30 اردیبهشت 1398 - رمان دونی

روز: 30 اردیبهشت 1398 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان رئیس مغرور من پارت 31

  از اتاق خارج شدم به سمت پایین رفتم بچه ها رو به سختی خوابونده بودم ، با دیدن آریا که تو تاریکی نشسته بود لامپ رو روشن کردم و به سمتش رفتم شیشه مشروب دستش بود بوی گند الکل داشت میومد ، اخمام رو تو هم کشیدم _از بس اون زهره ماری رو خوردی یه چوب کبریت بگیرم زیرت

ادامه مطلب ...