رمان گرداب پارت 171
*************************************** هندزفری رو تو گوش هام گذاشتم و اهنگی پلی کردم و گوشی رو برگردوندم تو جیب مانتوم… نگاهی به اسمون کردم که گرفته و ابری بود..دقیقا مثل دل من… اهی کشیدم و قدم هام رو اروم تر کردم..هیچ عجله ای برای رسیدن به خونه نداشتم…