SAVE ۲۰۲۱۰۸۲۳ ۰۱۰۴۲۱

رمان پروژه عشق پارت 12 5 (1)

7 دیدگاه
پارت12 (چشمام میسوختن با درد بازشون کردم نگاهی به دورو بر انداختم اتاق زیبای بزرگی بود، در باز شدو قامت اهورا نمایان،لبخندی بهم زد…) _کجاس،منو واسه چی اووردی +آمریکا (عیی مردم قهقه کشیدم عاره عاره ، از شدت خنده شکم درد گرفتم) _اهوراااا +گفتم که (بلند شدمو به سمتش رفتم…
IMG 20210815 000728

رمان پروژه عشق پارت 11 5 (1)

4 دیدگاه
پارت 11 _اقایون در خدمت باشیم اهورا:ن دیگه زحمت دادیم بهتون (نگاهی به آرسین کردم،کشیده گفتم..) _خیلییییییی (قهقهه جانانه ای کشیدم که آرسین کشیده گفت…) آرسین:جووون کیان:باشه دیگه رفع مرحمت میکنیم روژین:مرحمت از خودمونه،رفع زحمت کنید آرمین:بیا برو بچه کیان:من بچم یا شما غول تشریف دارید (پسرا رفتن سوار ماشیناشو…
IMG ۲۰۲۱۰۸۰۱ ۲۲۲۲۲۸

رمان پروژه عشق پارت ده 5 (1)

20 دیدگاه
(از زبان اسرا) (حس میکردم یه چیز داره روم بالا پایین میاد و هر دفعه روی لبم رو میبوسه…. با خواب آلودگی به زور لایه پلکم رو باز کردم ……. آرسین داشت روم شنو می‌رفت و هر بار لبموه می‌بوسید…) آرسین:به به خانومی _اینجا جای ورزشه ارسین:هوعوم ولی دوست دارم…
IMG 20210726 233642 657

رمان پروژه عشق پارت نه 5 (1)

2 دیدگاه
پارت9 (بعداز خوردن شام …. همه خسته کوفته رفتیم بخوابیم همینکه وارد اتاق شدم ارسینم وارد شد….) _تو که باید اتاق پسرا باشی آرسین:میگم خانومم …الان دوست دختر دوست پسریم،حالا یه شب باهم می‌خوابیم……ببین اهورا روژین چه عاشقان… _اخه دخترا کجا بخوابن آرسین:اتاق پسرا _ها (توجه ای بهم نکرد ……
IMG 20210725 110243

رمان پروژه عشق پارت هشت 5 (1)

11 دیدگاه
پارت8 _ارسین ارسین:جان _میشه بریم آب بازی حوصلم سر رفته آرسین:اره بریم (بدون اینکه یادم باشه لباسم خیلی نازکه،اگ خیس بشه بدنم معلوم میشه ،بدبختانش فقط یه لباس زیر تنم بود…….سمت آب رفتیمو کفشامو کندم و روی شنا گزاشتم آرسین دنبالم اومدو از کارام تقلید کرد ….اومد سمتم،ک آب بهش…
IMG 20210721 WA0125

رمان پروژه عشق پارت هفت 5 (1)

بدون دیدگاه
پارت 7 اهورا:بیایید اینجااااا (امروز باز با استاد آریایی کلاس داشتیم…… اهورا برامون جا گرفته بو ….. یه ردیف پایین تر از خودشون نشستیم) شیلا:دیگ هشتگ اینا رانندازی آقای اصلانی (آرمین آبروی بالا زدو اشاره بمن گفت:…) آرمین:اگه خانم قائمی بحث الاغو پیش نکشن …..بگما من رو الاغ غیرتیم …..…
IMG 20210723 123408 348

رمان پروژه عشق پارت شش 0 (0)

11 دیدگاه
پارت6 شیلا:د آخه لامصبا پاشید بریم اهورا:منو خانومم خدانگهدارمون _خانومشش؟! (و منو شیلا قهقه های پی در پی می‌کشیدیم که یدفه آرسین مچ دستمو گرفت و گفت:) آرسین : منو قائمی هم رفع رحمت _چیکار میکنی دیوونه…. (جوابی نداد فقط سری برام تکون داد مچ دستمو از دستش بیرون اووردم…..)…
IMG 20210721 201354

رمان پروژه عشق پارت پنج 0 (0)

10 دیدگاه
پارت5 (از زبان اسرا) (یکی داشت درو می‌شکست و زنگو می سوزند…. جیغ بلندی کشیدم که شیلا بلند شه:) _ شیلا نره خر پاشو….. تو چرا رو تخت روژین خوابیدی هاااا، یه شبی اینقد قد دراووردی…. البته بایدم در بیاری اون پسرا چی بهت دادن یه شبه اینقد بزرگ شدی….…
رمان پروژه عشق

رمان پروژه عشق پارت چهار 4 (1)

2 دیدگاه
پارت4 (از زبان باران) (کیان مست کرده بود دستشو گرفتم که به سمت سرویس ببرمش که دستمو گرفت و چنان کشید ، افتادم تو بغلش کنار گوشم پچ زد:) کیان:یه دور فقط یه دور باهام برقص (بهش جوابی ندادم و به سمت یه کاناپه بردمش و نشوندمش یدفه بالا آورد…
رمان پروژه عشق

رمان پروژه عشق پارت سه 0 (0)

10 دیدگاه
پارت3 (از زبان روژین)   (آخرین نفر کفشامو پام کردمو رفتم بیرون، بچه ها رفته بودن…..در خونه رو قفل کردم که اهورا پایین اومد ، خیلی مردونه اومد جلو….گفت:) اهورا:سلام روژین خانم ، صبحتون بخیر روژین:سلام (اهورا دور ماشینو زدو در سمت شاگردو واسم باز کرد که بدون معطلی سوار…
رمان پروژه عشق

رمان پروژه عشق پارت دو 0 (0)

13 دیدگاه
پارت2 (باران که از قهقه به نفس نفس افتاده بود گفت:) باران:اهوم اسی راس میگه مگه کفتاریم که جفت جفت کنیم روژین:اه..وم میی….گم شما پسرا… باهم برید ماهم با هم (یکی از پسرا گفت 🙂 +اینجوری که نمیشه شیلا:میشه آقای محترم حالا هم سوار ماشیناتون شید ماهم پشت سرتون میاییم۰۰۰۰…
رمان پروژه عشق

رمان پروژه عشق پارت یک 0 (0)

42 دیدگاه
پارت 1 _اوکی اوکی نرین بخودت:/ باران:عع تنه لشتو جمع کن عنتر مثلا بزرگ شدی..-_- _باران به جون هفت تن بنگتن پسره اونقد جذاب بود دوس داشتی بخوریش عای لامصب چه جیگری بود. باران:پسر ندیده ی خاک بر سری (دستشو بلند کرد و به نشانه ی خاک برسرت یکی چپوند…