رمان آشوب پارت ۱۰

86 دیدگاه
#پارت۳۹ #آشوب -ما آدم های زنده کش مرده پرست هستیم ،زنده تا زنده هست قدرشو نمیدونیم ،وقتی که مرد دلمون براش تنگ میشه؛برای خوبی هاش!… برای محبت هاش!…. برای دوست…

رمان آشوب پارت ۹

27 دیدگاه
#پارت۳۵ #آشوب -علائم اش چیه؟! -خوب عزیزم پیداس دیگه !… شکاکه ، وفکر میکنه تو بهش خیانت میکنی! این یکی!… دو ،همیشه فکر میکنه حق با خودشه !… الان تو…

رمان آشوب پارت۸

42 دیدگاه
#پارت۳۱ #آشوب وارد پذیرایشان میشود، صدای اف اف خانه بلند میشود. سریع کنار پدرش می ایستد ،ومادرش با تحسین نگاهش میکند. آشور در ورودی را باز میکند ،وکنار مادرش می…

رمان آشوب پارت ۷

81 دیدگاه
#پارت۲۷ #آشوب -باشه ،باشه .اسپریت کو … اشاره ای به کنسول کنار تخت اش میکند . علی بلند میگوید: -آشور سریع اسپری رو بده….. آشور در صدم ثانیه اسپری را…
رمان صیغه استاد پارت 35

رمان آشوب پارت ۶

50 دیدگاه
#پارت۲۴ #آشوب +آشوب؟! با آشور،حرف میزنی دیگه؟!….. گوشت کنار دستش را محکم میکشد . جایش درد میکند ،اما در مقابل درد دلش چیزی نیست. شروع به صحبت میکند: -چی بگم…

رمان آشوب پارت ۵

50 دیدگاه
#پارت۱۸ #آشوب جمعه های خانه باغ را بعداز او دوست نداشت ولی حتما باید همه دور هم جمع باشند. پس از پوشیدن ست ورزشی اش راهی خانه کتایون میشود… امروز…

رمان آشوب پارت۴

100 دیدگاه
#پارت۱۴ #آشوب همیشه با امدن به اینجا احساس قدرت میکند کل شهر زیر پایش است هرچه درطول هفته اتفاق افتاده است برای ایلین تعریف میکند . بهترین همدم روزهای تنهایش…

رمان آشوب پارت ۳

43 دیدگاه
#پارت۱۰ #آشوب -خسته بودم از حجاب واز در نیومدن ورنگ جامعه ندیدن . باید دختر باشى تا بدونى چه دردى داره بگن: مهریه دختر دیپلمه انقدره، لیسانسه بیشتر، فوق لیسانس…

رمان آشوب پارت ۲

67 دیدگاه
#پارت۶ #آشوب ****************** چند تقه به در میخورد از فکر بیرون می اید بفرماییدی میگوید. آشور وارد میشود از چهره غمگین خواهرش می فهمید دوباره غرق درخاطرات گذشته شده است.…
رمان آشوب

رمان آشوب #پارت۱

67 دیدگاه
به نام خدا «خدا زمین رو گرد آفرید تا به انسان بگه همون لحظه ای که فکر می کنی به آخر دنیا رسیده ای درست در نقطه آغاز هستی» #آشوب…