16 دی 1398 - رمان دونی

روز: 16 دی 1398 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان استاد خلافکار پارت 56

رمان استاد خلافکار پارت 56

  بازوش و گرفتم که محکم دستش و کشید و غرید _نمیخوام جلوی اون بچه دعوایی پیش بیاد. پات و پس نکشی تا آخر عمرت میپوسی تو هلفدونی و دیگه رنگ آیلا رو نمی‌بینی پس بکش کنار من دخترم و با خودم می‌برم. تند گفتم _باشه منم میام… اشتباه کردم ببخشید.فقط دخترم و ازم نگیر آرمین لطفا… هر کاری بگی

ادامه مطلب ...
رمان سکانس عاشقانه پارت 42

رمان سکانس عاشقانه پارت 42

بهار با چرخیدن سر امیرعلی به طرفم به خودم میام و به سمت اتاق میرم …! در اتاق رو اروم میبندم …باید از اینجا خلاص میشدم تحمل اینجا موندن رو نداشتم ..! با دیدن تلفن روی عسلی چشمام برق میزنه چرا ندیده بودمش؟ با استرس به سمت تلفن میرم …تند تند شماره سام رو میگیرم ..! هر بوقی که میخورد

ادامه مطلب ...
رمان ترمیم پارت 5

رمان ترمیم پارت 5

    اگر می‌خواهد به زندگی او گند بزنم، به‌درک. من چیزی برای از دست‌دادن ندارم. لبخند می‌زند، واقعی. پایین‌تر از چشمش، روی گونه خط می‌افتد. جای عجیبی برای یک چال روی صورت است. _ من فقط دوستی و هم‌صحبتی می‌خوام، وقت گذروندن. اونم زیاد نیست. من مرد پرمشغله‌ای هستم… تو بگو از شرایطت. شرایط؟ مشغله؟ من او را درک

ادامه مطلب ...