رمان ترمیم پارت 23
_ معلومه که نداشتم بها…کی می خرید؟ ننم که حتی یه بارم نمیومد دیدنم؟…یا خیرا؟ بعدم خونه پر، لباس و عروسکای معمولی می آوردن که خب من از سن عروسک بازیم گذشته بود. موهایم را پنجه می کشد، نوازش می کند و محکم تر به آغوش می گیردم. _ این که خیلی بی انصافیه…همه ی دخترا باید چند تا