رمان سکانس عاشقانه پارت 25
بهار گیج نگاهش کردم که به پاهام اشاره کرد ابروهامو تو هم کشیدم و با غر گفتم : _ پاهام رو لیزر کردم ..! ابروی بالا انداخت و سوزن رو عقب کشید : _ عه ببینم؟ چادر و کمی بالا کشیدم و ساق پامو نشونش دادم و حق به جانب گفتم : _ من مثل تو پشمالو نیستم عزیزم..! سوزن