با سلام
دوستانی که خواسته بودند وقتی رمان جدید نوشتم اینجا توی سایت اطلاع رسانی کنم، رمان جدید اسمش “خلسه” هست و در حال تایپه
ازتون میخوام نظر بدید ببینم این رمان رو هم مثل بقیه ی رمانهام بصورت پارت به پارت و آنلاین بزارم، یا کامل بنویسم و یکجا پی دی افش رو بزارم؟
اینو هم بگم که رمان جدید رو به این زودیها نمیزارم و منتظر میشم امتحانات تموم بشه
اینم یه سورپرایز برای شما، بخش آغازین رمان خلسه⬇
(پارت ۱)
صدای بوق ممتد ماشین ها و ترافیک سنگین کلافه اش کرده بود… به احتمال زیاد کمی جلوتر تصادفی رخ داده بود که مسبب این ترافیک غیرعادی بود. رانندگان بیصبر و عجولی که فکر میکردند با بوق زدن و فریاد کشیدن راه باز خواهد شد، روی اعصابش بودند!
_برو دیگه نفله چرا خوابیدی؟ ظهر شد بابا
نگاهی به راننده ی ماشین بغلی کرد که تا سینه از شیشه ی باز ماشین بیرون آمده بود و خطاب به ماشینهای جلویی فریاد میکشید. مرد متوجه سنگینی نگاهش شد و به سویش برگشت… با دیدن دختر جذاب پشت رل، لبخندی زد و با هیزی به دختر خیره شد. ولی او همان لحظه شیشه را بالا داد و کلافه از جو حاکم، شقیقه هایش را با سرانگشتان فشرد.
ترافیک و شلوغی تهران را دوست نداشت… دلش برای تبریز تنگ شده بود، برای زادگاهش… برای مردم ترک زبانش… و برای “اویی” که در آن شهر جا گذاشته بود… گمش کرده بود!
سلام .اسم رمان های قبلی تون چی بوده ؟
رمانت عالیه لطفا پارت ب پارت بزار این رمانت از اون یکی ها بهتره
سلام….
من تازه با رمان تون آشنا شدم… وای توروخدا کامل بذار…
لذتش بیشتره… درسته نمیتونم تحمل کنم و همشو یجا میخونم ولی توروخدا بذاااااااارررررر….
پارت اذیت میشیم از بس منتظر میمونیم….. لطفاااااااااااااااا
سلام….
من تازه با رمان تون آشنا شدم… وای توروخدا کامل بذار…
لذتش بیشتره… درسته نمیتونم تحمل کنم و همشو یجا میخونم ولی توروخدا بذاااااااارررررر….
پارت اذیت میشیم از بس منتظر میمونیم….. لطفاااااااااااااااا
سلام وخدا قوت رمان خیلی خوبی هست مرسی از قلم خوبتون لطفا به صورت کامل بزارید لذت رمان هم به کامل بودنش هست
سلام رمان خیلی خوبیه لطفاً ادامه بدید ♥️🤩❣️😍
سلام اسم رمان های قبلی تون چی بوده؟
سلام عزیزم خوبی😍
خیلییی خوش حالم که دوباره رمان مینویسی قلمت عالیه من همه رمان هاتونو دنبال کردم و معرکه بودن
اولین باره که کامنت میزارم 🙃
زهرا هستم 17 ساله از کرمان
خوندم عزیزم و واقعا عالیه امیدوارم همیشه موفق باشی و لبت همیشه خندون ♥️😍
وواای سلام مهرناززز جووونم اومددی
آمدی جانم ب قربانتت وای مهرناز عاشق قلمتم و عاشق خودت وخیلی خوشحالم ک ب حرفمون گوش کردی و اطلاع دادی ک میخای رمان جدید بنویسی مطمئنم از دفعه های قبلی قوی ترییی
سلوم مهنازی
من اومدم یه پارت بردل نشسته بخونم چشام چراغونی شد
ایشالله که بترکونی
البته اگه یادت میاد منو
راستی یادم رفت بگم پارت گذاری کن اگه میشه😊 بعد کاملشو بزار اگه کاملشو بزاری مطمعنم من بدبخت میشم چون تا نخونمش ول کن نیستم. در برابر رمان های تو بنده هیچ تسلطی رو درسام ندارم دیگه😑 در نتیجه چشمام که ضعیف شدن و بنده قراره عینکی بشوم😂😑و از درسامم جا میمونم💔😐
سلام سلام
خوبی مهرنازی
آخ جووووووون میبینم که باز میخوای بترکونی
.
مرسی که مراعات ما محصل هارو میکنی😘
.
عه راستی این آقا شهابتم که اومده😂😂
.
اوم آذر یا آیلین نیستن دلم براشون تنگ شده😔
.
راستی روبیکا بهت پیام دادم سوال داشتم ولی انگاری خیلی وقته نیستی اونجا
.
دوست دارم😘 خیلی خوشحال شدم که باز اومدی با یه رمان دیگه منم به عشق تو و رمانت برم عین بلانصب خر بشینم درس بخونم😂😂😂
.
انشاءالله به زودی میام تل به حساب مهدیه چش سفید میرسم😂😂😂
مرضی مهرناز😂😚
منم خوبم خداروشکر
راستش تلم خراب شد بعد دیگه کلا یه مدت هم از مجازی رفتم… تازه قادر هم رمان خوب نداشت فقط دور دنیا درهشتاد روز بود(شوخی)😂😂😂
تو شهابو داری خب من امیر هم نورا چشش زد دیگه تو خوابمم نمیاد چه برسه تو واقعیت پیداش شه هیییی😔
ای وای من فقط آیدی روبیکات و حفظ بودم😁
منم از وقتی از تل رفتم از آیلین خبر ندارم همچنین از مهدیه الاغه و آذر😔
آره دیگه اگه خدا بخواد یکم باز اومدم سر عقل کافی بود1سال دور از کتابا
راحت باش عزیزدلم😊
سلاممم ابهام جانمم😍😍 امیدوارم خوب باشی 😘 میبینم که باز سایتو با رمان جدیدت میخوای بترکونی😁 بخدا از بعد رمان اهیر سایت سوت و کور بود😰 دلم خیلیییی برات تنگ شده بود عزیزم. انشالله همیشه موفق باشی خشکل خانم😉
در مورد نحوه پارت گذاری من زیاد برام فرقی نداره هر جور خودت راحت تری و لطفا همون یک ماه بعد باشه.
در مورد زاویه دید هم من خودم به شخصه عاشق سوم شخصم به نظرم ادبی تره و بعضی وقتا هم لازمه از دید راوی به قضیه نگاه کنیم ممنونم که این زاویه دید رو هم اضافه کردی😊
مقدمت هم خیلی عالی بود همین الان کنجکاو ادامش هستم و یه خواهشی که دارم لطفا تو این رمانت هم شعر بذار خیلی دوست دارم😍
و در اخر هم اینکه خیلی خوشحال شدم که اسمتو باز داخل سایت دیدم همش منتظرت بودم امیدوارم این رمانتم خوش بدرخشه😍🎉
سلام مهرناز جون مقدمه اش خیلی قشنگ بود به نظر من پی دی آف بزار پارت به پارت گذاشتن خسته کننده اس و جذابیت رمان رو کم می‌کنه
خداااااااا ببین کی اینجاست😍😍😍😍😍😍
قرار ابهام بازم سایت رو بترکونه💥💥💥💥💥
لطفا آنلاین باشه❤️❤️❤️
و منی که عاشق رمان های وی هستم🤤🤤🤤
گلم شما مهدیه از ایلام نیستین؟!
واااای مهرناز😍
بازم برگشتی…جووون
فقط لطفا رمان راوی خود شخصیت باشه🥺
وویی مهرنازی😊😍😍😍
موفق باشی نویسنده جان
امیدوارم این رمانتم مثل در پناه آهیر و گرگها و بر دل نشسته باشه❤🤲
خسته نباشی عزیزمم😘
حالت خوبه ؟
روبه راهی؟
سلام مهرناز جون امیدوارم این رمانت هم مثل بقیه عالی باشه.منم پارت به پارت دوست دارم
پرچمت بالاعه همیشه برام قندی خانوم
بخدا ک انصاف نیست مهرناز جون😑
سلام قرار بود بعد عید بذاری رمان جدیدتوووو🥲
متاسفانه یکم همه چی بهم ریخته من بعد عید یا شاید بعدتر بخونم رمانتو🥰❤هنوز این پارتم نخوندم فقط اومدم ک انتقاد کنم برم😂😂
پس انقدرر رمانتو کش بده و طولانیش کن ک من بیام هی چونه بزنم🤦🏼♀️😂
سلام مهنازجان
چه خوب میشه این رمان رو پارت به پارت بزاری.مثل گرگها و بر دل نشسته و درپناه‌آهیر بترکونی🌱❤