رمان دلارای پارت 303
65 دیدگاه
فکرش متمرکز کار نمیشد نمیتوانست تمرکز کند خیال هاوژین که با آن وضع او را دست علیرضا رها کرده بود و دلارای آرامش نمیگذاشت پوف کشید مثل مردهای متاهل شده بود! ازدواج و پدر شدن این شکلی بود؟! مرد های دیگر چطور همه…