رمان سکانس عاشقانه پارت 2
بهار پرونده رو به سمت دکتر ستاری هل دادم و گفتم : _ شانس زنده بودنش خیلی کمه دکتر ، بدون عمل هم فکر نکنم زیاد وقت داشته باشه . عینکش رو از روی چشماش برداشت و گفت : _ اگه میدونی شانس زنده بودن نداره چرا قول عمل دادی؟ مادر همون بازیگره اس؟ سرمو به تایید تکون دادم