15 آذر 1403 - رمان دونی

روز: 15 آذر 1403 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان جزر و مد

رمان جزر و مد پارت 36

      اَه ولشون کن بابا……مهم نیستن چند ماهه فقط بعد از اون میرم     از صبح انقدر راه رفتم اینورو اونور دیگه نا تو تنم نمونده     مسیره عمارتشون با اتوبوس پیدا کردم ولی خب خونه ی اینا انگار رو کوهه پیاده رویشم زیاد بود چرا فکر نمیکنن شاید یه نفر مثل من اصلا ماشین نداره

ادامه مطلب ...
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 65

    صدای مادرم تصویر وحشتناک مقابلم را از بین برد و پله های عادی را که دیدم، پاهایم جان گرفت.   از گوشه ی چشم نگاهش کردم و تلخ خندیدم.   _ قبلش باید منو بکشه، یه بار سعی کرد و نتونست… میتونه دوباره امتحانش کنه من مشکلی ندارم.   آرام آرام پله ها را بالا رفتم. مادرم هم

ادامه مطلب ...