رمان استاد خلافکار پارت 46
لبهاش با قدرت روی لب هام نشست و تمام خشمش رو با بوسیدن حریص لب هام تخلیه کرد. اولین بار بود که از جانب آرمین این طوری بوسیده میشدم.همه چیزش با گذشته فرق میکرد.قبلا طولانی ترین بوسهش ده ثانیه بود و الان قصد عقب کشیدن نداشت. نفس کم آوردم و به سینش مشت کوبیدم با نفسی بریده لبش و