رز مـشــــــکـــیـ چـشـمانتــ پارت آخر

2.3
(3)

 

 

یک ماه بعد :

 

تیدا ، عزیزم .

اون بهراد بیچاره دم در منتظرته پاشو برو دیگه .‌

 

 

– خاله ، میگما . میخوای فردا برم ؟

 

تیدا رو اعصاب من راه نرو

 

– خب میگم .. یعنی … شما تنها نباشی !!!!! ؟؟

 

منو خر نکن دختر‌ .

برو ، از هیچی هم نترس

 

– من نمیترسم فقط …

اه هیچی اصن خداحافظ رفتم .

 

خدا به همراهت

 

 

با قدم هایی نا مطمئن رفتم سمت در خروجی عمارت

یعنی این بار میشه که بشه ؟

میشه تو این شروع جدایی نباشه ؟

من عاشق کسی بودم که پدرش

شوهر خاله مو کشته بود …

ولی تقصیر بهراد این وسط چی بود ؟

اون که گناهی نداشت

و آدم بی گناه هم نباید تقاص پس بده .‌

چه گذشته ی تلخی داشتیم همه ی ما

این که آرتام خودش رو کشت در راه عاشق مادرم .

درست مثل شیرین و فرهاد ‌

با این تفاوت که مادرم به خواست خودش زن کس دیگه ای نشده بود .

قصه ی شاهو و اسپاکو .‌‌..

شاهو جونش رو داد تا اسپاکو زنده بمونه .

خودش رو انداخت جلوی تیر اردلان …

تو این داستان غریب فقط اسپاکو موند و عذاب عشقی که همراهش بود

مردن مادرم …

خودکشی آرتام …

قتل شاهو …

قاتل واقعی کی بود ؟

قاتل واقعی کسی بود که یه دخترشو به چنگال مرگ فرستاد و دیگری رو به دروازه ی فرار راه داد .

قاتل واقعی کسی بود که دو تا جوان رو بدبخت کرد …

چرا ؟

نژاد پرستی …

نژاد پرستی فقط مال آمریکا و اروپا نیست …

آدم حتی میتونه تو یه روستا به اون وسعت کم و حقیر نژاد پرست باشه و فقط به خاطر خودخواهی خودش ، سه نفر رو بکشه .

بماند که این تصمیمش باعث شد من هم ۱۷ سال از بهترین سال های عمرمو شکنجه شدم .

تا وقتی مردان سرزمینم ، زنان را حقیر میشمارند و دختران این خاک خود را کمتر از مردان میدانند

این قتل و قربانی ، ظالم و مظلوم وجود دارد .

تا وقتی این جاهلیت و نابرابری جنسی در وطنمان وجود دارد ، دختر های زیادی قربانی میشوند .

قربانی خونبس ، ازدواج اجباری و …

 

 

به سمت بهراد رفتم و در آغوش همیشه بازش گم شدم .‌

سرنوشت این عشق از نو نوشته شد …

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی

تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی

– خانومم میدونی چقد معطل کردی ؟؟

عزیزم داشتم تصمیم میگرفتم بیام پیشت یا نه …

لب هاشو رو لب هام گذاشت و این مهر سندی بود که به نامش بود …

با لبخندی مهربان و چشمانی لبریز عشق نگاهم میکرد

با خجالت سر به زیر انداختم که زمزمه کرد :

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد …

 

نویسنده : ترنج

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2.3 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG ۲۰۲۳۱۱۲۱ ۱۵۳۱۴۲

دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان 5 (2)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ…
رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی

رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی 4 (8)

7 دیدگاه
خلاصه رمان شولای برفی : سرد شد، شبیه به جسم یخ زده‌‌ که وسط چله‌ی زمستان هیچ آتشی گرمش نمی‌کرد. رفتن آن مرد مثل آخرین برگ پاییزی بود که از درخت جدا شد و او را و عریان در میان باد و بوران فصل خزان تنها گذاشت. شولای برفی، روایت‌گر…
IMG ۲۰۲۴۰۴۱۲ ۱۰۴۱۲۰

دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می…
aks gol v manzare ziba baraye porofail 33

دانلود رمان نا همتا به صورت pdf کامل از شقایق الف 5 (2)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:         در مورد دختری هست که تنهایی جنگیده تا از پس زندگی بربیاد. جنگیده و مستقل شده و زمانی که حس می‌کرد خوشبخت‌ترین آدم دنیاست با ورود یه شی عجیب مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کنه .. وارد دنیایی می‌شه که مثالش رو فقط تو خواب…
IMG 20240405 130734 345

دانلود رمان سراب من به صورت pdf کامل از فرناز احمدلی 4.7 (9)

2 دیدگاه
            خلاصه رمان: عماد بوکسور معروف ، خشن و آزادی که به هیچی بند نیست با وجود چهل میلیون فالوور و میلیون ها دلار ثروت همیشه عصبی و ناارومِ….. بخاطر گذشته عجیبی که داشته خشونت وجودش غیرقابل کنترله انقد عصبی و خشن که همه مدیر…
149260 799

دانلود رمان سالوادور به صورت pdf کامل از مارال میم 5 (2)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:     خسته از تداوم مرور از دست داده هایم، در تال طم وهم انگیز روزگار، در بازی های عجیب زندگی و مابین اتفاقاتی که بر سرم آوار شدند، می جنگم! در برابر روزگاری که مهره هایش را بی رحمانه علیه ام چید… از سختی هایش جوانه…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

17 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آدم معمولی
آدم معمولی
8 ماه قبل

مضخرف ترین رمانی بود که تو کل عمرم خوندم

KAYLA
KAYLA
1 سال قبل

به نظرم اگه تهش بهم نمیرسیدن بهتر بود 😐

negar
negar
1 سال قبل

قشنگ بود

رها
رها
2 سال قبل

داستان رمانت خیلی خوب و جذابه..
بخصوص پیام داستانت که یه پیام اجتماعیه خیلی خوبیه..
اما از نقاط ضعف رمانت بنظر من..
خیلی پارت هاش کوتاه بود و نصفشونم جا خالی بود تو هر پارت یه بخشیش به شعر یا اهنگ اختصاص داده میشد (از یه طرف اندازه هر پارت کوتاهه از یه طرفم یه بخشش شعر و اهنگ و بخش زیادیم جای خالیه..)
و اینکه خیلییی سریع پیش رفتی..
حداقلل اگه 40، 50 پارتش میکردی بهتر بود..
و اینکه اگه تا یه بخشی از زندگی جدید تیدا و بهرادو مینوشتی ( مثلا تا وقتی که بچه اولشون بدنیا بیاد)
بازم رمانو بهتر میکرد..
و زمان پارت گذاری ها مرتب نبود..
در کل از داستانش و پیام اجتماعیش خوشم اومد..
ممنون 💙

P
P
2 سال قبل

عزیزم بازم رمان داریم؟

نازلی
نازلی
2 سال قبل

نصف متن ها کپی شده از اینستا و فیلم خاتون و اینور و اونور بود
خیلیم مزخرف تموم شد
خیلیم بچگانه بود
انگار قلم اولته
نمیدونم چطور مینویسین میزارین تو سایت
کلا تو مملکت ما همچی بچه بازی شده

ه
ه
پاسخ به  نازلی
2 سال قبل

دقیقا بات موافقم

Mahdiyei
Mahdiyei
2 سال قبل

این همه زحمت کشیدی تا آخرش این جوری بشه اصلا نمینوشتی رمان خوبیه ولی ادامه داشت بهتر بود آخرش چرت تموم شد

ماهک
ماهک
2 سال قبل

گند زدی که😑😑😑😐
این چی بود دیگ💔😒بیکم به رمانای دیگ نگاه کن یاد بگیر چه جور می‌نویسن

R
R
2 سال قبل

ترنج جون… من بت احترام میذارم هر چند شاید رمانت باب میل خیلیا نبود… ولی در کل براش زحمت کشیدی،و خسته نباشی…
فقط یه سوال داشتم،،،، “” “چی بود چی شد؟؟؟؟؟ ؟؟؟🤔 🤔 🤔 چیزی دستگیرم نشد والا

narges
narges
پاسخ به  R
2 سال قبل

هیچی نفهمیدم ازش خیلی بیخود بود ولی بازم دستش طلا

🤫🤫🤫🤫
🤫🤫🤫🤫
2 سال قبل

اصلن ارزش خوندن نداشت😑گند زدی بااین مثلن رمانت🙄

مبینا
مبینا
2 سال قبل

به پایان آمد این مزخرف
حکایت همچنان باقیست😂😂😂🤦🤦

R
R
پاسخ به  مبینا
2 سال قبل

😂😂😂

ناشناس
ناشناس
2 سال قبل

جالب بود.

صدف
صدف
2 سال قبل

بعضی حرفها به نظرم توش خوب بود این تبیعض جنسیت ولی در کلللللل رمان چرتی بود❤😁

مهدیه
مهدیه
پاسخ به  صدف
2 سال قبل

دقیقا رمان چرتی بود

دسته‌ها

17
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x