“خدمتکار عمارت درد” پارت 70

2
(1)

 

 

ماهان: فرهاد ،مارال جایی با تو نمیاد

 

فرهاد چند قدم  اومد جلو

 

فرهاد: مارال خودش اگه میخواد آسیبی به کسی نرسه

 

+ ماهان تورو خدا بزارم نمیخوام‌از دستتون بدم

 

دستمو از دست ماهان جدا کردم

داشتم میرفتم سمت فرهاد که

کوروش اومد جلو روم

 

کوروش: دفعه قبلی از دست دادمت ایندفعه نمیزارم جایی برم

 

+ کوروش

فرهاد اسحله شو به سمت من و کوروش گرفت

 

فرهاد: بهتره بزاری مارال بیاد

چون بیشتر از این نمیخوام صبر کنم

 

کوروش: یه بار گذاشتم از دست بدمش ولی دفعه بعدی نمیزارم

 

فرهاد: میل خودتو من که برام کشتم تو کاری نداره

 

+ کوروش بزار برم من نمیخوام بلایی سر کسی بیاد

 

کوروش: اگه بزارم این دفعه بری من میمیرم

دفعه قبل تا مُردن پیش رفت ولی امید برگشت منو زنده نگه داشت

 

+ اگه نرم جونتون تو خطره

 

فرهاد : مارال بهتره خودت بیای

 

نمیتونستم بزارم جون عزیزامو تو خطر بندازم

 

کوروش وقتی اسممو صدا زد از پشت سرم صدای شلیک اومد

 

کوروش: مارال برگرد

 

فرهاد: پس جناب هخامنش شماهم از اینکارا بلدین

 

کوروش: آقای احتشام من از شمام یاد گرفتم

بهتری بکشی کنار کل این روستا محاصره شده

 

فرهاد انگار ترسیده بود

 

فرهاد: چطوری عوضی؟؟؟؟

 

کوروش: از پسرعموت بپرس

 

فرهاد: طف بهت متین

 

کوروش: بهتر حالا تسلیم شی تا پرونده ات بیشتر این سنگین نشده

 

فرهاد: حتماً تسلیم میشم ولی قبلش یه کار نیمه تموم دارم که باید انجامش بدم

 

فرهاد ضامن اسحله رو به سمت کوروش کشید و شلیک کرد

پس میخواست کوروشو بزنه

خودمو انداختم تا به کوروش نخوره

 

یه دردی تو کل بدنم پیچید به پایین نگاه کردم

تیر به شکمم خورده بود

 

صدای عجیب و غریب و نامفهومی به گوشم می‌رسد

 

چشامو سیاهی رفت دیگه هیچی نفهمیدم…

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4.2 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      
IMG ۲۰۲۴۰۴۲۰ ۲۰۲۵۳۵

دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه ) 2.7 (3)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده…
IMG ۲۰۲۳۱۱۲۱ ۱۵۳۱۴۲

دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان 5 (4)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ…
رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی

رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی 4.1 (9)

7 دیدگاه
خلاصه رمان شولای برفی : سرد شد، شبیه به جسم یخ زده‌‌ که وسط چله‌ی زمستان هیچ آتشی گرمش نمی‌کرد. رفتن آن مرد مثل آخرین برگ پاییزی بود که از درخت جدا شد و او را و عریان در میان باد و بوران فصل خزان تنها گذاشت. شولای برفی، روایت‌گر…
IMG ۲۰۲۴۰۴۱۲ ۱۰۴۱۲۰

دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست 4 (4)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

12 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
هیراد
هیراد
1 سال قبل

پارت بعد رو کی میزاری؟

Mhsa
Mhsa
1 سال قبل

واییییی

الہہ افشاری
الہہ افشاری
1 سال قبل

یه پارت دیگه تو رو خدا

neda
عضو
پاسخ به  fershteh mohmadi
1 سال قبل

وا 😂

neda
عضو
پاسخ به  fershteh mohmadi
1 سال قبل

سلام ب روی ماهت، خوبی

neda
عضو
پاسخ به  fershteh mohmadi
1 سال قبل

♥️♥️♥️😘

Roya
Roya
1 سال قبل

لطفا یک پارت دیگه هم بزارید خیلی خوبه🙏

دسته‌ها

12
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x