رمان دل دیوانه پسندم پارت 102

5
(1)

 

 

تصمیم بر این شد که عمو اینا رو دعوت کنیم.

 

ولی بابام به عمو بگه که مازیار نیاد.

می دونستم درست نیست.

 

ولی دیگه خودم رو دخالت ندادم.

 

و گذاشتم کاری که از نظرشون درسته رو انجام بدن.

 

اما حال خودم خیلی گرفته شد

نمی دونم چرا.

 

حس می کردم دیگه قرار نیست توی مهمونی بهم خوش بگذره.

 

عمو وقتی حرفای بابام رو شنید منصرف شد.

 

و گفت کلا نمیان.

حق هم داشت.

بالاخره پسرشون بود.

 

تازه اگه می فهمیدن گناهی نداشته و مجبور به انجام یه سری کارا بوده که هیچی

 

 

 

 

توی خونه نشسته بودم.

داشتم با لب تاب فیلم می دیدم که گوشیم زنگ خورد

 

فیلم رو استاپ کردم.

گوشی رو برداشتم.

 

شماره ناشناس بود.

 

صدام رو صاف کردم و جواب دادم :

الو؟

 

صدای مازیار تو گوشم پیچید.

انگار یکم کلافه بود.

 

_ قطع نکنی دلارام. منم مازیار.

 

یکم سکوت کردم. انتظار نداشتم اون باشه.

 

بعد گفتم :

سلام. بله؟

 

هوفی کشید و گفت :

خوبی؟

 

_ مرسی. اتفاقی افتاده؟

با دلگیری گفت :

 

منم خوبم.

زیر لب آروم گفتم شکر.

 

دل خودمم گرفت.

_ اتفاق نه. نگران نشو. خواستم یکم باهات حرف بزنم.

 

_ درباره‌ی؟

 

 

 

_ درباره همه چی.

 

_ بگو.

_ میشه همو ببینیم؟

 

_ نه مازیار نمیشه. خیلی کار دارم.

_ زیاد وقتت رو نمیگیرم.

 

حقیقتا نمی خواستم ببینمش که بیشتر هوایی شم.

 

واسه همین قبول نکردم و گفتم ‌:

اگه میشه تلفنی بگو

 

هوفی کشید و چند لحظه چیزی نگفت.

 

کم کم داشتم وا می دادم که بگم میام.

که شروع کرد به حرف زدن.

 

_ هنوز فکرات رو نکردی؟

_ نه کامل…

 

_ اگه الان ازت بخوام که زودتر تصمیم بگیری خواسته زیادیه؟

 

_ چرا عجله؟

بازم هوف کشید.

_ من باید یه ماموریت دور برم دلارام.

 

معلوم نیست چند وقت نباشم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
c87425f0 578c 11ee 906a d94ab818b1a3 scaled

دانلود رمان به سلامتی یک شکوفه زیر تگرگ به صورت pdf کامل از مهدیه افشار 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   سرمه آقاخانی دختری که بعد از ورشکستگی پدرش با تمام توان برای بالا کشیدن دوباره‌ی خانواده‌اش تلاش می‌کنه. با پیشنهاد وسوسه‌انگیزی از طرف یک شرکت، نمی‌تونه مقاومت کنه و بعد متوجه می‌شه تو دردسر بدی افتاده… میراث قجری مرد خوشتیپی که حواس هر زنی رو…
aks darya baraye porofail 30 scaled

دانلود رمان یمنا به صورت pdf از صاحبه پور رمضانعلی 2.6 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:     چشم‌ها دنیای عجیبی دارند، هزاران ورق را سیاه کن و هیچ… خیره شو به چشم‌هایش و تمام… حرف می‌زنند، بی‌صدا، بی‌فریاد، بی‌قلم… ولی خوانا… این خواندن هم قلب های مبتلا به هم می خواهد… من از ابتلا به تو و خواندن چشم‌هایت گذشته‌ام… حافظم تو را……
aks gol v manzare ziba baraye porofail 43

دانلود رمان بانوی رنگی به صورت pdf کامل از شیوا اسفندی 3.7 (3)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   شایلی احتشام، جاسوس سازمانی مستقلِ که ماموریت داره خودش و به دوقلوهای شمس نزدیک کنه. اون سال ها به همراه برادرش برای این ماموریت زحمت کشیده ولی درست زمانی که دستور نزدیک شدنش، و شروع فاز دوم مأموریتش صادر میشه، جسد برادرش و کنار رودخونه فشم…
55e607e0 508d 11ee b989 cd1c8151a3cd scaled

دانلود رمان سس خردل به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.7 (3)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه . روزی از روزا ، این‌ دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف ، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره ، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه…
porofayl 1402 04 2

دانلود رمان آرامش پنهان به صورت pdf کامل از سمیرا امیریان 3.5 (6)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       دلارا دختری است که خانواده خود را سال ها پیش از دست داده است و به تنهایی زندگی می گذراند. روزی آگهی استخدام نیرو برای یک شرکت مهندسی کامپیوتر را در اینستا مشاهده می کند و برای مصاحبه پا به این شرکت می گذارد…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ارامش
ارامش
1 سال قبل

میشه بخاطر امتحانات تو دو هفته بارت نزارید لطفا

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط ارامش
الہہ افشاری
الہہ افشاری
1 سال قبل

چرا حس میکنم قراره به اتفاقی برای مازیار بیوفته تو این ماموریت حس‌میکنم میمیره

Tarlan
Tarlan
پاسخ به  الہہ افشاری
1 سال قبل

دقیقا میخواستم همینو بنویسم فک کنم یه اتفاقی واسه مازیار میوفته…

Roya
Roya
1 سال قبل

خیلی کم بود تا شروع کردم تمام شد نمی شه کمی بیشتر بذارین

دسته‌ها

4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x