غزال گریز پا پارت 27

0
(0)

 

 

غزال ذوق خود را پشت آن لبخند ملیح پنهان کرده و سلامی آرام و رسمی تحویل ماکان داد

ماکان اما به گرمی جوابش را داد ، از جا بلند شد و با فاصله رو به رویش ایستاد :

 

خب ، بفرمایید بریم اتاق رو نشونتون بدم .

 

غزال تایید کرد و پشت سر ماکان به راه افتاد .

اما هنوز چند قدم بیشتر بر نداشته بود که ماکان دست برد و

در چوبی سفید رنگ اتاق را باز کرد

غزال مشغول دید زدن اتاق بود و لبخند بدجنس ماکان را ندید

اتاقی که ماکان برایش در نظر گرفته بود ، دقیقا چسبیده به اتاق خودش بود .

 

– غزال خانوم ، لپ تاپ که همراهتون هست ، درسته ؟

 

بله همراهمه

 

– خب ، شما با چه برنامه هایی بلدید کار کنید ؟

 

فتوشاپ ، کورل ، ایلوستریتور . این سه تا رو بلدم ‌.

 

– عالیه ، ولی همونطور که میدونید گرافیک یه رشته ی بروز هست و هرچی کار با نرم افزار های بیشتری رو بلد باشید به پیشرفت تون کمک میکنه .

 

درسته ، سعی میکنم کار با بقیشون رو هم یاد بگیرم .

 

– خب دیگه ، من تنهاتون میزارم میتونید کارتون رو شروع کنین

در ضمن بعد از اتمام کار ، تشریف بیارید اتاقم چون من باید تاییدش کنم .

 

چشم ، حتما .‌

 

ماکان این را گفت و از اتاق بیرون زد

فکر غزال ناخودآگاه به سمت ظاهرش کشیده شد . این مرد در کت و شلوار سورمه ای و پیراهن مشکی ..

غزال با گفتن جمله ی : اوکی ، میشه گفت خوشتیپه

با بیخیالی مشغول چیدن میزش شد

بالاخره وسایلش را چید و قبل از اینکه شروع به کار کند آهنگ ملایم و بیکلامی را از موبایل پخش کرد

صدا را تا حد امکان کم کرد تا دیگران را اذیت نکند

اولین کارش طراحی کارت ویزیت بود و دلش میخواست بهترین کار را ارائه دهد

همانطور که مشغول اتد زدن بود ، به ملودی آرام موسیقی هم گوش سپرد

طراحی ، موسیقی …

دو کاری که غزال را به دنیای خودش میبرد . کارهایی که باعث میشد چند ساعتی دور بماند از هیاهو ، دور بماند از جدال و کشمکش های روزمره

که میگوید گرافیست ها ، موسیقی دانان و نویسنده ها ذهن هایی آرام و روحیه ای فوق العاده لطیف دارند ؟

آدولف هیتلر هم نقاش بود …

میتوان گفت تا زمانی که از همه جا و همه کس نا امید نشدی ، به ساز پناه نمیبری

تا زمانی که بتوانی حرف بزنی

برای ناگفته هایت ، درد هایت را به تصویر نمی‌کشی .

شاید این همان قسمتی بود که خواننده میگوید :

 

میشه از بغض به هنر رسید و از اشک به ساز …

غزال اصلا متوجه نشد چقدر زمان گذشته و وقتی سرش را بلند کرد و از درد گردن خشک شده اش نالید ، فهمید ساعاتی طولانی مشغول کار بوده .

از جا بلند شد و فلش را برداشت ، پشت در اتاق ماکان ایستاد

چند ضربه ای به در زد ، جوابی که نشنید دوباره در زد .‌

وقتی از جواب دادن ماکان نا امید شد به سمت میز خانم جلالی رفت :

 

خسته نباشید ، شرمنده من هرچی در میزنم آقای پاکنهاد جواب نمیدن

میشه شما این فلش رو بهشون بدین ؟ آخه من خیلی عجله دارم

 

– باشه عزیزم ، شما برو .

 

مرسی .

 

با عجله سوار آسانسور شد ، فقط امیدوار بود دیر به کلاس نرسد

از سارا دوستش شنیده بود امروز با استاد جدید دانشگاه کلاس دارند و اصلا دوست نداشت در اولین جلسه تاخیر بخورد .

پایش را تا ته روی گاز فشار داد و حدودا بیست دقیقه بعد خودش را روبه روی دانشگاه دید ‌

وارد راهرو شد و به سمت کلاس رفت . سارا با دیدنش از جا پرید :

 

وای خداروشکر زود رسیدی هنوز استاده نیومده

 

هنوز غزال ننشسته بود که مرد جوانی هم وارد کلاس شد

سارا زیر لب گفت :

 

خدایا نکنه این جیگرس

 

غزال همانطور جوابش را داد :

 

سارا مطمئنن واقعیت با اون رمانای استاد ، دانشجویی که تو میخونی فرق دارههههههههههههههه

 

سارا اما همچنان با فکی افتاده رو به رو را نگاه میکرد

غزال سری به نسانه تاسف تکان داد و آن مرد نیز پشت به تخته و رو به کلاس ایستاد :

 

سلام ، من سیاوش زرین هستم استاد جدیدتون .

امیدوارم سال خوبی رو در کنار هم داشته باشیم

ضروری میدونم چند نکته رو بگم چون بهرحال میگن جنگ اول بهتر از صلح آخره ، بخاطر همین از الان اتمام حجت میکنم

اول اینکه هرکس بعد از من وارد کلاس شد پذیرفته نیست ‌

پس خواهشا بدون اینکه من بگم خودش بره بیرون

دوم ، اینجا محل یادگیریه پس اگر کسی بخواد مزه پرونی کنه وسط تدریس از کلاس بره بیرون

سوم ، خوشبختانه شما همگی هنرستان درس خوندید و با کار عملی بیگانه نیستید

آزادید طرح ها رو با نرم افزار و یا دستی انجام بدین

البته من از الان میگم کسانی که کار دستی انجام میدن ، نمره شون پیش من محفوظه

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
c87425f0 578c 11ee 906a d94ab818b1a3 scaled

دانلود رمان به سلامتی یک شکوفه زیر تگرگ به صورت pdf کامل از مهدیه افشار 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   سرمه آقاخانی دختری که بعد از ورشکستگی پدرش با تمام توان برای بالا کشیدن دوباره‌ی خانواده‌اش تلاش می‌کنه. با پیشنهاد وسوسه‌انگیزی از طرف یک شرکت، نمی‌تونه مقاومت کنه و بعد متوجه می‌شه تو دردسر بدی افتاده… میراث قجری مرد خوشتیپی که حواس هر زنی رو…
aks darya baraye porofail 30 scaled

دانلود رمان یمنا به صورت pdf از صاحبه پور رمضانعلی 2.6 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:     چشم‌ها دنیای عجیبی دارند، هزاران ورق را سیاه کن و هیچ… خیره شو به چشم‌هایش و تمام… حرف می‌زنند، بی‌صدا، بی‌فریاد، بی‌قلم… ولی خوانا… این خواندن هم قلب های مبتلا به هم می خواهد… من از ابتلا به تو و خواندن چشم‌هایت گذشته‌ام… حافظم تو را……
aks gol v manzare ziba baraye porofail 43

دانلود رمان بانوی رنگی به صورت pdf کامل از شیوا اسفندی 3.7 (3)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   شایلی احتشام، جاسوس سازمانی مستقلِ که ماموریت داره خودش و به دوقلوهای شمس نزدیک کنه. اون سال ها به همراه برادرش برای این ماموریت زحمت کشیده ولی درست زمانی که دستور نزدیک شدنش، و شروع فاز دوم مأموریتش صادر میشه، جسد برادرش و کنار رودخونه فشم…
55e607e0 508d 11ee b989 cd1c8151a3cd scaled

دانلود رمان سس خردل به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.7 (3)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه . روزی از روزا ، این‌ دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف ، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره ، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه…
porofayl 1402 04 2

دانلود رمان آرامش پنهان به صورت pdf کامل از سمیرا امیریان 3.5 (6)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       دلارا دختری است که خانواده خود را سال ها پیش از دست داده است و به تنهایی زندگی می گذراند. روزی آگهی استخدام نیرو برای یک شرکت مهندسی کامپیوتر را در اینستا مشاهده می کند و برای مصاحبه پا به این شرکت می گذارد…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
...
...
1 سال قبل

پارت بعدی!!

یسنا
یسنا
1 سال قبل

یه کم شبیه رمان یکبار نگاهم کن هستش

رها
رها
1 سال قبل

عالیی.. بیشتر بذار.. 💙🔥

دسته‌ها

3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x