16 آبان 1398 - رمان دونی

روز: 16 آبان 1398 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان خان زاده پارت 35

رمان خان زاده پارت 35

  * * * * * از اتاق اومد بیرون. تند به سمتش رفتم و گفتم _چی شد؟ شونه بالا انداخت و گفت _نمی‌خواد تو رو ببینه! کلافه نفسم و فوت کردم که گفت _اما یه چیزی گفت که بهت بگم منتظر نگاهش کردم که ادامه داد _باید با خان زاده ازدواج کنی و توی شهر بمونی و هیچ وقت

ادامه مطلب ...