رمان آوای نیاز تو پارت 160 - رمان دونی

 

×××

 

 

آوا*

شیرینی دیگه ای تو دهنم گذاشتم و خیره بودم به صفحه تلویزیونی که هیچی ازش نمی‌فهمیدم و همه ی فکر و ذکرم پی اتفاقای سه چهار روز پیش بود

پوفی کشیدم و یاد فرزانی افتادم که تو این چند روز خیلی باهاش سرسنگین شده بودم و دیگه کار به کارش نداشتم

هر چند فکر کنم اون از خداش بود من سمتش نرم ولی به طور کل دلیل سرسنگینیم باهاش حرفای جاوید بود که در جوابش به دروغ گفته بودم همه چیو میدونم در صورتی که من‌ نه میدونستم فرزان دقیقا کیه یا هدفش چیه… همش فکر و ذکرم میرفت پی حرف جاوید که گفت شدی وسیله ارضا روحش و سر این جملش همش یادم میرفت پی اون شب که پشت عمارت فرزان من و تو آغوشش نگه داشت!

یکی همش تو ذهنم‌ میگفت نکنه متوجه حضور جاوید شده بود و من و برای همین تو آغوشش نگه داشته بود!؟

 

همه ی اینا به کنار حرفایی که خودم به جاوید زدمم به کنار حرفایی که احساس میکردم دلم خنک میشه از زدنشون و سبک میشم

همینم شد ولی بعد گذشت یک روز حس و حال خوبم پر کشید و حالم بدترم شد

طوری که شبا فقط با یاد این که دیگه رابطه ما درست نمیشه زار زار اشک‌ می‌ریختم‌ و انگار کورسوی امید رو هم خودم با دست خودم کور کرده بودم!

تو افکارم غرق بودم که یهو صفحه تلویزیون خاموش شد

متعجب برگشتم و نگاهم‌ تو نگاه فرزان گره خورد… سمتم اومد و ظرف شیرینی و از دستم کشید و رو میز‌ گذاشت

رو مبل راحتی روبه روم نشست و گفت:

_خب؟!

 

شونه ای انداختم بالا

_خب چی؟

 

سکوت کرد و بعد مکثی گفت:

_چته؟

 

_باید چیزیم شده باشه؟

 

_آره وقتی یک شبه رفتارت و حالتات صد و هشتاد درجه تغییر کرده!

 

همین طور که خم میشدم و دوباره ظرف شیرینی و بر میداشتم بی توجه به نگاه خیرش گفتم:

_یعنی الان تو از حال من داری خبر میگیری؟

چیه کار به کارت ندارم سرم تو لاکه خودم بده؟ الان باید چیزیم شده باشه آقای روان شناس؟

اصلا مگه مهمه؟!

 

 

هیچی‌نگفت که رو مبل به حالت دراز کش درومدم و شیرینی تو دهنم گذاشتم

وَ صداش اومد

_جاوید درباره ی من چی‌ بهت گفته؟!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آخرین این ماه به صورت pdf کامل از مهر سار

          خلاصه رمان :   گاهی زندگی بنا به توقعی که ما ازش داریم پیش نمیره… اما مثلا همین خود تو شاید قرار بود تنها دلیل آرامشم باشی که بعد از همه حرفا،قدم تو راهی گذاشتم که نامعلوم بود.الان ما باهم به این نقطه از زندگی رسیدیم، به اینجایی که حقمون بود.   پدر ثمین ناخواسته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مهمان زندگی
دانلود رمان مهمان زندگی به صورت pdf کامل از فرشته ملک زاده

        خلاصه رمان مهمان زندگی :     سایه دختری مهربان و جذاب پر از غرور و لجبازی است . وجودش سرشار از عشق به خانواده است ، خانواده ای که ناخواسته با یک تصمیم اشتباه در گذشته همه آینده او را دستخوش تغییر میکنند….. پایان خوش. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آتشم بزن ( جلد سوم ) به صورت pdf کامل از طاهره مافی

  خلاصه رمان:   « جلد اول :: خردم کن »   من یه ساعت شنیام. هفده سال از سالهای زندگیام فرو ریخته و من رو تمام و کمال زیر خودش دفن کرده. احساس میکنم پاهام پر از شن و میخ شده است، و همانطور که زمان پایان جسمم سر میرسه، ذهنم مملو از دونه های بالتکلیفی، انتخاب های انجام

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بر دلم حکمی راند به صورت pdf کامل از سحر نصیری

    خلاصه رمان:     بهترین دوست بابام بود و من دختر خونده و عزیز دلش بودم! چهارده سال ازم بزرگتر بود و عاشق رفتار مردونه‌ش شدم! اون هرچیزی که میخواستم بهم میداد به‌جز یک چیز، خودش رو…! هیچ‌جوره حاضر نبود به رفاقتش به پدرم خیانت کنه و با دلبریام وسوسه بشه پس مجبور شدم یه شب که مسته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عبور از غبار pdf از نیلا

  خلاصه رمان :           گاهی وقتها اون چیزایی رو ازدست می دیم که همیشه کنارمون بوده وگاهی هم ساده ساده خودمونو درگیر چیزایی میکنیم که اصلا ارزششو ندارن وبودونبودشون توزندگی به چشم نمیان . وچه خوب بودکه قبل از نابودشدنمون توی گرداب زندگی می فهمیدیم که داریم چیاروازدست می دیم و چه چیزایی را بدست

جهت دانلود کلیک کنید
رمان دنیای بعد از تو
دانلود رمان دنیای بعد از تو به صورت pdf کامل از مریم بوذری

    خلاصه رمان دنیای بعد از تو :   _سوگل …پیس  …پیس …سوگل برگشت و  نگاه غرانش رو بهم دوخت از رو نرفتم : _سوال ۳ اخمهای درهمش نشون می داد خبری از رسوندن سوال ۳ نیست … مثل همیشه گدا بود …خاک تو سر خرخونش …. پشت چشم نازک شده اش زیاد دلم شد و زیر لب غریدم

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مری
مری
1 سال قبل

واقعا واسه این دوتا خط باید دو روز منتظر موند خیلی کمه محتوای پارت ها لطفا بیشترش کنید ما که به رمانتیک علاقه داریم خیلی اذیت میشیم یک ماه هست محتوای رمانتیک به اندازه ده تا خط مفید هم جلو نرفته

همتا
همتا
1 سال قبل

توروخدا ی کم‌بیشتر پارت بذار

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x