رمان استاد خلافکار پارت 20
نفس زنون نگاهش کردم و اون با بی رحمی گفت _کی منی که الان ازم حساب میگیری؟ همم؟ نامزدمی؟ دوست دخترمی؟ زنمی؟بهت خیانت کردم؟نه… هیچی بین ما نیست هیچی… پس تو هم حق نداری ازم بازجویی کنی. صورتم در هم رفت و گفتم _یعنی باور کنم با عشق و علاقه پای سفره ی عقد نشستی؟ که همه ی این