رمان خان زاده جلد سوم پارت 28
5 دیدگاه
شاهو محکم روی میز کوبید و گفت _داری چیکار می کنی بیتا یادش میدی تا غلط اضافی بکنه؟ بیتا کلافه گفت _ یه نگاهی بهش بنداز کم خونی داره رنگ روش پریده این دختر اگه اینجوری پیش بره به ماه ششم نمیرسه میفهمی از سوءتغذیه میمیره و تو…