ارسلان بی حوصله پیراهنش را چنگ زد و غرید
_ چی شعر میگی بچه جون؟
پاشو میگم لباس بپوش لخت نشستی اونجا که چی؟
دلارای هق زد
خودش را گوشه تخت رساند و با دست های لرزان لباس ارسلان زا چنگ زد
_ ارسلان … توروخدا
_ چه مرگته؟ ای بابا
اونا کم بودن اینم روانی شده
پاشو میگم
_ من از تو حالم بد نشد توروخدا منو تحویل داراب نده ارسلان
گفت و بلندتر زار زد
ارسلان بی رحمانه بازویش را کشید و با خشونت بلندش کرد
مانتویی دخترانه که متعلق به هنگامه بود را از کمد بیرون کشید و سمت دلارای پرت کرد
_ بپوش اینو چرت نگو اینقدر
قبل ازینکه دلارای دوباره به التماس بیفتد ادامه داد
_ فعلا داداش جونت مشکل کوچیکهست
دلارای وحشت زده لب زد
_ بابامم باهاشه؟
_ مامور باهاشه!
دلارای خشک شد
مردمکهای چشمانش از ترس گرد شد و بهت زده لب زد
– چی؟ پلیس؟
بر خلاف دلارای که هر لحظه احتمال غش کردنش بود ارسلان خونسرد گفت
– آره پلیس! یه چیزی بپوش بیا بیرون بجنب چرا خشکت زده؟
دلارای چشم هایش را بست
دست و پایش شروع به لرزیدن کرده بود و چیزی زیر دلش پیچ میخورد.
به زور و بدون اینکه لباس زیر بپوشد، مانتو و شلواری به تن کرده و شالش را روی سرش انداخت.
تمام مدت بلند هق میزد
ارسلان با اخم خیره اش بود
_ بسه آب بدنت خشک شد
دلارای انگار منتظر واکنشی از او بود که سمتش رفت
_ سنگسارمون میکنن!
ارسلان سعی کرد لبخند نزند
_ آره ، قبلش شلاقم هست
دلارای وا رفت
انتظار داشت او بگوید اینطور نیست
وحشت زده زمزمه کرد
_ وای … وای
_ تازه من جریمه خودمو میدم
شلاقم میخرم
تو چی؟
دلارای دستش را مقابل دهانش گذاشت و نالید
_ داری شوخی میکنی؟!
ارسلان با جدیت اخم کرد
_ شوخی دارم من با تو؟
بغض دلارای منفجر شد
_ توروخدا نریم بیرون
توروخدا آلپارسلان … بیا فرار کنیم
توروخدا یک کاری کن تو بخوای میتونی
ارسلان بی حوصله پوف کشید
_ بسه ، ما نریم اونا میان تو
دلارای دستش را روی شکمش گذاشت و زار زد
_ من میترسم … شلاق …
_ احمقی؟ من میذارم تورو شلاق بزنن؟
دلارای بهت زده با چشمان اشکی نگاهش کرد و او ادامه داد
_ دو روز دیگه تو تختم رد شلاق رو پشتت باشه؟ انگار با قاچاقچی و چاقو کش میخوابم
لطفا پارت هارو زیاد کنید🙏🙏
میخوام هم دلی و هم ارسلانو خفه کنم
تامام☺️
دلتون تنگ نشده بود برام میدونم🙂
خانمااا من امدممممم امدممممم رگ باریییییی بگمممم ارسلاااانمممممم الاعییی هم در به در بشی
هم نشی عشقممم
دلم میخواد با کامیون رو دلی رد بشم خب بیشعوربهش بگو بچه دربطنم باباش تویی کشتی مارو🤣 اینارو میخونمرروی رمان نوشتنم تاثیر منفی میزاره
نیست اگه بگه ارسلان بچه رو باجان ودل می پذیره
توجه توجه
اگر به چت روم نیاید و مشارکت نکنید
از فردا پارتا از اینی که هس کمتر هم میشه
این پیام رو لطفا جدی بگیرییدددد
😂😂😂😂😂
😂😂🤣🤣🤣
ارسلان خیلی خوب اذیتش میکنه دلارایو🤣(منظور سر به سر گذاشتنشه نه کتک زدناش)
خیلی خندیدم😂
مخصوصا با جمله آخررر😂😂🤣🤣
یه بد جنس به تمام معنافقط به فکر عشق وحالش تقصیر نداره ها از باباش یاد گرفته
اوهوم👍😕
کِی تموم میشه😫🥱
😂😂😂 کامنتا خوندم متوجه ی تغییر بزرگ شدم همه در جهنم جای داریم آقا ما اون اولا مثل گربه مظلوم نمایی و التماس میکردیم ک پارت بیشتر بده بعدش نفرین و حالا ب درجه فوش رسیدید فقط خدا کنه نویسنده شهید نشه فاطی تو ب نظرم راه نرو بببددووو😂😂😂
دوباره صدای گوینده راز بقا پیچید تو گوشم با حرکات اینا واقعا چرااااا😂😂
علاف شدن به روایت تصویر:/
فقط دعا کنید مث عشق ممنوعه استاد نشه دوسال علاف بودیم اخرم نویسندش ادامه نداد😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
موضوع اون چی بود؟
نویسندش همین جناب بوده؟
نه بعید میدونم نویسندش یکی باشه
داستانشم راجب یه دختره اس که لاته مثلا میره انتقام بگیره از ننش عاشق میشه اونم حامله میشه به پسره نمیگه میزاره میره😐😂😂😂😂😂
یعنی سگ تو روح پر فتوحت نویسنده
بچه ها جدا دقت کردین از پارت 142(حالامن کار اون 141قبلی ک ازینا کسشر تر بود ندارم)دلارای بیمارستان بود بعد رفت خونه تا الان ک 171هیچ اتفاق خاصی نیفتاده معمولا نویسنده حالا همه 32پارت رو داخل یدونه پارت خلاصه میکنن ولی این کصخل انگار خودشم مونده چیکار کنه فقط داره کشش میده
عاشق این توجهت شدم لعنتی😂😂
😂🙂🤌🏾
میشه پارت هارو زیاد کنین خواهش میکنم
مااا انقدر گفتیم گفتیم ولی هیچی ب هیچی دیگه ولش کردیم🥺💔 چرا انقدر مظلومیم؟؟🥺😂
نمیخوای یه بار تشویقی بزاری ۲ پارت اضافه بزار لطفا🥺🥺🥺
حسم پوچه دیگه خسته شدم از این نویسنده
حسم عین عماد تو گلاویژه همزمان که میخوام نویسنده وهم رو بغلش کنم همزمان هم با هیجدچرخ این نویسنده دلارای رو زیر بگیرم 😐😐😐😐
هعی از گلاویژ بگید منو هل بدین سمتش😂😂
همینم فاطمه منو هل داد سمتش😂😂😂
من نمیدونم این رمان کی مسخواد تموم شه
من نیز چیزی در دلم حس میکنم…
گویی از رمان دلارای حامله گشتم
از اینکه ۳۰۰ پارت شود و آخر هیچ گهی نشود…..
هراس دارم آههه
من خودمم متوجه چیزی ک نوشتم نشدم ولی تو رو خدا شما بفهمین😂😂😂