رمان عشق صوری پارت 235

5
(1)

 

قبل از اینکه متوجه ام بشن درو بستم و کمرم رو بهش تکیه دادم.
اما مگه میتونستم صداهاشون رو نشنوم !؟؟
صدا ها و حرفهای عصبی کننده شون رو.

شهره گفت:

-آره…اونجا یه پنجره ی دلباز داره!

دختره با صدایی لوس و حتی مظلوم نمایانه گفت:

-شهره جون میشه اون بیاد جای من و من از این به بعد تو اون اتاق باشم !؟

از اینهمه صراحت و وقاحت و پرروییش جاخوردم.
چطور میتونست همچین چیزی بخواد !؟
آخ که چقدر دلم‌میخواست سرش رو از تنش جدا کنم.
خداوندگار شارلاتانی بود!
ساکت و بی حرف موندم تا جواب شهره رو بشنوم:

-آره چرا که نشه… تصمیم خوبیه!

دختره تملق گویانه و با چاپلوسی گفت:

-وای مرسی شهره جون…قربونتون برم من الهی که اینقدر مهربونید…شما بهترین و خوشگلترین و نهربونترین مامان بزرگ دنیا میشین!

شهره بدون اینکه قبلش نظر من رو بدونه ،احتمالا خطاب به خدمتکارها گفت:

-برید بهش بگین اتاق رو خالی کنه.
از این به بعد شیدا توی این یکی اتاق می مونه رزا توی اون اتاق!

اگه بگم از شدت تعجب و ناباوری خشکم زد دروغ نگفتم.
باورنکردنی بود!
یعنی واقعا میخواستن منو از این اتاق بندازن بیرون و اینجارو به اون بدن ؟
پوزخندی روی صورتم نشست.
افسوس وار لب زدم:

“این دیگه چه زندگی ی تخمی ایه؟!”

صدای ضربه به در منو از فکر کشید بیرون….

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG ۲۰۲۴۰۴۲۰ ۲۰۲۵۳۵

دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه ) 1 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده…
IMG ۲۰۲۳۱۱۲۱ ۱۵۳۱۴۲

دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان 5 (2)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ…
رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی

رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی 4.1 (9)

7 دیدگاه
خلاصه رمان شولای برفی : سرد شد، شبیه به جسم یخ زده‌‌ که وسط چله‌ی زمستان هیچ آتشی گرمش نمی‌کرد. رفتن آن مرد مثل آخرین برگ پاییزی بود که از درخت جدا شد و او را و عریان در میان باد و بوران فصل خزان تنها گذاشت. شولای برفی، روایت‌گر…
IMG ۲۰۲۴۰۴۱۲ ۱۰۴۱۲۰

دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست 4 (4)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می…
aks gol v manzare ziba baraye porofail 33

دانلود رمان نا همتا به صورت pdf کامل از شقایق الف 5 (2)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:         در مورد دختری هست که تنهایی جنگیده تا از پس زندگی بربیاد. جنگیده و مستقل شده و زمانی که حس می‌کرد خوشبخت‌ترین آدم دنیاست با ورود یه شی عجیب مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کنه .. وارد دنیایی می‌شه که مثالش رو فقط تو خواب…
IMG 20240405 130734 345

دانلود رمان سراب من به صورت pdf کامل از فرناز احمدلی 4.7 (10)

2 دیدگاه
            خلاصه رمان: عماد بوکسور معروف ، خشن و آزادی که به هیچی بند نیست با وجود چهل میلیون فالوور و میلیون ها دلار ثروت همیشه عصبی و ناارومِ….. بخاطر گذشته عجیبی که داشته خشونت وجودش غیرقابل کنترله انقد عصبی و خشن که همه مدیر…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

8 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جانان
جانان
1 سال قبل

تریلی ۱۸ چرخ از روی شهره و رزا رد بشه به حق پنج تن
دوست دارم شخصیت‌های مثل شهره مسخره و رزای چاپلوس رو با دستای خودم خفه کنم

Sepideh
Sepideh
1 سال قبل

نویسنده جان انقدر دیر دیر پارت گذاشتی و کم پارت گذاشتی که اگه بگم کلا داستان رو یادم رفته دروغ نگفتم

sanaz
sanaz
1 سال قبل

انگار یه نفر پارت قبل اینجوری گفت ک برای پارت بعدی شهره میگه به شیدا بگو اتاقشو خالی کنه😂😂😂😂😂💔

Sana:)
Sana:)
1 سال قبل

میگم چیز
این چرا تموم نمیشه
پارت ۲۳۵ عه😀💔

Sahar Shoorechie
Sahar Shoorechie
1 سال قبل

چقد رمانه تخیلیه
اخه کدوم مادری ازپسری که زن داره بعد خیانت کنه بعدش بچه هم داشته باشه حمایت میکنه
مامان من باشه جرش میده😐😑

Nahar
Nahar
پاسخ به  Sahar Shoorechie
1 سال قبل

😂😂😂😂 مگه دروغ میدی😂😂

سارا
سارا
پاسخ به  Nahar
1 سال قبل

بیشتر رمان تخیلیه تا واقعی تازه متوجه شدی؟شهره با شیوا که باز پسرش دوستش داشت اونجوری بود انگ هرزه بودن میزد حالا چیشده تا این دختره اومده اینجوری ازش حمایت میکنه….هه…مسخرس….نویسنده فقط میخوام بگم که حداقل انقدر دیر به دیر پارت نزار تا خودتم شخصیاتاتو یادت بره…هه…الان که این پارتو خوندم حتما نوینده با خوت فکر کردی که ناراحت شدم ولی برعکس خندم گرف…..وایی…پارت بعدی میان ببرن..پارت بعدش دعوا و بگو مگو..بعد کتک…فرار….دوباره پیش فرزاد ولی خب ایندفعه حتما میره طلاق بگیره……هه….راستش الان که فرهادو مادرش یه ازمایش از زنه نگرفتن تا بفهمن این بچه بچه خوش هست یا نه از همه خنده دار تره..چونکه ماشالا با شیوا که همین بودن…نویسنده یه چیزو میگه که تو خودت بهتر از همه میدونی اینو نه برای دیر گئاشتن کم گئاشتن پارتات نمیگم….تو عرضه نوشتن و نداری..خودت شخصیتاتو یادت رفته حداقل یه چی بنویس به رمانو نوشته هایی که تا به حال بهمون دادی بخوره ….که حداقل اگه رمان به جای غمگینگ رسید احساس غم کنیم نه اینکه خندمون بگیره….اوف…..

aram
aram
پاسخ به  سارا
1 سال قبل

لایک داری دایی👍

دسته‌ها

8
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x