26 شهریور 1398 - رمان دونی

روز: 26 شهریور 1398 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان استاد خلافکار پارت 30

رمان استاد خلافکار پارت 30

  جلو اومد و دستش و دور کمرم پیچید و کوتاه لبم و بوسید. با لبخند خواست حرفی بزنه که نگاهش به پشت سرم موند. برگشتم و با دیدن لاله تند از امیر فاصله گرفتم. ناباور نگاهش بین من و امیر چرخ خورد و با لکنت گفت _ت… تو… با… جلو رفتم و گفتم _هیچی اون طوری که فکر کنی

ادامه مطلب ...

رمان تدریس عاشقانه پارت 13

  متعجب گفتم _من؟جنابعالی مثل میرغضب نشستی تا همه بفهمن به زور سر سفره ی عقد آوردنت! نگام کرد و عصبی گفت _الان داری دست پیش میگیری؟ چه قدر پرووو بود این بشر. با حرص گفتم _اونی که دست پیش میگیره تویی…منو همین جا پیاده کن اعصابم و بهم ریختی نیم نگاه تندی بهم انداخت و اعتنایی نکرد. ماشین و

ادامه مطلب ...