عکس کاترین

رمان نقض قانون ( خون آشام ) پارت ۴ 0 (0)

48 دیدگاه
 _ خب پس من میرم سر اصل مطلب ، میخوام که دخترم کاترین با کریستوفر پسر برادرم …. به زودی …. ازدواج کنند … برای لحظه ای غذا در گلویم پیچیده شد و منجر به سرفه های پیاپی ام شد … نتونستم خودم رو کنترل کنم ‌‌و با صدای…
Pic 16601132577554079

رمان نقض قانون ( خون آشام ) پارت ۳ 0 (0)

118 دیدگاه
 با صدای تقه ی در عمارت ، خدمتکاری سراسیمه به سمت در رفت و در را باز کرد … صدای بم و همیشه خش دار پدر بلند شد ، اما فقط صدای خودش نبود ، صدای عمو و زن عمو و همچنین صدای نازک و لطیف دختر از خود…
Pic 16601132577554079

رمان نقض قانون ( خون آشام ) پارت ۲ 0 (0)

2 دیدگاه
 با نشستن دستی گرم روی شانه ام ، بی اراده جیغ بلند و کش داری سردادم ، فورا برگشتم ، ترس ، وحشت ، دلهره ، به معنای واقعی یک کلمه قبض روح شدم ، برای لحظه ای احساس کردم خون به مغزم نمیرسه … من که تنهایی اومده…
Pic 16601132577554079

رمان نقض قانون ( خون آشام ) پارت ۱ 1.5 (2)

16 دیدگاه
     « کاترین » بی تفاوت داخل جنگل به این بزرگی مشغول قدم زدن بودم ، ذهنم درگیر حرف های پدر بود … ” تو به عنوان دختر رهبر بت پایرز ها ، باید الگو باشی برای بقیه ی دختر های همسن و سال خودت ! نه اینکه…