یادش بخیر😂
وایی یادش بخیر😂.
وای سر من بود بحث
جوون بازم بچها دور همن
علی و نوا و ادا :)😂😍
ادا رمانت قشنگ بود پر قدرت تر ادامه بدع❤
جانم😂اره دور همیم با کلی تغییر
خوبی؟؟دلم برات تنگ شده بود❤
اوهوم حیف:)
راستشو بخای نه خوب نیستم
دل منم برات تنگ شده بود عشقم تو ک پیام نمیدی تو شاد
نمیدونم بگم حیف یا ن
چرا عشقم؟؟؟
بخدا نمیتونم تونستم اولین نفر خودتی که پیم میدم❤
نم
از قرصم دوتا خوردم دارم میمیرم دیه
سلام آبجی
چه میکنی نیم وجبی
سلام داداش خوبی؟؟
میگذرونم دیگ:) 😂
شنیدم بچه سارا به دنیا اومده انشاالله که زیر سایه پدر و مادر بزرگ شه و قدمش برا خانوادش پر خیر باشه❤
شکر میگذره آبجی
امیدوارم خوب بگذره برات نیم وجبی
اره فسقلی به دنیا اومد البته بعداز اینکه همه رو سکته داد ممنونم عزیزم🥀
شکر
همچنین داداش 🌹
عهه چرا؟
ولی خداروشکر که دیگه سالم بدنیا اومده این مهمه
مرسی🖤💚
خواننده ناشناس
پاسخ به
◦•●◉✿Nava✿◉●•◦
۱ ساعت قبل
اونکه صدالبته پای دوستداست داشتن که وسط باشه خودشو فداهم میکنه شیطنت که چیزی نیست بانو
۰
ولتم نمیکنه بره بعد چند ماه بیاد و بگه نمیخام گناه کنم!
پاسخ
فدا کردن یعنی همین
به هر دلیلی یا منطقی ولت میکنه تا خودتو بخاطرش نابود نکنی تا گند نزنی به زندگیت کوچولو
اینجوریم گند خورد تو زندگیم کارم شده بود بازی با تیغ خط خطی کردن بدنم!
چی بهت بگم دختره ی دیوونه واقعا چی بهت بگم دوستداری بشنوی منم درمان رو رها کردم زدم به کوه و بیابون که دست بنی بشری بهم نرسه میخوای اینو بشنوی که خسته شدم از ترحم و دلسوزی بی جا
برو دختر خوب بچسب به زندگیت با هر طوفانی نزن خودتو نابود کن که درد نکشیدی نمیدونی درد واقعی چیه نمیدونی کارد به استخون رسیدن یعنی چی نمیدونی نوا
شما قول ندادی ول نکنی؟
چسبیدم ب زندگی ولی اعذیت میشم اعذیتم میکنن
اذیت کردنای اطرافیان همیشه هست مهم اینجاست که تو محکم باشی قوی باشی مثل یک درخت ریشه کنی تو زمین کسی نتونه تکونت بده سایه باشی برای اطرافیانت آرامش باشی برای عزیزات
این میشه چسبیدن به زندگی این میشه درست زندگی کردن بانو
علی میشه بیخی بشی؟
بخدا قفسه سینم داره از جا در میاد بسه
چرا دورت بگردم مگه چی شده فدات که بخوام بیخیال بشم جوجه رنگی
یاد اونروزا میوفتم حالم بدمیشه.
چشم بنده هیچی نمیگم 🤐 نمیخواد حالت بد بشه گذشته رو بزار تو گذشته بمونه وگرنه نمیتونی زندگی کنی جوجه رنگی
مرسی
قانع شدم
بسلامتی
خداروشکر من نمردم و یکبار قانع شدن شما رو دیدم
دیگه انقدرم لجباز نیستم
من کجام کوچولوعه؟:///
🤔 فسقلی چی میگی آخه کوچولو
من کجام کوچولوعه 😐
رمانت قشنگه 😇😍
اخه خودشم قشنگه:)
خیلی هم عالی 😍
ماچ ب لپت
ادا زیر ابتو بزنم ؟😐😂💔
چیو میخای بگی؟
طلا که پاکه چه منت ش به خاکه؟ 😐🔪😂
بابا لامصب بزار بگم خالی شممم
افرین آبجی خودمی😂
وروجک تو باز خواهر من رو تنها گیر آوردی؟
خواهر تو منو تنها گیر آورده ب خدا اگه بدونی تو این مدت چقدر اعذیتم کرده بهش میگی این کارو نکن زود انجامش میده
😂😂😂 خوبه یکی دقیقا مثل خودت گیرت اومده😂🤦♂️
نگو توروخدا من با این زمین تا آسمون فرق دارم 💔
🤨🤨تاجایی که من میدونم تو از اداهم لجباز تری
من کجا لج بازم؟
یکذره فکر کنی متوجه میشی
نشدم بگو بفهمم لطفا
هرجارو نگاه میکنی اسمم هست😐😂
اشتباه کردم تو انتخاب اسم😐😂
خیلی خری گمشو قهرم باهات
گو خوردی😐😂
بی اعدب
ادااااا فلفل لازمیا باهم دعوا نکنید
میبینی چقدر بی اعدب شدع
باید فلفل بریزم تو دهنش
پشت دستم یادت نره
😂😂 بشین ببینم وروجک
شکلات پیچشم کن
شکلات پیچ مخصوص شما بود بانو
اره یادمه
میشه لطفا پارت بدی خواهشن 🥺🥺🙏🙏
عشقم مهمونی ام فردا فصل دوم شروع میشه🥺
باشه عزيزم خوش بگذره
مرسی♥
ادا کمتر غلط املایی داشته باشی بد نی😐😂زمان اخه؟
آره نوشته زمان ب جای رمان 😂😂
میبینی😐😂چی بگم بهش بی عقله
😂😂😂 این جوری نگو آخه رمانش قشنگه 😂😂
شخصیتاش قشنگش کردن عزیزم🙂😂از خود راضی نیستم
😘😁
اوهوع اعتماد به سقف کی بودی تو
اصلا قلم ادا جونمه که داستان ژذاب شده😌
از خود راضی نیستی آجی فقط اعتماد به سقفی😂
ایششششش😐😂
🤣🤣🤣🤣🤣🤣
خوردی هسته شو تف کن🥰🤣🤣
ببند تا فوشت ندادما😐🔪😂
ادا بی اعصاب میشود👀
جیغغغغغ فرار کنیدددد
ایشههههههههه اینجا نمیتونم چیزی بگم بیا شاد
نمیام درد دارم🥺
ععی
ببخشید تو که میدونی چشام ضعیف شده بیشعور🥺
اصن قهلم
آفرین منم قعرم
عالی مثل همیشه🙃
قربونت♥
امروز پارت نداریم دیگه؟؟؟
نه عزیزم از فردا فصل دوم شروع میشه