رمان عشق تعصب پارت 38 متعجب بهش خیره شدم و گفتم : _ مهمون چه کسایی هستند ؟ با شنیدن این حرف من بهم خیره شد و گفت : _ حدس بزن ؟ کمی به مخم فشار آوردم یهو با هیجان بهش خیره شدم : _ طرلان و آریا ؟ سرش رو تکون داد و با خنده گفت : _ آره گفتند امروز بچه ادامه مطلب ...