3 دیدگاه

چشمانے غرق בر عسل پارت ششم

2.5
(2)

دوشی گرفتم و آمدم بیرون…
با حوله ای که به تن داشتم جلوی آینه نشستم
دستمو سمت کرم مرطوب کننده بردم که با دیدن گردنبند به طرح مرغ آمین….که توی گردنم بود…اشک توی چشام جمع شد
گردنبند مامان نسرین بود…
ضریف و زیبا…همیشه تو گردنم بوده و هست
با انگشتم لمسش کردم….
بعد از خشک کردن موهام لباس های مناسبی پوشیدم …و سمت در رفتم…از پله ها بالا رفتم و وارد اشبزخونه شدم..
که بی بی آمد سمتم
بی بی:سلام خانم جان!چیزی میخواید؟
لبخندی زدم و گفتم
_نه بی بی حوصلم سر رفته بود گفتم بیام پیش شما….
بی بی:کاش توعم میرفتی با ارباب زاده به تهران
_نمیتونم بی بی من همه چیم اینجاست نمیتونم…..
بی بی:میدونم مادر..امشب ارباب زاده با ارسلان خان و اردلان خان برمیگرده…
نگاه شیطونی با چشمای آییش بهم انداخت و گفت
بی بی:بلدی مادر کیک درست کنی؟
_من؟
صدای زهرا نوه بی بی که دختری ۲۳ ساله بود بلند شد
آخرین پله رو آمد بالا و وارد شد
زهرا:نه با افسر ملوکه
خنده بلندی کردم
که بی بی پشت چشمی نازک کرد و گفت
بی بی:زهرا بفهم چی میگی میخوای برات دردسر بشه؟
زهرا:بی بی کسی که اینجا نیست
بی بی: نباشه دیوار موش داره موشم گوش داره مادر
زهرا:باشهههه چشم خفه میشم
بی بی:دور از جونت مادر
خسته از مکالمه هر دوتا…. گفتم
_کیک…بلدم..
بی بی:چه خوب بیا منم کمکت میکنم.
لبخندی زدم و موهامو کنار زدم و روسری قرمز دخترونمو از پشت گردنم رد کردم
با کمک زهرا شروع کردیم به کیک پختن….
شوخی کردیم و سر تا پامون رو آردی کردیم
_زهراا میزنمتا
زهرا:نه بابا
شروع کرد به خندیدن……
کیک رو گذاشت تو فر و آمد عقب
با آرنجش ضربه آرومی زد و گفت
زهرا:امیدوارم با این کیکمون اعضای عمارت راهی بیمارستان نشن!
لبخندی زدم ….که نور ماشینی به پنجره بزرگ آشپزخونه خورد……

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2.5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG ۲۰۲۳۱۱۲۱ ۱۵۳۱۴۲

دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان 5 (2)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ…
رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی

رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی 4 (8)

7 دیدگاه
خلاصه رمان شولای برفی : سرد شد، شبیه به جسم یخ زده‌‌ که وسط چله‌ی زمستان هیچ آتشی گرمش نمی‌کرد. رفتن آن مرد مثل آخرین برگ پاییزی بود که از درخت جدا شد و او را و عریان در میان باد و بوران فصل خزان تنها گذاشت. شولای برفی، روایت‌گر…
IMG ۲۰۲۴۰۴۱۲ ۱۰۴۱۲۰

دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می…
aks gol v manzare ziba baraye porofail 33

دانلود رمان نا همتا به صورت pdf کامل از شقایق الف 5 (2)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:         در مورد دختری هست که تنهایی جنگیده تا از پس زندگی بربیاد. جنگیده و مستقل شده و زمانی که حس می‌کرد خوشبخت‌ترین آدم دنیاست با ورود یه شی عجیب مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کنه .. وارد دنیایی می‌شه که مثالش رو فقط تو خواب…
IMG 20240405 130734 345

دانلود رمان سراب من به صورت pdf کامل از فرناز احمدلی 4.7 (9)

2 دیدگاه
            خلاصه رمان: عماد بوکسور معروف ، خشن و آزادی که به هیچی بند نیست با وجود چهل میلیون فالوور و میلیون ها دلار ثروت همیشه عصبی و ناارومِ….. بخاطر گذشته عجیبی که داشته خشونت وجودش غیرقابل کنترله انقد عصبی و خشن که همه مدیر…
149260 799

دانلود رمان سالوادور به صورت pdf کامل از مارال میم 5 (2)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:     خسته از تداوم مرور از دست داده هایم، در تال طم وهم انگیز روزگار، در بازی های عجیب زندگی و مابین اتفاقاتی که بر سرم آوار شدند، می جنگم! در برابر روزگاری که مهره هایش را بی رحمانه علیه ام چید… از سختی هایش جوانه…
اشتراک در
اطلاع از
guest

3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Ftm
Ftm
1 سال قبل

چرا این پارت ادامه پارت قبلش نیست

Ani
Ani
1 سال قبل

هنوز نفهمبدم موضوعش چبه ولی قشنگع

دسته‌ها

3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x