رمان استاد خلافکار پارت 62
185 دیدگاه
فهمیدم ترسیدم و ادامه داد _امروز و فرداست بیان سراغت خیلی دلم میخواد بعد از اینڪه زبون چهل متری تو قطع ڪردن دیگه چیڪار میخوای بڪنی. باز هم همون ترس لعنتی وحشتناڪ سراغم اومد. عوضی آمپولی بهم تزریق ڪرد ڪه حتی نمی دونم چه ڪوفتی بود و بعدشم از…