رمان سکوت قلب پارت ۳۵
ذهنم رهایم نمیکند. سرم را میان دستانم میگیرم. تظاهر به خوشبختی دردناکتر از تحملِ بدبختی است! صدای بسته شدن در را که میشنوم بلند میشوم و هندزفری و گوشی ام را بر میدارم. اهنگ مورد نظر را پلی میکنم و صدایش را تا اخر بلند میکنم. صدای بلند در سرم میپیچد! ” تا یه جایی صحیح و سالمی و صاف… تا یه