3 دیدگاه

رمان پروژه عشق پارت 15

5
(1)

(نگاهم پی سیبک گلوش میره نگاه خیره مو که حس می‌کنه به چشام خیره میشه بزاق دهنش رو قورت میده و همین باعث بالا پایین شدن سیبکش میشه داغ میشم آب دهنمو قورت میدم و انگشت اشارمو از چونش تا روی سینش میکشم خیره نگاهم می‌کنه لبمو نزدیک تر میبرمو روی سیبک گلوش میزارم لبام رو حرکت میدم و تند شروع به مکیدن میکنم دستاش رو دور بدنم حلق می‌کنه و من رو به خودش فشر میده به نفس نفس میوفتم سرم رو از تو گردنش بیرون میارم لبخند بی صدایی می‌زنه و خیره چشمام میشه)

آرسین:حال خودتو کردی نمیگی یه حالیم بدم به این آقای بخت برگشته

(تک خنده صدا داری میزنم)

_حالا ما حال کردیم تو بزار دلخوشی خودت

آرسین:ن بابا این که نشد

_من بگم میشه

آرسین:نکشیمون پاشا

_پی روی نکنی میندازمت جلو آرمین غوله تیکه پارت کنه خخخخخخ

آرسین:هههه ب قول باران چیه لوزلمعدتو ب نمایش میزاری خخخخخ

_عشقم میکشه حالام گمشو تا

آرسین:تاا؟!

_سگ نشدم

(آرسین قهقه میکشه)

آرسین:ن بابا

_اره ،ولی ارسینی

آرسین:یه بوهایی میاد جانم

(بلند شدم رو به روش نشستم دستمو با ناز روی بازوش گذاشتم )

_میگم کیانا کیه

آرسین:کسی نیست

_ارسینننننن

(آرسین بلند شد و دکمه لباسشو بست تک خنده صدا داری کرد که بیشتر حرصم گرفت اینبار قهقهه کشید که جیغ زدم)

آرسین:هیچی یه مدت قبل روژین اهورا تو فازش بود

_این اهورام هر جنس مونثی رو که میبینه غش می‌کنه فقط مونده به سگو گربه جسارت کنه از بس کثافطه نره غول

(سری از دراتاق وارد شد…)

اهورا:نه نه مزاحمتون نمیشم راحت ریلکس کنید ادامه بدید خوب کجا بودیم از بس کثافطع نره خر

_غول بود

اهورا:خیلی عالی تو آرامش مطلق بسر میبریا اصن خجالت سرت نمیشه

_فداتم نظر مغرته البته فک کنم خر گازش گرفته

آرسین:میگم توم خوبه اصن خجالت نمی‌کشی ما کاری نمی‌کردیم که، میومدی کنارما قشنگ گوش می‌دادی

اهورا:ببند گاله رو داشتم رد میشدم شنیدم

_خوب بریم پایین دیگه

اهورا:بیا زن داداش

(همراه اهورا از اتاق بیرون رفتیم که به سمتم برگشت)

اهورا:میگم اسرا

_ها

اهورا:چیکار کنم

_کیانارو میگی

اهورا:الهی آرسین آهم تو رو بگیره

_میگم به آهت بگو نگیره ارسینو،چون آرسین کونتو میچسپه

اهورا:خدا در و پنجره رو فداش شم

_درو تخته منظورته دیگه

اهورا:همون…قشنگ جفتارو کنار هم گذاشته،این از تو نره

_خوب ادامه بده

اهورا:خر ینی مس خر نیستیا خود خره ای

_کمو کسری نزاری راحت باش خوب آرسین چیه

اهورا:والا به هیچ حیوونی تشبیه نمیشه همه حیوونا درونشه

_یه جوری بزنم تو دهنت

اهورا: بابا بروسلی ناکارمون نکنی پهلوون

_خوب داشتی میخوردی

اهورا:در خدمت شما من دهن نمیزنم

_خیلی خری

اهورا:چاکر روژینم

_بخورررر

اهورا:عرضم خدمتتون می‌خوام خدمت ببرم خدمت،خدمتگذار پدر روژین ینی خانواده خدمتگذار به جامعه روژین

_به ک…

اهورا:نگو عع

_خوب به ک

اهورا:نگووو

_اه به کس

اهورا:عع

_به کسیم گفتی تخم سگ

اهورا:آها ازاون لحاظ

_نه از این لحاظ

اهورا:خیلی منحرفی قشنگ جفت آرسین

_مگه بوقلمونیم جفت جفتمون می‌کنی

اهورا:بابا من می‌بندم اه

_ببند بنند

(به سمت صندلی های چوبی رفتیمو روبه روی هم نشستیم یکم جدی شدم و نگاهی جدی بهش انداختم)

_اهورا مطمئنی از این حسو از این تصمیم تو میدونی عاشق بودن یعنی چی؟!، خیلی سریع با روژین شروع کردی نمیخوام بعد اینکه کار از کار بگزره پشیمون شید

اهورا: میدونم تا الان زیاد رل داشتم ولی ببین من به روژین حس ها متفاوتی دارم ببین من زیاتر از دست گرفتن یا یه بوس ناقابل رو لپ یا پیشونی نزدیک نمیشم بهش،اینکه آب تو دلش تکون نخوره دارم تلاش میکنم ،اینکه لبخند بزنه زندگیمو میدم،میدون وقتی اونی که عاشقشی لبخند میزنی می‌خنده و خوشحاله تو قلبت همین حالو داره

_به سلامتی زندگی عالی رو براتون آرزو میکنم حالا موندم بچه دار شید بشم خالش یا عمش

اهورا:بیا من میگم نره این میگه شیرش چطوریه

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG ۲۰۲۴۰۴۲۰ ۲۰۲۵۳۵

دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه ) 1 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده…
IMG ۲۰۲۳۱۱۲۱ ۱۵۳۱۴۲

دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان 5 (2)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ…
رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی

رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی 4.1 (9)

7 دیدگاه
خلاصه رمان شولای برفی : سرد شد، شبیه به جسم یخ زده‌‌ که وسط چله‌ی زمستان هیچ آتشی گرمش نمی‌کرد. رفتن آن مرد مثل آخرین برگ پاییزی بود که از درخت جدا شد و او را و عریان در میان باد و بوران فصل خزان تنها گذاشت. شولای برفی، روایت‌گر…
IMG ۲۰۲۴۰۴۱۲ ۱۰۴۱۲۰

دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست 4 (4)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می…
aks gol v manzare ziba baraye porofail 33

دانلود رمان نا همتا به صورت pdf کامل از شقایق الف 5 (2)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:         در مورد دختری هست که تنهایی جنگیده تا از پس زندگی بربیاد. جنگیده و مستقل شده و زمانی که حس می‌کرد خوشبخت‌ترین آدم دنیاست با ورود یه شی عجیب مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کنه .. وارد دنیایی می‌شه که مثالش رو فقط تو خواب…
IMG 20240405 130734 345

دانلود رمان سراب من به صورت pdf کامل از فرناز احمدلی 4.7 (10)

2 دیدگاه
            خلاصه رمان: عماد بوکسور معروف ، خشن و آزادی که به هیچی بند نیست با وجود چهل میلیون فالوور و میلیون ها دلار ثروت همیشه عصبی و ناارومِ….. بخاطر گذشته عجیبی که داشته خشونت وجودش غیرقابل کنترله انقد عصبی و خشن که همه مدیر…
اشتراک در
اطلاع از
guest

3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
iman ghaderi
iman ghaderi
2 سال قبل

خانم نویسنده عالی بود 😍😍

Romankhany
Romankhany
2 سال قبل

وای جییغ فداتشم چش پارتای بیشتری میذارم⁦❤️⁩⁦🌨️⁩

Unknow
Unknow
2 سال قبل

وایییییییی زیادی خوب بود😂😂😂😂نویسنده جان کمب از خلاقیتت کم کن لطفا😭😭😭یا اگه کم نمیکنی پارتای بیشتری بزار مارو دق میدیا😭😭😭😭

دسته‌ها

3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x