رمان تدریس عاشقانه پارت 7
هیچ توجهی به حرفم نکرد.. چند نفری که توی حیاط بودن با تعجب به ما نگاه میکردن.. توی ساختمون در یه کلاس خالی رو باز کرد و هلم داد داخل.. خودشم پشت سرم اومد و گفت _کی بود این پسره؟ اولین دروغی که به ذهنم رسید و گفتم _هیچکی بخدا…قبلا دانشجوی همین دانشگاه بود خب… خب… خواستگارم بود. جلو